سردبیر محترم سایت فرهنگ امروز
پیرو توضیح دربارهی چاپ بدون اجازهی برخی از کتابهای اینجانب و پاسخ نشر ثالث و نیز توضیح مختصر مدیریت نشر کویر، مراتب زیر جهت اطلاع خوانندگان اهل کتاب و مسئولان به آگاهی میرساند. آنچه در اینجا میآورم از 3 سال پیش با مستندات به وزارت ارشاد نیز گزارش شده، اگرچه تاکنون ترتیبی داده نشده است. هر توضیحی که در اینجا آمده مستند به سندی رسمی است که برای اطلاع خوانندگان، پیوند اینترنتی آن را نیز میآورم. علاقهمندان میتوانند در هر مورد به اصل سند دسترسی پیدا کنند و صحت گفتههای اینجانب را دریابند.
- نخست به ادعای نشر ثالث اشاره میکنم. گزارشگر سایت نوشته است: محمدعلی جعفریه در پاسخ به فرهنگ امروز که گفت، طباطبایی مدعی است تنها یک بار اجازهی چاپ به نشر ثالث برای در دسترس بودن این کتاب برای دانشجویان داده است، گفت: حتماً اجازهی چاپ دادهاند که کتاب برای بار دوم تجدید چاپ شده است. وی در ادامه توضیح داد: ما از ایشان 2 کتاب داریم که رویهم ۳ بار چاپ شدهاند. کتاب «جدال قدیم و جدید» که در سال ۱۳۹۰ در ۱۱۰۰ نسخه با قیمت ۱۴۰۰۰ تومان به چاپ رسیده و حقالتألیف پرداخت شده است.
بحث بر سر جدال قدیم و جدید نیست! توضیح من دربارهی چاپ دوم، بدون قرارداد و اجازهی ابنخلدون و علوم اجتماعی است. میگویم اگر قراردادی برای چاپ دوم یا اجازهای از من دریافت کردهاند، عین آن را به فرهنگ امروز یا هر سایتی که قبول دارند، تحویل دهند تا مراتب به اطلاع برسد. توضیح شما از قول ثالث مبنی بر اینکه: «مدیریت محترم نشر ثالث در پاسخ به درخواست سید جواد طباطبایی جهت انتشار متن قرارداد کتاب در سایت فرهنگ امروز، از این درخواست سرباز زد و تأکید کردند اجازهی مؤلف برای تجدید چاپ کتاب به صورت شفاهی بوده است و سایت فرهنگ امروز مرجعیتی برای انتشار قرارداد ندارد!» حکایت از فقدان قرارداد دارد؛ زیرا اگر فرهنگ امروز مرجعیتی برای پاسخگویی دارد، باید برای ارائهی سند برای اثبات ادعا نیز مرجع صالحی باشد. وانگهی، هیچ ادعایی در این باره جز با ارائهی سند قابل اثبات نیست. در این مورد چون من مدعی عدم وجود قرارداد هستم، بدیهی است که نمیتوانم سندی ارائه کنم، اما نشر ثالث که مدعی وجود قرارداد است و گویا «حتماً» قراردادی بوده، میتواند متن را در اختیار رسانهها یا هر مرجع رسمی را که صالح میداند قرار دهد. خوانندگانی که سندی را ندیده باشند چگونه به ادعای نشر ثالث باور داشته باشند؟
دیگر گفتههای مدیریت نشر ثالث از قبیل اینکه من کتابی را به دو ناشر فروختهام، مغالطه میکنم یا سفر میکنم و جای من معلوم نیست، ربطی به او ندارد و ایشان را نمیرسد در امور خصوصی دیگران مداخله کنند. به جای این بوالفضولیها که در حد ایشان نیست، بهتر بود به کارهای موسسهی خود رسیدگی کنند. سخن من این است و با هیچ یاوهبافی مدعیان هم عقبنشینی نمیکنم که ایشان باید قرارداد یا اجازهی کتبی مرا ارائه کند، در غیر این صورت، به آسانی میتواند بگوید خلافی مرتکب شده است! این قابل چشمپوشی است، اما اگر بیش از حد خود سخن بگوید باید پاسخگوی ادعاهای خود باشد. ثالث دو انتخاب بیشتر ندارد، اعتراف به کار خلاف یا ارائهی قرارداد! از نظر من تا زمانی که قرارداد در اختیار رسانهها، عامهی کتابخوان و مسئولان قرار نگیرد، ارتکاب به خلاف نشر ثالث و شخص مدیر آن محرز است. خوانندگان، مسئولان حوزهی کتاب و علاقهمندان به اصلاح وضع کتاب نیز باید بخواهند که قرارداد در اختیار آنان قرار گیرد.
2. ادعای اصلی من به انتشار بدون قرارداد تاریخ فلسفهی اسلامی کربن به ترجمهی اینجانب مربوط میشود که انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران با همکاری نشر کویر 5 بار چاپ کرده و تاکنون هیچ حقالتألیفی به اینجانب ندادهاند. صورتمسئله با مستندات به قرار زیر است:
اینجانب طی قراردادی با انجمن ایرانشناسی، کتاب تاریخ فلسفهی اسلامی کربن را ترجمه و برای دو چاپ به انجمن واگذار کرده بودم. اینجانب به رایزن فرهنگی فرانسه در تهران شکایتی را تسلیم کردم و به دنبال دیداری با او نامهای از او مبنی بر دزدی بودن 5 چاپ آخر، یعنی «انتشار چندبارهی بدون مجوز تاریخ فلسفهی اسلامی» دریافت کردم، به این شرح: «آقای پرفسور طباطبایی. در پی ملاقات 22 سپتامبر 2010 تصمیماتی را که اتخاذ کردیم به اطلاع شما میرسانیم ... در باب انتشار چندبارهی بدون مجوز تاریخ فلسفهی اسلامی از سوی انتشارات کویر، در پاسخ به پیشنهادهای انتشارات کویر IFRI به صورت مکتوب خواهد خواست که رقم مربوط به حقوق مادی IFRI مربوط به پنج چاپ این اثر بر پایهی آخرین تجدید چاپ برای شمارگان کل پنج چاپ با تعیین مهلت زمانی معین محاسبه شود و در صورتی که ناشر این مطالبه را نپذیرد، امکان اعتراض و یا وزارت فرهنگ وجود دارد. ما شما را در جریان نامهنگاریها با ناشر قرار میدهیم. با تقدیم احترامات و ...»
متن کامل نامهی رایزن به زبان فرانسه:
متن کامل ترجمهی رسمی همان نامه به فارسی:
گمان میکنم این نامه تردیدی باقی نمیگذارد که انجمن ایرانشناسی فرانسه با همکاری کویر مرتکب خلاف شدهاند. من پیشتر کویر را متهم به... و دروغگویی کرده بودم. پاسخ مظفر در پیوند زیر، این بود که طرف قرارداد طباطبایی نیست، انجمن فرانسه است.
این ادعا درست است. کویر بر مبنای این ادعا شکایتی تسلیم دادگاه کرد. من در آن دادگاه به پرداخت 500 هزار تومان خسارت از باب افترا به غیر، محکوم شدم و آن را نیز پرداخت کردم. سندی که وکیل کویر در دادگاه عرضه کرد نامهای از کارمند محلی رایزنی فرهنگی فرانسه در تهران بود که فاقد هر گونه مسئولیت برای ورود در ماهیت چنین ادعاهایی است. بابک پوراسدالله در مخالفت با نظر رایزن فرهنگی، یعنی رئیس خود، در آن نامه خطاب به دادگاه نوشته بود که همهی حقوق کتاب به انجمن ایرانشناسی واگذار شده و چاپهای هفتگانه با اطلاع انجمن صورت گرفته است. تصویر نامهی پوراسدالله در زیر آمده است:
نامهی پوراسدالله خلاف ادعای صریح رایزن فرهنگی فرانسه است. رایزنی فرانسه باید توضیح دهد که دزدی کتاب صورت گرفته یا نه؟ اگر حق با رایزن باشد، پوراسدالله کارمند خاطی خواهد بود و رایزنی فرهنگی باید رسماً اعلام کند که کارمند او خلافی مرتکب شده است. این احتمال وجود دارد رایزنی فرهنگی در جریان خطای پوراسدالله نبوده، در این صورت، میتوان نتیجه گرفت که چاپهای «چندباره و بدون مجوز» -به اعتراف آقای رایزن فرهنگی- تاریخ فلسفهی اسلامی با تبانی کویر و پوراسدالله صورت گرفته است. اینکه خانم منتظرالمهدی فرمودهاند، اینجانب به پرداخت 20 میلیون تومان جریمه و «به شلاق و زندان» محکوم شدهام، کذب محض است. اگر چنین حکمی وجود دارد، متن آن را در اختیار رسانهها قرار دهند! وانگهی، اگر برابر اعتراف خود آقای مظفر، طرف کویر، طباطبایی نیست و رایزنی فرهنگی است، پاسخ رایزن فرهنگی فرانسه که به تصریح اعتراف کرده است که 5 چاپ بدون مجوز و پرداخت حقوق صورت گرفته، چیست؟
کویر باید برای رفع هر گونه شبهه، چاپ دزدی مستندات مربوط به داشتن مجوز از رایزنی برای 7 چاپ و پرداخت حقالتألیف را در اختیار رسانهها قرار دهد. در این صورت رایزنی فرهنگی به عنوان مؤسسهای بیگانه که از دولت ایران اجازهی فعالیت گرفته، باید توضیح دهد که چرا مترجم در جریان این چاپهای پنجگانه قرار نگرفته و حقوق او پرداخت نشده است. متعاقباً این امر به اطلاع مقامات وزارت امور خارجهی ایران خواهد رسید تا هم احقاق حقوق شهروند ایران را بکنند و هم توبیخ رایزن فرهنگی فرانسه که در خاک ایران به حقوق شهروند ایرانی تجاوز کرده است. از مسئولان سایت فرهنگ امروز نیز تقاضا دارم که رسماً از رایزنی فرهنگی فرانسه مراتب را سؤال و پاسخ را برای روشن شدن خلاف رایزن فرهنگی، کارمند محلی و روابط ناگفتهی آنان با کویر منتشر کنند.
نکتهی دیگر اینکه چه ارتباطی میان پوراسدالله و کویر وجود دارد که کارمند رایزنی به خود اجازه میدهد حقوقی را که متعلق به دیگری است به کویر انتقال دهد. برابر گفتهی مسئولان رایزنی، پوراسدالله کارمند محلی و فاقد هرگونه حق امضا در این مسائل است. اگر پوراسدالله مسئولیتی ندارد، رایزنی فرهنگی فرانسه در تهران باید اعلام کند که کارمند او مرتکب خلاف شده و با نامهی خود قاضی دادگاه تجدیدنظر را به اشتباه انداخته است. برابر قوانین، اینکار جرم و قابل تعقیب است. چنانکه رایزنی فرهنگی موضع خود را روشن نکند، اینجانب ناچار به پیگیری خواهم بود. اگر رایزنی مضمون نامهی کارمند محلی خود را تأیید میکند، باید دربارهی سبب و چگونگی تبانی با کویر را توضیح دهد. رایزن فرهنگی بهرغم قولی که در نامهی خود مبنی بر پیگیری دزدی کویر داده، تاکنون نزدیک به 3 سال پس از نوشتن نامه، هیچ اقدامی نکرده است. این مراتب پیشتر به اطلاع سفیر فرانسه در ایران نیز رسیده است، اما به روال مرسوم دیپلماتهای فرانسوی، پاسخی به آن داده نشده است. من نظر مقامات وزارت امور خارجهی ایران را به اجحافی که به حقوق شهروندی یک ایرانی از سوی یک دیپلمات بیگانه شده است، جلب میکنم و تقاضا میکنم مراتب را بررسی و مجوزی که به انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران برای انتشارت کتاب صادر شده است را لغو کنند.
از کویر خلاف دیگری نیز سر زده است: چاپ دهم کتاب درآمدی بر تاریخ اندیشهی سیاسی و چاپ نهم زوال اندیشهی سیاسی، 3 سال پیش با شناسنامهای دارای قیمت کتاب و از 4 ماه پیش با شناسنامهای فاقد قیمت به بازار عرضه شده است. تصویر هر 4 شناسنامه در پیوندهای زیر قرار داده شده است و خوانندگان میتوانند مراجعه و آنها را با هم مقایسه کنند.
شناسنامهی درآمدی بر تاریخ اندیشهی سیاسی با قیمت کتاب:
شناسنامهی همان کتاب بدون قیمت:
شناسنامهی زوال اندیشهی سیاسی در ایران با قیمت:
شناسنامهی همان کتاب بدون قیمت:
این چاپ جدید بدون اطلاع اینجانب چاپ و به بازار عرضه شده است. کویر باید توضیح دهد که چگونه یک کتاب با دو شناسنامهی متفاوت که خلاف عرف نشر در ایران و بیسابقه است، با اختلاف زمانی 3 سال، انتشار پیدا کرده است؟ بهتر بود خانمی که منتظرالمهدی است، به جای شعار دادن علیه نویسندهی 3 کتابی که شوهر او 28 بار منتشر کرده و سودی کلان برده است... و به چگونگی چاپ غیرقانونی نوبت یازدهم و دهم 2 کتابی که عنوانهای آنها گذشت، در دفتری که مسئولیت آن را دارد، رسیدگی میکرد. آیا او به عنوان مدیرمسئول متوجه نشده است که شوهر او چند هزار نسخه از کتابی که نایاب بود به انبار کویر انتقال داده است؟
آقای مظفر مدیر کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و بازنشستهی آن وزارتخانه است، اما به مصداق ... است، من رسماً نظر جناب آقای وزیر ارشاد را به ... وزارتخانهای که اینک مسئولیت آن را بر عهده گرفته، جلب میکنم. دزدی با چراغ در وزارتخانهای که وظیفهی ارشاد اسلامی را دارد، وهن به ارشاد و اسلام و هر وزارتخانهای است.
من نظر مسئولان وزارت امور خارجهی کشور را به اجحاف به حقوق شهروندی ایرانی جلب میکنم و تقاضا دارم در صورتی که مستندات اینجانب موجه و مثبِت حقوق اینجانب بدانند، مراتب را از طریق سفارت فرانسه در تهران پیگیری کنند.
من نظر خوانندگان و اهل کتاب و فرهنگ را به مراتب بالا جلب میکنم. همهی مستندات را از نظر آنان گذراندم. تقاضا میکنم اگر دادخواهی مرا درست و قانونی میدانند، از خرید کتابهای ثالث و کویر خودداری کنند و اهل فرهنگ بدانند که در صورت همکاری با این ناشران، بر آنان همان خواهد رفت که بر من رفته است.
اتحادیهی ناشران، توزیعکنندگان کتاب و مدیران کتابفروشیها باید بدانند که این بدنامان آنان را نیز بدنام میکنند. من ایستادهام تا داغ این بدنامی را بر پیشانی کویرها غیرقابل پاک شدن کنم. تا اندک آبرویی مانده است، بدنامان را از خود برانید.
تهران پانزدهم مهرماه 1392
نظرات مخاطبان 0 7
۱۳۹۲-۰۷-۱۶ ۱۵:۳۷احسان 30 3
۱۳۹۲-۰۷-۱۶ ۱۸:۳۳علی ابوی 4 12
۱۳۹۲-۰۷-۱۶ ۲۳:۲۵احمد 0 6
۱۳۹۲-۰۷-۱۷ ۱۶:۳۶مسعود 12 8
۱۳۹۲-۰۷-۱۸ ۱۱:۰۱احسان 4 0
۱۳۹۲-۰۷-۱۹ ۱۴:۵۶علی 2 6
۱۳۹۲-۰۷-۲۰ ۱۶:۰۷مسعود 5 2