به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دنیل کالاهان، از پیشگامان بیواتیک که با مسائل ارائهشده درباره پیشرفتهای پزشکی نظیر پیوند اعضا، تشخیص زودهنگام و تنفس مصنوعی دست و پنجه نرم میکرد، ۱۶ جولای در ۸۸ سالگی درگذشت.
کالاهان، از متفکران پیشروی کاتولیک رومی لیبرال که در نهایت کلیسا رو ترک کرد، از موسسان مرکز هستینگز در شمال نیویورک است که در سال ۱۹۶۹ تاسیس شد. این مرکز اولین موسسه تحقیقاتی جهان است که به اصول اخلاق زیستی در زمینه عدم قطعیتهای اخلاقی در پزشکی، مراقبتهای پزشکی و علوم زیستی میپردازد.
پیش از تاسیس این موسسه، کالاهان از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸ ویراستاری «کامنویل»، مجله کاتولیکهای لیبرال را بر عهده داشت. نوشتههای او چنان بحثبرانگیز بود که راجر ون آلن مورخ او را «تعیینکنندهترین شخصیت کاتولیک دهه ۱۹۶۰» نامید.
دنیل کالاهان تبدیل به یک نویسنده پرکار شد و جمعا ۴۷ کتاب نوشت یا ویراستاری کرد که بسیاری از آنها به چیزی که او «محدودیت انسانی» مینامد، محدودیت زندگی و تضادهایی که با توسعه پزشکی مدرن پدید آمد، میپردازد.
محدوده علایق او به طرز چشمگیری گسترده بود، همانطور که مرکز هستینگز در قدردانی از او نوشت: «با اندیشههای کاتولیک شروع کرد و به اخلاق در سقط جنین، ماهیت رابطه پزشک-بیمار، وعده و وعیدها و خطرات فناوریهای جدید، هزینههای بالای درمان، اهداف پزشکی، چالشهای پزشکی و اجتماعیِ پیری، معضلات ناشی از تصمیمگیری در سالهای آخر زندگی و معنای مرگ رسید.»
از میان مهمترین آثار کالاهان میتوان به «محدودیتهای تعیینشده: اهداف پزشکی در یک جامعه پا به سن گذاشته» در سال ۱۹۸۷ اشاره کرد که به سهمیهبندی بودجه مراقبتهای بهداشتی برای افراد مسن میپردازد. او در این کتاب نوشت: «سوال درست این نیست که آیا میتوانیم زندگی طولانیتری به سالمندان بدهیم. بلکه قضیه این است که آیا میتوانیم پیری را به زمانی شایسته و محترمانه تبدیل کنیم؟»
کتابهای اولیه او منعکسکننده تردید در حال رشد او در مورد کلیساست. این کتابها عبارتند از «ذهن خادم کاتولیک» در سال ۱۹۶۳ که در آن از کلیسا میخواهد به جای اصرار به اطاعت کورکورانه، آزادی و بلوغ آنها را بپذیرد و «صداقت در کلیسا» در سال ۱۹۶۵ که در آن این سوال را مطرح میکند که آیا کلیسا میتواند به اشتباهات خود اعتراف کند و اجازه دهد اعضایش در ملا عام تردیدهای خود را ابراز کنند. تردیدهای کالاهان باعث شد که خود او در سال ۱۹۶۸ کلیسا را ترک کند.
با گذشت زمان، کالاهان تمرکز خود را بر تکنولوژی و هزینههایی که پزشکی مدرن به توسعه زندگی اختصاص میدهد، گذاشت. او شدیدا احساس میکرد که با منابع محدود، جامعه باید به پیر شدن جوانها کمک کند، نه زنده نگه داشتن افراد مسن. او این سوال را مطرح میکند که هدف از زندگی طولانیتر چه میتواند باشد.
دکتر جیکوب ام. اپل، استادیار روانپزشکی و مدیر آموزش اصول اخلاقی در روانپزشکی دانشکده پزشکی آیکان در منهتن میگوید: «او این عقیده را به چالش کشید که مراقبتِ بیشتر همیشه خوب است و اینکه پیشرفت تنها میتواند در پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی اندازهگیری شود. کالاهان از همسالان و عموم مردم خواسته که در قانون و پزشکی از موضوعات محدود و کوچک فراتر روند و سوالات وسیعتری از این دست مطرح کنند که مفید زندگی کردن چه معنایی دارد.»
دنیل کالاهان در ۱۹ جولای ۱۹۳۰ در واشنگتن به دنیا آمد. او به دانشگاه ییل رفت و در ۱۹۵۲ در رشته فلسفه فارغالتحصیل شد. در سال ۱۹۵۴ با سیدنی دیشازو ازدواج کرد و همان سال مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه از دانشگاه جرجتاون گرفت. او در سال ۱۹۶۵ از رشته فلسفه دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد.
کالاهان زمانی که در هاروارد بود از فلسفه دلسرد شد و آن را در دنیای واقعی بیفایده یافت. در اینجا به فکر افتاد که به مدرسه الاهیات هاروارد برود تا ببیند آیا الاهیات برایش مناسبتر است یا خیر. همانطور که در کتاب خاطرات خود «در جستوجوی خوبی: زندگی در اخلاق زیستی» که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد نوشت و به این نتیجه رسید که محققان الاهیات سوالات جالبی پرسیدهاند اما با روشهای مفیدی کار نکردند، و فیلسوفان روشهای مفیدی داشتند اما سوالات ملالآوری پرسیدهاند.
او مایوس و دلزده از تمامی محافل دانشگاهی، هاروارد را ترک کرد. در عوض، مجذوب پیامدهای اخلاقی پیشرفتهای پزشکی شد که طی و پس از جنگ جهانی دوم ظاهر شد، ازجمله پیوند عضو، واحدهای مراقبت ویژه، قرصهای ضدبارداری، مراقبتهای پیش از مرگ و مهندسی ژنتیک.
او با ویلارد گیلین، روانکاو و همسایهاش موسسه «جامعه، اخلاق و علوم زیستی» را تاسیس کرد که بعدا به «مرکز هستینگز» تغییر نام داد. از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۳ کالاهان سرپرست و از ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶ رئیس این موسسه بود.
کالاهان از ابتدا سوالات اساسی مطرح میکرد. به عنوان مثال چه چیزی پیشرفت را به وجود میآورد و آیا واقعا زنده نگه داشتن افراد بهطور نامحدود پیشرفت محسوب میشود؟
او در سال ۲۰۱۵ در جریان گفتوگویی در دانشگاه هاروارد پرسید: «چقدر نیاز دارید زنده بمانید تا زندگی شایسته و معقولی را زندگی کرده باشید؟» او گفت به نظرش ۸۰ سال به اندازه کافی طولانی است، هرچند در آن زمان ۸۵ سال داشت.
نظر شما