شناسهٔ خبر: 59165 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

​ذکاءالملک رباعیات اصیل خیام را از کتاب‌های کهن گردآوری کرد

محمدعلی فروغی از نخستین کسانی بود که کوشید تا رباعیات اصیل خیام را از رباعیات منسوب به او جدا کند. فروغی در دهه‌ بیست، ۶۶ رباعی خیام را برپایه‌ کتاب‌های کهن گردآوری کرد.

​ذکاءالملک رباعیات اصیل خیام را از کتاب‌های کهن گردآوری کرد

فرهنگ امروز/  آناهید خزیر: حکیم عمرخیام یکی از چهره‌های تابناک فرهنگ ایران است. این سراینده نامدار ایرانی در سال ۴۳۹ هجری قمری در شهر نیشابور زاده شد و در سال ۵۱۷ درگذشت. وی آموزش‌های نخستین علمی را در خراسان فراگرفت و بخشی از زندگی‌اش را در شهرهای اصفهان و ری و جاهای دیگر ایران سپری کرد. خیام را در ادبیات، کلام، حکمت طبیعی، ریاضیات و الهیات از شمار برجسته‌ترین دانشوران زمان خود شناخته‌اند و هم روزگارانش چنین نوشته‌اند که او در دانش مکانیک و وزن اجسام چیره دست بود و از موسیقی، پزشکی و هواشناسی آگاهی‌ها بسیار داشت.
 
نوآوری که خیام در دانش جبر انجام داد، او را سرآمد ریاضیدان‌های زمانه‌اش ساخت. در نجوم نیز بیش از دیگران می‌دانست. کتاب «نوروز نامه» او و نیز تلاشی که برای سامان دادن به «تقویم جلالی» کرد، از شمار باریک‌بینانه‌ترین کارهای علمی سده‌های پیشین است. همچنین باید از دانش خیام در الهیات یاد کرد. تا بدان اندازه که او را هم‌تراز با پورسینا شناخته‌اند. شمار آثار خیام جایگاه بلند و برجسته‌ علمی او را نشان می‌دهد. هر چند هم روزگارانش نوشته‌اند که خیام چندان دلبستگی و پافشاری برای نوشتن نداشت. زیرا تنها آن چه را که نو و تازه بود درخور نوشتن و به قلم آوردن می‌دانست.
 
خیام در سال ۴۶۷ قمری، در سن ۲۸ سالگی، به اصفهان فراخوانده شد تا همراه چند دانشمند دیگر در کار بازسازی تقویم ایران کوشش کند. او از سال ۴۶۷ تا ۴۷۰ به همراه دانشمندانی چون ابوالعباس لوکری و معموری بیهقی بدین کار سرگرم بود. اما آوازه‌ خیام در جهان ما بیشتر به دلیل رباعیاتی است که از او به جای مانده است. هرچند در این که این رباعیات از اوست یا نه، گفت‌وگوهای بسیاری شده است. محیط طباطبایی رباعیات خیام را سروده‌ کسی به نام «علی خیام»، از رباعی‌سرایان سده‌های پیش، می‌دانست اما این دیدگاه اکنون اعتبار خود را از دست داده است و دیگر پذیرفتنی‌ نیست.
 


اما بی‌گمان شمار فراوانی از رباعیاتی که امروزه به نام خیام منتشر می‌شود از او نیست. هنگامی که در سال ۱۳۵۸ دکتر محمدرضا شفیعی‌کدکنی کتاب «مختار نامه» را که مجموعه‌ای از رباعیات عطار نیشابوری است، منتشر کرد، پژوهندگان دریافتند که برخی از رباعیاتی که از خیام دانسته می‌شد، سروده‌ عطار است. یکی از مشهورترین آنها این رباعی است که نه از خیام بلکه از عطار است: «دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت/ یک موی ندانست ولی موی شکافت؛ اندر دل من هزار خورشید بتافت/ آخر به کمال ذره‌ای راه نیافت.»
 
محمدعلی فروغی، یکی از چهره‌های مشهور و تاثیرگذار تاریخ ایران در اواخر قاجار و دوران پهلوی اول است. این رجال ایران معروف به «ذکاء الملک»، سیاستمدار، روزنامه‌نگار و ادیب مشهور دوران قاجار است و تاثیرات عمیقی بر سیاست‌ها و فعالیت‌های فرهنگی عصر خود بر جای گذاشت. فروغی از نخستین کسانی بود که کوشید تا رباعیات اصیل خیام را از رباعیات منسوب به او جدا کند. فروغی در دهه‌ بیست، ۶۶ رباعی خیام را برپایه‌ کتاب‌های کهن گردآوری کرد و منتشر ساخت.
 
صادق هدایت، نویسنده‌ نامدار ایرانی، نیز در سال ۱۳۱۳ شمسی، ۱۴۳ رباعی خیام را در کتابی به نام «ترانه‌های خیام» چاپ کرد و دیباچه‌ای در ۵۰ صفحه به آن افزود. جلال همایی، از استادان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، نیز در سال ۱۳۳۰ متن کهن «طربخانه»، نوشته‌ یاراحمد رشیدی تبریزی را ویرایش و چاپ کرد. این کتاب دربردارنده‌ شماری از اصیل‌ترین رباعیات خیام است. از کتاب علی دشتی به نام «دمی با خیام» (۱۳۴۳) نیز باید یاد کرد. دشتی رباعیات خیام را در این کتاب گردآوری کرد و با گزارشی خواندنی و مفصل درباره‌ زندگی و اندیشه‌های خیام منتشر ساخت.
 

حسن دانشفر نیز در سال ۱۳۵۰ کوشش بایسته‌ای برای گردآوری رباعیات خیام انجام داد و علیرضا ذکاوتی قراگزلو نیز در کتاب «عمر خیام» (۱۳۷۷) افزون بر برشمردن دیدگاه‌های فلسفی خیام، در فصلی از کتابش ۱۵۴ رباعی خیام را که از دید او اعتبار بیشتری از رباعیات دیگر دارند، گرد آورد. حسن شجره در سال ۱۳۲۰ کتاب «تحقیق در رباعیات و زندگی خیام» را منتشر کرد و دکتر محمد کامگار پارسی در کتاب «رباعی‌سرایان تا قرن هشتم» (۱۳۷۲) کوشید رباعیات اصیل خیام را بازشناسی کند.
 
در سال‌های گذشته (۱۳۷۱) دکتر میرجلال‌الدین کزازی مجموعه رباعیات خیام را با ویرایشی تازه چاپ کرد. این مجموعه از رباعیات خیام بر پایه نسخه‌های چاپی موجود آن فراهم آمده و کوشش شد رباعیاتی گزیده شوند که کمتر بتوان در انتساب آن‌ها به خیام تردید کرد. کزازی با سنجش و بررسی نسخه‌ها، تلاش کرده متنی پیراسته و تا حد ممکن نزدیک به گفته‌ اصلی شاعر فراهم آورد که نیاز همگان را پاسخ گوید و به گونه‌ای ساده و بی پیرایه و در عین حال درست وروشن ارایه شود و بتواند در کارهای آموزشی با پژوهش‌های ادبی پایه و مرجع شمرده شود و به عنوان نسخه‌ای معتبر از پذیرش نسبی همگان برخوردار باشد.
 
در اینجا باید به ویژه از دو مقاله‌ مهم علی میرافضلی یاد کرد که در مجله‌ «معارف»، از انتشارات مرکز نشر دانشگاهی (شماره اسفند ۱۳۷۲ و تیر ۱۳۷۶) منتشر شد. افضلی که از رباعی‌شناسان برجسته است، کوشش خود را برای بازشناسی رباعیات خیام در مقاله‌ دیگری (مجله‌ «نشر دانش» ـ شهریور ۱۳۷۴) ادامه داد و به یافته‌های پژوهشی تازه‌ای دست پیدا کرد.

ایبنا

نظر شما