به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «شر چالشی برای فلسفه و الهیات» عنوان سخنرانی پل ریکور در سال 1985 در دانشکده الهیات دانشگاه لوزان است که علاوه بر متن این سخنرانی دیباچهای به قلم پیر ژیزل (استاد رشته الهیات و فسفه دانشگاه لوزان)، مقدمهای مبسوط نوشته گراهام وارد (یکی از شارحان برجسته الهیات و فلسفه معاصر) نیز در آن آورده شده است.
موضوع کتاب درباره این است که آنچه شر نامیده میشود از کجا میآید و منشاء آن چیست؟ به زعم پل ریکور اندیشمند و فیسوف شهیر فرانسوی، اندیشیدن درباره شر مستلزم اندیشیدن در مورد خطاپذیری بشر است چرا که آزادی و اختیار آدمی مقدم بر ظهور شر است. او در این رساله نسبتا کوتاه، با ژرف نگری و حساسیتی مثال زدنی به تعمق پیرامون مسئله شر اخلاقی پرداخته است. ریکور در این خطابه میکوشد نشان دهد که تجربه بشر، چه در قالب رنج خویشتن و چه در شکلهای رنج دیگری، هیچ گاه نمیتواند اسطوره زدایی شود و همه گفتارهایی که با رویکردهای روانکاوانه، تاریخی و غیره به مسئله شر پرداختهاند در نهایت به دام گونهای تقلیلگرایی افتادهاند: از طرز تلقیهای اسطورهای که به راحتی شر را به مثابه امری بدیهی در زندگی میپذیرند گرفته تا معتقدان به نظریه عدل الهی (دادباوری) که میکوشند برای آن توجیهی مناسب بتراشند.
با این همه ما همچنان شاهدیم که خود تجربه شر همواره تقی ناپذیر و توضیح ناپذیر باقی مانده است. اما اگر این تمام چیزی است که ریکور میخواهد در این خطابه بگوید، بحث چندان تازهای به نظر نمیآید. اما آنچه که او در رساله حاضر دنبال میکند این است که چرا تجربه شر تقلیل ناپذیر است؟ ریکور میکوشد سطوح مختلف گفتمانهای تقلیل گرا درباره شر را به نمایش بگذارد و از جمله نوآوارانه ترین بخشهای کار او بحث مفصلی درباره برداشت گنوسی نسبت به شر و ردپای دیالکتیک منفی در افکار بارت است.
ریکور در همین سخنرانی میگوید: «برای نشان دادن ماهیت محدود و نسبی این شیوه طرح مسئله در چهارچوب استدلالات دادباورانه باید ابتدا به ارزیابی و سنجش میزان پیچیدگی مسئله با استفاده از دستاوردهای پدیدارشناسی تجربه شر بپردازیم سپس باید میان سطوحی از گفتمان که با تامل در منشاء شر سرو کار دارند و سطوحی که با علت وجودی آن مرتبطاند تمایز قائل شد. در نهایت باید کار فکری برآمده از مواجهه با معمای شر، با پاسخهای منبعث از کنش و احساس ارتباط داده شود.»
در جای دیگر این سخنرانی آمده است: «سخت ترین ضربه هر چند نه مهلکترین ضربه به پایههای گفتمان هستی-خداشناسانه که مقوله دادباوری از آگوستین تا لایب نیتس بر آن بنا شده، ضربهای است که کانت وارد نمود. تخریب بی رحمانه الهیات عقل باورانه در دیالکتیک نقد عقل محض کانت نیازی به معرفی ندارد. دادباوری همین که از حمایت هستی شناسانهاش محروم شود در ورطه توهم استعلایی فرو میافتد. اما این به این معنا نیست که مسئله شر از صحنه فلسفه ناپدید شود، بلکه فقط به حوزه عقل عملی ربط پیدا میکند، اینکه چه باید کرد و با چه کنشهایی باید مقابله کرد.»
ریکور در بخش پایانی سخنرانیاش تاکید میکند که مسئله شر فقط یک مسئله نظری نیست: بلکه همگرایی میان اندیشه، کنش و احساس را میطلبد. پیر ژیزل در سطور ابتدایی دیباچهای که بر این کتاب نوشته گفته است: «این سخنرانی اختصاص به مسئلهای داشت که ذهن ریکور را در سراسر دوران کار فلسفیاش مشوش کرده بود: واقعیت شر به مثابه راهی برای به پرسش کشیدن شیوه خاصی از تفکر که آن را دادباوری اعتقاد به عدل الهی یا هستی-خداشناسی مینامند. ریکور بیش از پیش از هرچیز، دغدغه گسترش دادن دوباره مضمون تصدیق ازلی را دارد دغدغه جستجوی خویشتن فردی و جمعی و سرنهادن در پی خداوند که اینها همه با نشانههایی که انسان بردل آفرینش نقش زده است، ارتباط پیدا میکند.»
گراهام وارد نیز در پیشگفتار مفصلی که بر این کتاب نوشته است آورده است: «ریکور با عنایت به استفاده کانت از صفت ریشهای برای شر که اشاره به سرچشمههای آن در موقعیت بشر دارد، از شر به مثابه معضلی که قابل وساطت و میانجی گری نیست صحبت میکند و از ژرفای شیطانی آزدی بشری سخن به میان میآورد.»
در جای دیگر نیز میگوید: «آنچه در رساله حاضر در پس دغدغههای هرمنوتیکی-فلسفی ریکور به چشم میخورد، توجه او به الهیات است. گفتاری که به نظر میرسد به جهت خطاپذیری خود فلسفه نزد ریکور اهمیت پیدا کرده است. اگر گفتار فلسفی نشانگر دست یابی انسان به شناختی از خویشتن و گشودگی او نسبت به افقهای استعلایی است در عوض گفتار الهیات نشان دهنده دست یابی انسان به معرفتی درباره خداوند و حکمتی مبتنی بر الهام است.»
وارد در جایی دیگر بیان میکند: «تغییر لحن او(ریکور) در بخش پایانی رساله حاضر، به داستانها شبیه است: چرخشی ریشهای از دریافت هگلی به سمت دریافتی کارل بارتی از دیالکتیک. البته بسیاری از بارت شناسان برخلاف ریکور، این ایده را که بارت با بکارگیری رویکرد کیرکگوری در مورد دیالکتیک، درصدد پاسخ گویی و مقاله با هگل بوده است، قبول ندارند. با این حال موضع ریکور این است: تفکر بارتی با علم و آگاهی نسبت به غایت پروژه هستی - خداشناسی که همانا ساختن کلیتی نظام مند است عملا دربرار آن می ایستد.
البته ریکور بحث خود را با بارت به پایان نمیرساند اما نتیجه گیری نهایی او کاملا مبتنی بر موضع جدلی بارت علیه هستی-خداشناسی است، موضع گیریای که باعث میشود تفکر در باب شر بتواند خودش را پیدا کند.»
کتاب «شر چالشی برای فلسفه و الهیات» نوشته پل ریکور، به همت فرشید فرهمندیا ترجمه و از سوی انتشارات آسنی در 92 صفحه با قیمت 24 هزارتومان و با شمارگان 500 نسخه منتشر شده است.
نظر شما