فرهنگ امروز/ ماتئو ریسز / ترجمه فاطمه حجازیزاده: هنگامی که استفان هاوکینگ، فیزیکدان نامدار امریکایی، مدعی شد که «فلسفه مرده است»، چالشی مهم پیش روی فیلسوفان قرار گرفت. او در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد که «دانشمندان» به جای «فیلسوفان» به «مشعلداران کاوش برای جستن آگاهی» تبدیل شدهاند.
در زمستان گذشته عدهای از فلاسفه بریتانیا این ادعا را در فرهنگستان بریتانیا در لندن به بحث گذاشتند.
به گفته پروفسور تیم کرین، استاد برجسته فلسفه در دانشگاه کمبریج، هاوکینگ ثابت کرد که «فلسفه اجتنابناپذیر است»، چرا که او خود بسیاری از دیدگاههای فلسفی را به پیش برد. اما متأسفانه این به یک فلسفه نادرست منجر شد؛ زیرا او نسبت به رشته فلسفه و تاریخ آن ناآگاه است.
پروفسور گِرگ رادیک، استاد تاریخ و فلسفه علم دانشگاه لیدز، در مورد «همافزایی میان فلسفه و دانش» سخن گفت. به گفته او سه تن از قدرتمندترین اندیشمندان علمی - چارلز داروین، آلبریت اینشتین و نوآم چامسکی – دارای سواد فلسفی قابل توجهای بودهاند. اگر راه دسترسی به سؤالات بنیادین بسته شود، دانشمندان میتوانند به آسانی جزماندیش شوند و از سوی دیگر نیز مباحثات فلسفی از طریق تماس با علوم طبیعی از خطر زبانبازیهای «مَدرسی» فرار میکنند.
پروفسور ربهکا گلداشتاین نیوبرگر، دانشیار پژوهشی دانشگاه هاروارد که اکنون استاد مدعو نیوکالج علوم انسانی در لندن است، معتقد است که «اگر شما طرفدار خِرد هستید، تمام منابع ممکن را لازم دارید.»
او همچنین افزود که شیوع ریشخند کردن فلسفه، مانند آنچه هاوکینگ بیان کرده، در مواجهه با خردستیزی افراطی روزگار ما نوعی بدفهمی، کجتابی و مسئولیتگریزی است.
همچنین در اینباره پروفسور کلاری فوکس، مدیر مؤسسه ایدهها، با این عنوان که «معنی فلسفه چیست؟» اظهار کرد که فیلسوفان ضعف تفکر آموزشی فعلی را نشان دادهاند که در آن آگاهی از ایدههای ژرف و پیچیده به «بریده نقلقولها» فروکاسته میشود.
پروفسور استفان لاو، مدرس ارشد کالج هیثروپ نیز در سخنرانیای با عنوان «افزایش اندیشمندان انتقادی مستقل» نقش فلسفه در اخلاق را واکاوی کرد. او اینگونه پرسید؛ از آنجا که من مسئولیتی اجتنابناپذیر برای داوری اخلاقی خودم دارم، مسئولیتی که نمیتوانم به متخصصان فرضی واگذار کنم، آیا نباید نظام آموزشی ما را با این مسئولیت مواجه کند و همچنین اطمینان بدهد که به بلوغ فکری و عاطفی مورد نیاز برای بروز مناسب آن دست یافتهایم؟ بنا بر نظر لاو، اگر در دهههای اخیر پیشرفت قابل ملاحظهای در نگرشهای اخلاقی ما رخ دادهاست، عمدتاً به خاطر آمادگی ما نسبت به دیدگاههای اخلاقی و اندیشیدن به چیزهای درست از طریقی است که فلسفه ما را به آن ملزم میکند.
با این حال و باوجود مزایای بسیار فلسفه، استاد کرین معتقد است که فلسفه دانشگاهی در بحران است و دیگر با روی باز پذیرای ایدههایی برای به چالش کشیدن همه چیز نیست، دستکم به این خاطر که همه نیاز دارند در یک یا چند مجله مهم مقاله چاپ کنند که به گونهای غیرقابل باور همه را به دنبالهروی از دامنه بسیار باریکی از ایدهها تشویق میکنند.
٭ این گزارش اخیراً در نشریه «تایمز» آموزش عالی منتشر شدهاست.
منبع: روزنامه ایران
نظر شما