تکنولوژی، فرانکنشتاین یا پرومته؟
غلامحسن مقدم حیدری/ علیرضا منجمی
ناشر: پگاه روزگار نو
تعداد صفحه: ۲۰۰ صفحه
قیمت: ۲۹ هزار تومان
فلسفه تکنولوژی یکی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی در عصر حاضر است. تسلط علمی تکنیکی بر طبیعت در عصر ما ابعادی یافته است که قرن ما را از قرون گذشته متمایز می کند. بی تردید یکی از مهم ترین این ابعاد حضور تکنولوژی است. ما همگی از دستاوردهای تکنولوژی بهره مند می شویم و در عین حال دل مشغول خطرات بالقوۀ آنیم. پرسش پیش روی ما هماره این است که آیا پیشرفت شتابان تکنولوژی به بهبود زندگی و رفاه آن کمک کرده است یا ما را به شکل فزاینده ای چنان از خود بیگانه کرده که به بردگان تکنولوژی بدل شده ایم؟ تلاش برای پاسخ به این پرسش ها در چند دهۀ اخیر نگرش هایی فلسفی را رقم زده است –که فلسفۀ تکنولوژی خوانده می شود- که می توان آنها در قالب دو استعاره پرومته یا فرانکنشتاین بازنمایی کرد.
داستان پرومته اشاره به اسطوره ای یونانی دارد که در آن خدایان پرومته و اپی مته را بر آن گماشتند تا نیروهای گوناگون را میان جانداران تقسیم کنند. اپی مته این وظیفه را به عهده گرفت و پرومته را مأمور بازرسی از کار خویش کرد. اپی مته هر نیرویی را به جانداری سپرد اما پرومته دریافت که اپی مته هیچ نیرویی برای نوع بشر باقی نگذاشته، آدمی برهنه، بی پای افزار و بی سلاح مانده است. او چاره ای جز این ندید که دانش ها و فنون ساخت ابزار و وسایل را به نوع بشر ببخشد و چون بی آتش آن فنون به کاری نمی آمد، آتش را بدان ها افزود. بدینسان آدمی واجد دانشی –تخنه- شد که برای فراهم ساختن وسایل زندگی لازم بود.
استعارۀ فرانکنشتاین اشاره به داستان دانشجوی جوان طب -ویکتور فرانکنشتاین- دارد که بسیار خردگرا، هوشمند و خلاق است و داعیۀ نجات و رستگاری انسان را دارد، اما موجودی هیولائی می سازد که از لحاظ هوش و درایت همانند خود اوست و چهره و پیکری زشت و نفرت انگیز دارد. هیولا مدتی بعد خود را از سیطرۀ خالقش خارج می کند و در اندیشه و عمل خودمدار می شود. بدینسان موجودی که برای نجات انسان آفریده شده بود درکار نابودی بشر می شود و سرانجام حتی خالق خود را نیز به قتل می رساند. او نام خالقش را غصب می کند و خود را فرانکنشتاین می خواند. فرانکنشتاین موجودی است بسیار نیرومند اما بی روح. بدینسان انسانی که با تأسی به خدایان (پرومته) قصد آن داشت که گامی در جهت سعادت آدمی بردارد، مخلوقی را به بار می آورد که جز تیره بختی برای آدمیان ثمری ندارد.
قصد این کتاب بازگویی یا مرور مکاتب فلسفۀ تکنولوژی معاصر نیست، بلکه تأمل فلسفی در باب تکنولوژی های پیرامونمان در پرتو این مکاتب است. در این مجموعه آنچه از تکنولوژی مراد شده است فراتر از تلقی مرسوم از تکنولوژی به مثابه مصنوع تکنیکی –همچون موبایل، کامپیوتر، ماشین– است.
کاربست تکنولوژی در حوزۀ پزشکی، تجارت، تبلیغات و رسانه و حتی علوم نظری همچون ریاضیات، تهدیدها و فرصت هایی را به وجود آورده است که تأمل فلسفی در باب تکنولوژی را می طلبد. در نهایت این خواننده کتاب است که باید قضاوت کند که تکنولوژی ماهیتی از جنس پرومته دارد یا همچون فرانکنشتاین بلای جان بشر خواهد شد.
نظر شما