به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ در سالهای گذشته و با هماهنگی آژانسهای بینالمللی، نهادهای فرهنگی و ناشران، شخصیتهای مطرح ادبیات جهان به ایران سفر کردهاند تا از نزدیک با ایران و فرهنگ و ادبیات آن آشنا شوند. در ادامه این حرکت ارزشمند، به تازگی عایشه کولین، نویسنده مطرح ترکیه به ایران آمد و در این سفر به نقاط دیدی ایران سری زد و با سیدعلی صالحی، بهعنوان یک شاعر و ناهید طباطبایی، به عنوان یک نویسنده دیدار کرد. او در این سفر گفتوگوی کوتاهی را با خبرگزاری کتاب انجام داد که در ادامه میخوانید.
شما در سال ۲۰۱۱ به عنوان پردرآمدترین نویسنده ترکیه معرفی شدید. در کشور شما چه عواملی دست به دست هم میدهند تا یک نویسنده پرفروش شود؟
بدون شک عوامل حاشیهای نبوده است و جواب سوال شما خیلی ساده است؛ در واقع اتفاق ویژهای رخ نداده است. در آن سال کتاب «چهل سال از دوربین من» از سوی ناشر به دو قسمت، یعنی دو دوره ۲۰ ساله تبدیل شد و این باعث شد که در یک سال دو کتاب از من به بازار بیاید و من دو بار حقالتالیف بگیرم. همین موضوع ساده باعث شد تا من در آن سال پردرآمدترین نویسنده ترکیه لقب بگیرم.
اگر حرف شما را بپذیرم باید بگویم که این موضوع یک طرف داستان است؛ اما واقعیت این است که در چند سال گذشته اقبال به ادبیات ترکیه بسیار زیاد شده است. مردم دنیا این روزها اورهان پاموک، الیف شافاک، ناظم حکمت و کتابهای شما را میخوانند و اگر کتابی به بازار جهانی راه پیدا کند، بدون شک درآمد خوبی را برای نویسنده به همراه خواهد داشت. چه اتفاقی برای ادبیات ترکیه رخ داد که جهانی شد و چرا چنین اتفاقی برای ادبیات فارسی رخ نداده است؟
اگر بخواهم صادقانه با شما صحبت کنم، باید بگویم که بیشتر این اتفاقات به دلیل وجود اورهان پاموک است؛ چراکه قبل از آنکه او جایزه نوبل را بگیرد، از ادبیات ترکیه یاشار کمال شناخته شده بود و آن هم به این دلیل بود که او همسری فرانسوی داشت و همسرش کتابهای کمال را ترجمه میکرد و با توجه به روابط بسیار خوبی که داشت این کتابها در دنیا دیده شد. ما در همین ادبیات ناظم حکمت را هم داشتیم که مردم دنیا او را بسیار دوست داشتند. اگر یاشار کمال و ناظم حکمت را کنار بگذاریم، ندیم گورسل نیز به دلیل آنکه در فرانسه زندگی میکرد، در دنیا خوانده شد؛ به هر حال واقعیت این است که این افراد تنها نمونههایی بودند و ادبیات ترکیه فراگیر نبود؛ اما بعد از اتفاقی که در نوبل برای اورهان پاموک رخ داد؛ درها روی ادبیات ترکی باز شد و مردم متوجه شدند که ادبیات ترکی هم وجود دارد.
پس شما معتقدید که دلیل دیده شدن ادبیات ترکیه، نوبل اورهان پاموک است؟
بله دقیقا! بعد از این اتفاق ناشران مطرح دنیا با من و امثال من وارد مذاکره شدند و این باعث شد که ادبیات ترکیه به دنیا صادر شوند و مردم دنیا نوشتههای ما را بخوانند.
با این تفاسیر ادبیات ایران به این دلیل حتی به کشور همسایه خود، ترکیه صادر نشده است که نتوانسته جوایز بینالمللی کسب کند؟
شاید این طور باشد؛ اما اگر شما در ادبیات جایزه بینالمللی دریافت نکردهاید و ادبیات معاصر شما دیده نشده است، نباید فراموش کنیم که شما در حوزه سینما بسیار موفق بودهاید و توانستهاید جوایز معتبر جهانی را از آن خود کنید. امروز سینمای ایران در خاورمیانه حرف اول را میزند. از طرفی اورهان پاموک و الیف شافاک نیز مدتهاست که در ترکیه زندگی نمیکنند و ما مثل نویسندگان خارجی به آنها نگاه میکنیم.
حرف شما درست است اما ملیت این افراد را نمیشود از بین برد. اورهان پاموک در هر جای دنیا هم که باشد افتخار مردم ترکیه است. قبول دارید؟
بله حرف شما کاملا درست است. به هر حال اگر ما پاموک را داریم، شما هم اصغر فرهادی را دارید که به آن افتخار میکنید؛ چراکه باعث سربلندی مردم ایران شده است.
با این حساب پس شما را باید یکی از طرفداران سینمای فرهادی بدانیم؟
سینمای اصغر فرهادی فوقالعاده است؛ اما من کلا سینمای ایران را دوست دارم و از فیلمهای ایرانی لذت میبرم.
نظر شما