به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ غلامرضا آذری در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان گفت همچنان تلویزیون در ایران پرمخاطبترین رسانه است؟ اظهار کرد: من اعتقاد دارم که با وجود رشد رسانههای امروزی و تمامی تحولات و دگرگونیهایی که وجود دارد، تلویزیون هنوز جایگاه خود را دارد، اما چه تلویزیونی و با چه کیفیت و محتوایی؟ فقط تلویزیونهای داخلی مد نظر من نیست. منظور من تلویزیونهای ماهوارهای است.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که به رییس جدید سازمان صداوسیما برای جذب مخاطبان بیشتر چه پیشنهادی دارد، گفت: ایشان باید یک تیم علمی بسیار قوی درست کنند که کارشان فقط رصد کردن خواستها و نیازهای امروزی مخاطبان باشد؛ چون ما با وضعیتی که داریم، درگیر رقابتی شدیدی با سایر رسانهها و از سوی دیگر با تلویزیونهای ماهوارهای هستیم. همچنین باید به شرایطی که در حال حاضر خانوادههای سنتی نسبت به خانوادههای مدرن دارند، توجه شود. چون تقاضای خانوادههای مدرن ما کاملا با تقاضاهای خانوادههای سنتی به دلیل تفاوت نوع نیازها متفاوت است.
او همچنین دربارهی راهکار حل این مشکل و چگونگی برقراری تعادل بین نیازهای این دو دسته از مخاطبان گفت: اولین شرط احترام گذاشتن به حقوق اولیه این خانوادههاست و اینکه ارزشهایشان محترم شناخته شود و چیزی به آنها تحمیل نشود. باید هم مخاطب و هم شرایط او از لحاظ زمینه خانوادگی و تمامی شرایطی که ممکن است آن زمینه خانوادگی را تحتالشعاع قرار دهد، در نظر گرفته شود.
او در پاسخ به این پرسش که به غیر از ماهوارهها جدیترین رقیب تلویزیون ایران را کدام رسانهها میداند، اظهار کرد: فکر میکنم فضای مجازی دارد این کار را میکند و ما در حال ورود به یک سپهر خصوصی هستیم و ارتباطات بیمعنی میشود.
آذری با تأیید اینکه منظورش ارتباطات به معنی ارتباطی که وسایل ارتباط جمعی برقرار میکنند است، ادامه داد: وبسایتها، فیسبوک، توییتر، یوتیوب و... مدام در حال گسترش هستند. خود اینها تعدد سلیقه و تنوع ایجاد میکنند. نباید انتظار داشته باشید مخاطبان همان نیازهای اولیه را داشته باشند. مخاطبان از لحاظ عینی، ذهنی و فکری دائما تنوع پیدا میکنند.
او درباره کارهایی که تلویزیون باید برای این مخاطبان انجام بدهد، گفت: تلویزیون خیلی کار دارد. در 10 سالی که آقای ضرغامی تشریف داشتند، زحمت کشیدند. زحمتشان هم بسیار قابل توجه و تقدیر است، اما نتوانستند صحنه رقابت ایجاد کنند. از طرفی هم دست خود را از مشاوران ارتباطی حرفهای خالی گذاشتند. تقاضای من از آقای سرافراز و گروهشان این است که بیشتر به مختصصان حرفهای ارتباطات توجه کنند و تصمیمهای سلیقهای نگیرند. کارهای صوری هم انجام ندهند.
آذری افزود: آقای ضرغامی کلا با ما یک نشست خیلی ساده معارفه داشت، بعد همه چیز یادشان رفت. دیگر یادم نمیآید که هیچ تماسی با من گرفته باشند، من در هیچ کدام از جلسات دعوت نمیشدم.
او سپس اظهار کرد: وقتی تلویزیون محل درآمد میشود برای یک عده افراد مشخص، دیگر نباید انتظار داشته باشید در آن اتفاق خاصی بیفتد. اینکه تلویزیون محل درآمد باشد، اشکال دارد. وقتی یک فرد غیرمتخصص را به صرف اینکه تهیهکننده است و پولی فراهم میکند، وارد یک ساختار حرفهای به نام تلویزیون میکنید، آنجا شکل بازار پیدا میکند. آن وقت تخصص و اندیشه به حاشیه میرود و شما نمیتوانید انتظار حرفهایگری در فضای تلویزیون داشته باشید.
او در پاسخ به این پرسش که مشکلات مالی تلویزیون باید چگونه برطرف شود، گفت: باید گروههای حرفهای صنفی و مدیران خبره و دنیا دیده جمع شوند که خیلی سودای مقام و جاه نداشته باشند و سودای خدمت به مردم و مملکت را داشته باشند. پیدا کردن این افراد خیلی دشوار است اما اگر میخواهیم در یک رسانه کار فکری کنیم، به حمیت جمعی نیاز داریم. اگر در یک رسانه شورایی از روانشناسان، جامعهشناسان و ارتباطشناسان داشته باشید، میتوانید از این رسانه انتظار علمیتری داشته باشید تا رسانهای که میگوید هر کاری میخواهم میکنم. سریالهای تلویزیون را ببینید که در این سالها بیشتر به غم و ناراحتی رفتهاند یا به ساختن آدمها پرداختهاند؟
آذری سپس گفت: اگرآقای سرافراز بالا برود و بخواهد همان شرایطی را که آقای ضرغامی ایجاد کرده، در تلویزیون ایجاد کند، تلویزیون با همین شکستی که الان روبهروست، یعنی نداشتن مخاطب، گریزش و ریزش مخاطب مواجه خواهد بود. بخش زیادی از مخاطبان ما کاملا از تلویزیون فراری هستند. شما زمانی میتوانید آنها را بیاورید که بتوانید با تلویزیونهای ماهوارهای رقابت کنید. تجربه نشان داده که با کندن دیش و بردن آنتن هم ما نتوانستهایم خیلی تغییر ایجاد کنیم. خود بچههای نیروی انتظامی که استاد هستند و در دانشگاه درس میدهند، میگویند ما تا حدی میتوانیم کاری کنیم، بعد باید وارد مفاهمه شویم. چون دنیا عوض شده و سیستم نگاه به مخاطب تغییر کرده است. وقتی شبکهای مثل یوتیوب اینقدر کارایی و تأثیر دارد و مخاطب را گونهگون میکند، تلویزیون که دیگر زیر و زبر میکند. حال برای این تلویزیون نمیتوانید همینجوری برنامه بچینید. این تلویزیون باید تربیت و پرورده شود.
آذری همچنین اظهار کرد: باید با کمک استادان دلسوز همه شبکهها رصد و باز تعریف شوند و یک کار حرفهای و تخصصی عمیق انجام شود وگرنه همین وضعیتی را خواهیم داشت که الان شاهدش هستیم و همین نتایجی را که الان داریم میبینیم. من خیلی خوشبین نیستم چون دارم میبینم چه لطمههایی به خانوادههای سنتی و مدرن وارد میشود. چه کسی باید دل بسوزاند؟ اگر من به عنوان مدیر به همه تمناهای خودم رسیدم، آیا خداوند از من سوال نمیکند که برای مردمت چه کردی؟ اگر مدیریت جدید میخواهد روی ما حساب کند، من هستم اما نه اینکه باز هم چنددستگی ایجاد شود. همه بایستیم و خدمت کنیم.
نظر شما