شناسهٔ خبر: 57203 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

فقط ۵ درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی وارد بازار حرفه‌ای نشر می‌شوند

محمدرضا اربابی،‌ رئیس انجمن صنفی مترجمان تهران گفت: اگر آمار گرفته شود متوجه خواهیم شد که کمتر از ۵درصد از مترجمان ادبی ما فارغ‌التحصیلان رشته مترجمی زبان هستند؛ این یک زنگ خطر است و به ما می‌گوید که راه را اشتباه رفته‌ایم و از خروجی چنین مسیری مترجم بیرون نمی‌آید.

فقط 5 درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی وارد بازار حرفه‌ای نشر می‌شوند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «آسیب‌شناسی نقد علمی ترجمه و آموزش ترجمه در ایران» با محوریت بزرگداشت دکتر طاهره صفارزاده عصر روز گذشته (۲۷ آبانماه) با حضور محمدرضا اربابی، رئیس انجمن صنفی مترجمان تهران و علیرضا خان‌جان، مدرس مترجمی در سرای کتاب خانه‌کتاب برگزار شد.
 
محمدرضا اربابی در ابتدای این نشست در توضیح اهمیت ترجمه گفت: برای ترجمه اصطلاحات معروفی در دنیا وجود دارد؛ برای مثال برخی می‌گویند که ترجمه، تجربه و تمام‌نشدنی است. ترجمه از سال‌ها پیش به دانشگاه راه پیدا کرده اما وقتی به بازار این حوزه نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که دانشگاه تاثیر زیادی روی آن ندارد. در چنین شرایطی ما باید نقدی به نظام آموزشی وارد کنیم؛ چراکه نظام آموزشی ما در نسل اول و دوم دانشگاهی جا مانده است.
 
وی ادامه داد: در نظام‌های آموزشی دانشگاهی هدف از نسل اول آموزش و هدف از نسل دوم پژوهش بود. اما نسل سوم دانشگاه‌ها مسئولیت کارآفرینی را برعهده داشتند؛ یعنی باید فاصله بین آموزش و بازار را پر می‌کردند. حال شما به نظام آموزشی ما نگاه کنید. آیا نشانه‌هایی از آن را می‌بینید؟

این مترجم در توضیح نظام آموزشی مترجمی زبان اظهار کرد: ما سالانه در مقاطع مختلف مترجمی زبان حدود ۳ تا ۳هزار و ۵۰۰ دانشجو داریم و این آموزش در ۴ مقطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا تخصصی است. نکته مهم این است که ما باید توجه کنیم که فارغ‌التحصیلان مترجمی زبان که در ۱۰ سال گذشته بالای ۳۰هزار نفر بوده‌اند در چه وضعیتی قرار دارند و آیا به بازار کار راه پیدا کرده‌اند؟

                   
 
رئیس انجمن صنفی مترجمان استان تهران با اشاره به نوع تربیت مقاطع تحصیلی مختلف گفت: ما در مقطع کاردانی آموزش تکنسین زبان داریم. متاسفانه بسیاری از افراد با هدف مدرک‌گرایی و برای ارتقای شغلی به مقطع کارشناسی می‌آیند و این نتایج مناسبی را به همراه ندارد. وقتی نگاهی به واحدهای درسی می‌اندازیم متوجه می‌شویم که رویکرد مشخصی برای گذران ۸ ترم وجود ندارد. متاسفانه ما در حوزه آموزش آکادمیک مترجمی زبان واقعیت‌ها را به دانشجویان نگفتیم و آنها نمی‌دانند که بعد از گرفتن مدرک تازه باید بروند و کار یاد بگیرند.
 
وی ادامه داد: نکته دیگر که در آموزش مترجمی زبان باید به آن نگاه ویژه داشته باشیم آموزش‌های عمومی است؛ چراکه ما در یک رشته تخصصی ابتدا می‌خواهیم گرامر، ریدینگ و کلمه به دانشجو یاد بدهیم که این ما را از هدف اصلی دور می‌کند. از طرفی دانشجویان بعد از اتمام تحصیل می‌خواهند وارد بازار کار شوند؛ اما ما در دانشگاه به آنها یاد نداده‌ایم که چطور رفتار کنند؛ چرا که خیلی از اساتید خودشان مترجم نیستند. شاید جالب باشد که بدانید بیش از ۷۰ درصد اعضای انجمن صنفی مترجمان تهران مدرک کارشناسی ارشد به بالا دارند. متاسفانه بسیاری از این افراد نمی‌دانند که هدف از آموزش چیست؟
 
این مترجم در توضیح هدف تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد گفت: هدف دانشگاه‌ها از گرفتن دانشجو در رشته مترجمی زبان تربیت پژوهشگر ترجمه است، یعنی اگر فردی می‌خواهد به کار ترجمه بپردازد بعد از مقطع کارشناسی باید راهش را از دانشگاه جدا کند؛ پس الزامی برای کارشناسی ارشد وجود ندارد. این را ما باید بارها به دانشجویان بگوییم تا آنها اسیر مدرک‌گرایی نشوند.
 
وی ادامه داد: هدف از گرفتن دانشجو دکترا نیز تربیت پژوهشگر ترجمه و استاد دانشگاه‌ است. با این پیش‌فرض فردی که مدرک دکترا می‌گیرد باید بیاید به دانشجوی لیسانس آموزش مترجمی بدهد در حالی‌که خودش هیچ تجربه‌ای در ترجمه ندارد. حال این سوال پیش می‌آید که هر موسیقیدانی می‌تواند نوازنده خوبی باشد. به‌نظر من اگر قرار است کسی در دانشگاه ترجمه را آموزش دهد باید فوت و فن ترجمه را بداند.
 
اربابی با اشاره به ورود فارغ‌التحصیلان رشته مترجمی زبان به بازار کار گفت: اگر آمار گرفته شود متوجه خواهیم شد که کمتر از ۵ درصد از مترجمان ادبی ما فارغ‌التحصیلان رشته مترجمی زبان هستند؛ این یک زنگ خطر است و به ما می‌گوید که راه را اشتباه رفته‌ایم و از خروجی چنین مسیری مترجم بیرون نمی‌آید؛ بنابراین نظام آموزشی باید مسیرش را عوض کند. ترجمه بر پایه دانش، هنر و مهارت جلو می‌رود و باید بتواند همه این‌ها را در کنار هم در آموزش داشته باشد.

                 
 
وی ادامه داد: سوال اساسی من این است که چرا از بزرگان ترجمه در دانشگاه‌ها استفاده نمی‌کنیم در حالی که می‌بینیم همین افراد در کارگاه‌های آموزشی خود مترجمان خوب و قابل قبولی را به جامعه تحویل داده‌اند. به نظر من در نخستین گام ما باید در دانشگاه‌ها را به روی پیشکسوتان ترجمه باز کنیم تا این خط‌کشی‌ها از بین برود؛ البته اگر به‌دنبال رشد و پویایی در حوزه ترجمه هستیم.
 
این مترجم با اشاره به اهمیت موضوع آموزش گفت: ما در آموزش مترجمی زبان نهادهای خصوصی کم داریم اما همان نهادها موفق‌تر عمل می‌کند این یعنی علاوه بر دانشگاه‌ها باید نهادهای آموزشی ایجاد شود تا فضا برای آموزش باز باشد همین موضوع باعث شده است تا انجمن در ۴ سال گذشته بیش از ۲۰۰ برنامه آموزشی برگزار کند.
 
چرا امثال کوثری در دانشگاه‌ها تدریس نمی‌کنند؟
علیرضا خان‌جان که دیگر سخنران این نشست بود در ابتدای صحبت‌های خود گفت: با توجه به تجربه ۱۵ساله‌ای که در آموزش دارم می‌بینم که ما ضعفی در حوزه مدرسان مترجمی زبان داریم، خیلی از بزرگان ترجمه ما مثل نجف دریابندری تحصیلات آکادمیک ندارند یا مثل محمد قاضی و عبدالله کوثری در رشته‌ای غیر از مترجمی زبان تحصیل کرده‌اند چراکه لزوما خروجی دانشگاه‌ها در ترجمه قابلیت‌های حداقلی را به جامعه ارائه داده است.
 
وی ادامه داد: به نظر من ما فرایند تربیت مترجم را از مرحله پذیرش تا مراحل تخصصی اشتباه رفته‌ایم. دانشجوی کارشناسی مترجمی ۲ سال از ۴ سال وقت خود را صرف دروس عمومی می‌کند که این با آموزش حرفه‌ای در یک مسیر نیست. نکته بعدی این است که ما در دانشگاه به دانشجو نمی‌گوییم که با ۲ سال درس خواندن مترجم نخواهد شد و باید حداقل ۲۰ سال کار عملی انجام دهد تا بتواند نامی را برای خود دست و پا کند.
 
این مدرس ترجمه در توضیح شیوه‌های مناسب آموزش گفت: قبل از انقلاب مهدی اخوان ثالث به دانشگاه دعوت می‌شد و در آنجا درس می‌داد اما تحصیلات آکادمیک نداشت با این حال از بهترین اساتید ادبیات بود، امروز ما باید به این سمت برویم و نظام آموزشی را از انحصار خارج کنیم. سوال من این است که چرا امثال عبدالله کوثری نباید در دانشگاه‌های ما حضور داشته باشند و دانشجویان از تجربیات این افراد استفاده کنند.
 
وی ادامه داد: سیلابس درسی رشته مترجمی ۴۰ سال است که تغییر نکرده و این یعنی نیازسنجی آموزشی انجام نشده است متاسفانه دانشجوی مترجمی بعد از ۴ سال تحصیل در این رشته آشنایی با بازار کار و حقوق اولیه مترجم ندارد و به همین دلیل با مشکل روبه‌رو می‌شود.
 
خان‌جان با اشاره به فعالیت‌های طاهره صفارزاده در حوزه ترجمه گفت: صفارزاده پیشگام در نقد ترجمه علمی بود و جزو نخستین کسانی بود که به این موضوع پرداخت در آن زمان اساسا نقد ترجمه مهم نبود، او کتاب «اصول و مبانی ترجمه» را در سال ۱۳۵۹ و زمانی که در دانشگاه شهید بهشتی تدریس می‌کرد به نگارش درآورد قبل از این اثر ما تنها دو کتاب در این حوزه داشتیم. صفارزاده نخستین کسی بود که دکترای ترجمه در خارج از کشور خواند و زمانی که این کتاب را منتشر می‌کرد هدفش این بود تا از این اثر برای تدریس خود و همکارانش استفاده کند.

                  
 
وی ادامه داد: وقتی کتاب صفارزاده منتشر شد سرو صدای بسیار زیادی کرد چراکه او در نقد ترجمه به سراغ چهره‌های شناخته شده‌ای مثل کریم امامی و نجف دریابندری رفته بود. او کار مهمی انجام داد چراکه فتح‌البابی بود برای نقد ترجمه، البته یکی از ایرادات کار او این بود که نقد سلبی انجام داده بود و دیگر نقد مدرن، نقد سلبی را نمی‌پسندید. او از خودش در دوره‌های ترجمه در دانشگاه کلمبیا شرکت کرده بود و تجربیات شخصی‌اش را در ایران و در کارگاه‌های ترجمه ارایه می‌داد.
 
این پژوهشگر حوزه ترجمه با اشاره به شیوه کار طاهره صفارزاده گفت: او از دانشجویانش می‌خواست که آثار ترجمه را بررسی کنند و بگویند مشکل کار کجاست در واقع او اطلاعات را از دانشجویان می‌گرفت و خودش هم مواردی به آن اضافه می‌کرد و بعد دست به انتشار نقد ترجمه می‌زد. بعدها علی صلح‌جو به این کار او نقد وارد کرد و گفت: که این آثار دلبخواهی بوده است و اینها را نمی‌شود ایراد گرفت چراکه ملاک صفارزاده ذوق بوده است. به نظر من صفارزاده به این نکته توجه نکرده است که اگر دریابندری نبود همینگوی هم وجود نداشت و مترجمانی مثل او پیش از ترجمه به انتقال روح اثر اعتقاد داشتند.
 
وی ادامه داد: ایراد گرفتن کار سختی نیست اما کار مثبت در نقد این است که در کنار ایراد پیشنهاد هم بدهیم. کاری که صفارزاده در کتابش انجام داده است.
 
خان‌جان که به زودی کتابی در حوزه نقد ترجمه منتشر خواهد کرد با اشاره به دلایل انجام این اثر گفت: نقد یعنی آشکارسازی نکات منفی هدف از نقد سازندگی، اصلاح و بهبود است. ما باید با نقد کارمان را بهتر کنیم در حال حاضر من کتاب‌هایی از نجف دریابندی دارم که نمی‌شود تا نیمه آن را هم خواند خودمان هم همین شکل هستیم و وقتی ترجمه ۵ سال گذشته‌مان را می‌خوانیم از خود سوال می‌کنیم که آیا این متن را من ترجمه کرده‌ام. نکته مهم دیگر توجه به مساله حق مولف و حق خواننده است که مترجم در ترجمه اثر باید به این دو احترام بگذارد.
 
وی ادامه داد: عده‌ای می‌گویند بهترین نقد ترجمه، ترجمه مجدد است اما من موافق نیستم و معتقدم که بهترین کار این است که پیش از انتشار ترجمه روی اثر نقد شود و اثر اصلاح شده منتشر شود. متاسفانه نقد ترجمه وضعیت مناسبی ندارد که دلایل مختلفی می‌توان برای آن پیدا کرد. اولین دلیل شاید این باشد که ما فرهنگ نقد شنیدن نداریم.

                   
 
این مترجم زبان با اشاره به دلایل ضعف در نقد ترجمه گفت: ما دانشجوی مترجمی پذیرش می‌کنیم در حالی که ۵ معلم ترجمه هم در ایران داریم اصلا یکی بگوید که از این ۵ نفر هم چند نفر در حوزه تغییر کتاب‌های ما و نگارش آثار قلم زده‌اند. متاسفانه هیچ‌کدام از عناوین این کتاب‌ها، کتاب‌هایی که ما در بازار می‌بینیم ما را متقاعد نمی‌سازد. دلیل دیگر هم مساله اقتصادی است چراکه کار در این حوزه توجیه اقتصادی ندارد.
 
سمانه فرهادی که آخرین سخنران این نشست بود در سخنانی کوتاه درباره ترجمه قرآن طاهره صفارزاده گفت: صفارزاده ترجمه‌های متفاوتی مانند دعای عرفه یا نهج‌البلاغه دارد اما ترجمه قرآن او چیز دیگری است ترجمه قرآن او همیشه همراه من است کتابی که باعث شد به وسیله آن او به عنوان بانوی نخبه ترجمه جهان اسلام معرفی شود شاید مهم‌ترین ویژگی این اثر تفسیری بودن آن باشد که به مخاطب کمک می‌کند معنی ایه را بهتر بفهمد.
 
وی ادامه داد: صفارزاده در این ترجمه تفسیری زنانه از یک متن مقدس داشته است که این اتفاق برای اولین بار در ایران رخ داده است. البته باید آن را بخوانیم و مقایسه کنیم تا متوجه تفاوت‌های آن بشویم. برای مثال در ترجمه‌های قبلی که آقایان انجام داده‌اند می‌خوانیم که زنان حق قضاوت ندارند اما در ترجمه صفارزاده چنین نگاهی دیده نمی‌شود.
 
در پایان این مراسم فیلم مستندی از طاهره صفارزاده برای افراد حاضر در سالن به نمایش گذاشتند.

نظر شما