شناسهٔ خبر: 61426 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کدام‌یک از فعالیت‌های ادبی ابوالحسن نجفی اهمیت بیشتری دارد؟

ابوالحسن نجفی شخصیتی چندوجهی داشت و از ترجمه آثار مهم ادبی جهان تا فرهنگنامه‌نویسی تا تدوین مبانی وزن شعر فارسی را در کارنامه خود دارد، در این گزارش در گفت‌وگو با سه‌تن از مدرسان زبان و ادبیات فارسی از اهمیت فعالیت‌های او نوشته‌ایم.

کدام‌یک از فعالیت‌های ادبی ابوالحسن نجفی اهمیت بیشتری دارد؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  امروز دوم بهمن مصادف با چهارمین سالگرد درگذشت ابوالحسن نجفی زبان‌شناس و مترجم ایرانی است. او عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و دبیری مجله ادبیات تطبیقی را بر عهده داشت. عمده فعالیت‌های ادبی و علمی او در حوزه ترجمه، متون ادبی، ویرایش، زبان‌شناسی و وزن شعر فارسی است. به همین مناسبت با  ابراهیم خدایار، دانشیار مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی، امید طبیب‌زاده، استاد گروه زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و فرهاد قربان‌زاده پژوهشگر گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت‌وگوهایی انجام داده‌ایم و از اهمیت فعالیت‌های نجفی پرسیده‌ام.
 
ابراهیم خدایار، درباره نقش ابوالحسن نجفی در ترجمه بیان کرد: آوازه کارهای دکتر نجفی را در حوزه ترجمه شنیده‌ام و ایشان را یکی از زبردست‌ترین مترجمان از زبان فرانسه به فارسی می‌دانم چراکه ایشان توانسته دانش خود را در حوزه زبان‌شناسی و ادبیات به ترجمه وارد کرده و به مخاطبش منتقل کند.

وی گفت: ترکیب دانش زبان‌شناسی و ذوق ادبی استاد نجفی به او کمک کرده است که بتواند توانایی‌های زبان فارسی را آن‌گونه که وجود دارد به مخاطبش منتقل کند. افرادی همچون استاد نجفی دارای ابعاد مختلف شخصیتی هستند که در ترجمه، بلاغت و در حوزه نگارش و ویرایش کار شاهکاری را برای نسل بعد از خود به یادگار گذاشته است و جزو شخصیت‌های فراموش نشدنی تاریخ و فرهنگ و ادب است.

این مدرس مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی با اشاره به مقاله انتقادی محمدرضا باطنی درباره کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی بیان کرد: دو دیدگاه وجود دارد که هر کدام به یک اصول در زبان معیار تکیه دارد. دیدگاه دکتر باطنی بیشتر متکی بر اصول زبان‌شناسی و دیدگاه دکتر نجفی بیشتر درباره پیشینه قدرتمند و توانمند زبان و ادب فارسی است. بنابراین دکتر باطنی بیشتر امروز زبان و تحولاتش را نگاه می‌کند و اعتقاد دارد که ما باید همسو با تحولات زبان حرکت کنیم و آن را از تغییر و تحولاتی که زمانه روی آن تاثیر می‌گذارد دور نکنیم و در برابرش مقاومت نکنیم.

این مدرس دانشگاه تربیت مدرس افزود: دیدگاه دکتر نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» همان‌طور که در مقدمه کتاب هم آمده است بیشتر بر این موضوع است که ما نمی‌توانیم دروازه‌های زبان را بر تمام تحولاتی که حتی از جهان بیرون بر آن متردد می‌شود ببندیم، استوار است. تحولات زبانی باید متکی بر تحولات و تغییرات و اصولی باشد که پیشینه زبان بر آن استوار شده است.

وی نظر هر دو استاد را قابل احترام دانست و گفت: با توجه به علایق و سوابقی که دارم معتقدم مواجهه زبان فارسی با این موضوع یک مواجهه محتاطانه بوده است. چنانچه به گذشته زبان فارسی توجه کنید، در مواجهه زبان فارسی و زبان عربی، نمی‌توان گفت یک مواجهه صد درصد خردمندانه بوده است، ولی خردمندانه بوده است. بنابراین ما نمی‌توانیم با تمام تحولاتی که از جهان بیرون به زبان وارد می‌شود بدون اینکه با پیشینه زبان بسنجیم، موافقت داشته باشیم.

خدایار کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی را مرجع مناسبی برای زبان معیار دانست و ادامه داد: ابتدا عبدالرسول خیام‌پور این موضوع را در مجله دانشگاه تبریز طرح کرد و سپس فریدون کار کتاب کوچکی به نام «غلط ننویسیم» نوشت و بعد استاد سعید نفیسی آن را نوشت تا رسید به بعد از انقلاب که کتاب دکتر نجفی در زمان خودش کار بی‌نظیری بود. به رغم اینکه بیش از دو یا سه دهه از انتشار آن می‌گذرد هنوز یکی از کتاب‌های معتمد و مستند است و طبیعی است که زبان در این 30 سال تحولاتی را در خود دیده است و این کتاب همه نیازهای یک کاربر زبان را نتواند برآورده کند ولی همچنان مهم‌ترین و بهترین کتاب در حوزه درست‌نویسی در زبان‌ها و یکی از منابع اصلی درس‌های نگارش و ویرایش در دانشگاه، کتاب «غلط ننویسیم» دکتر نجفی است.
 
امید طبیب‌زاده درباره کتاب «غلط ننویسیم» بیان کرد: قبلا آثاری مشابه این کتاب به زبان فارسی منتشر شده بود، اما هیچ‌کدام از آنها جایگاهی مانند کتاب «غلط ننویسیم» استاد نجفی نیافته بود.  از علل اهمیت این کتاب اول توجه به زبان گفتار به عنوان منبعی برای انتخاب صورت صحیح یا فصیح؛ است. چراکه پیش از نجفی کسی زبان گفتار را منبع معتبر و مناسبی برای انتخاب صورت‌های معیار نمی‌دانست، و همه به متون ادبی قدیم یا حتی زبان عربی توجه داشتند. دومین علت اهمیت این کتاب توجه به مقوله گرته برداری یا ترجمه قرضی از زبان‌های فرنگی مخصوصا در حوزه نحو است. پیش از نجفی کمتر محققی به خطر ترجمه‌های قرضی خاصه در کار مترجمان شتابزده اشاره کرده بود.

طبیب زاده اعتبار فوق‌العاده زیاد نجفی در میان دوستداران ادبیات قدیم فارسی و نیز در میان روشنفکران علاقه‌مند به آثار ادبی غرب را سومین علت اهمیت این کتاب دانست و ادامه داد: این اعتبار سبب شد که ناگهان جمع زیادی از نویسندگان و مترجمان و دوستداران زبان فارسی به مسئله نثر معاصر فارسی علاقه­‌مند شوند، یا به تعبیر مرحوم دکتر علی محمد حق‌شناس، زبان‌­آگاه شوند. چهارمین علت اهمیت کتاب «درست بنویسیم» نقدهای بسیاری است که بر ویراست نخست این کتاب نوشته شد و سبب شد تا ویراست دوم بسیار منقح‌تر و پاکیزه‌تر منتشر شود.

وی گفت: استاد نجفی نتوانست ویراست سوم این اثر را منتشر کنند. قرار بود ویراست سوم در حجمی دوبرابر ویراست دوم منتشر شود، اما بیماری ناگهانی استاد اجازه نداد تا ایشان کار خود را به انتها برسانند. بنده از خود ایشان شنیده بودم که بنا داشت در ویراست سوم بیشترین نقش را برای انتخاب صورت‌های معیار یا فصیح، و نه لزوما صورت‌های صحیح، به زبان گفتار و آثار ادبی معاصر بدهند.

این استاد گروه زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: استاد نجفی از یک سو با زبان و ادبیات فرانسه و نهضت‌های فرهنگی غرب از نزدیک و به صورت بی‌واسطه آشنایی داشت و از سوی دیگر مسلط بر ادبیات قدیم و جدید فارسی بود و لایه‌های گوناگون زبان فارسی را به وجه شگفت‌انگیزی می‌شناخت. ایشان همچنین نسبت به مسائل اجتماعی ایران بسیار حساس بود و نقش مؤثری در نهضت‌های فرهنگی این مملکت داشت، به حدی که نویسندگان بزرگی چون هوشنگ گلشیری و بهرام صادقی و تقی مدرسی و رضا فرخ‌فال و یونس تراکمه و بسیاری دیگر با افتخار تمام خود را شاگرد و وامدار او می‌دانستند.

وی ادامه داد: همه اینها سبب شده بود تا او بتواند در هر دوره، مناسب‌ترین آثار ادبی غرب را برای ترجمه برگزیند و به بهترین شکل ممکن آنها را به فارسی برگرداند. او همچون روشنفکرانی چون آل‌احمد و ساعدی و شاملو خود را در قبال مسائل و مشکلات مملکت مسئول می‌دانست، اما برخلاف آنان کمتر به‌طور مستقیم درگیر مسائل سیاسی می‌شد و در عوض می‌کوشید تا از طریق ترجمه رمان‌ها و آثار ادبی برجسته و نیز از طریق مشارکت فعال در محافل فرهنگی و ادبی همچون جنگ اصفهان، به مسئولیت و رسالت خود عمل کند.

این استاد زبان­شناسی اظهار کرد: این کتاب که هنوز هم مرجع اصلی و معتبر برای بسیاری از ویراستاران و نویسندگان ایرانی است، به تنهایی سبب شده است که نثر فارسی در حوزه‌های مختلف، و مخصوصا در حوزه‌های خبر و زبان علم، هرچه معیارتر و یک دست‌تر شود و می‌توان گفت که چنین افتخاری نصیب هیچ کتاب راهنمای نگارشی در زبان فارسی نشده است و استاد بنا داشت در ویراست سوم اثر، بسیاری از مدخل‌های آن را حذف کند و بسیاری مدخل‌های دیگر بدان بیفزاید.

وی گفت: مدخل‌هایی که قرار بود از کتاب حذف شوند عمدتا آنهایی بودند که مسئله درست و غلط را منوط به کاربرد صورت‌های زبانی در زبان عربی یا در متون ادبی قدیم کرده بودند، و مدخل‌هایی که قرار بود بدان اضافه شوند مدخل‌هایی بودند که به گفتار و نوشتار فارسی معاصر مربوط می‌شدند. بدیهی است که کتاب‌هایی مانند «غلط ننویسیم» باید هر چند سال یک بار تجدید ویرایش شوند تا همگام با تحول زبان گفتاری روزآمد گردند، در غیر این‌صورت دیری نمی‌گذرد که به علت اعتبار و اهمیت‌شان مبدل به سد و مانعی در ایجاد تحول در نوشتار می‌شوند و همین امر سبب می‌شود که فاصله زبان گفتار و نوشتار هرچه بیشتر شود.

طبیب زاده در انتها بیان کرد: نمی‌توان از استاد نجفی سخن گفت اما از مهم‌ترین و عظیم‌ترین دستاورد زندگی او، یعنی تدوین مبانی وزن شعر فارسی، سخنی به میان نیاورد. او خود در یادداشتی که در آخرین روزهای حیاتش در یکی از روزنامه‌های یومیه منتشر کرده بود تصریح کرده بود که بزرگترین و مهم‌ترین کاری که در تمام زندگی‌اش انجام داده، توصیف وزن شعر فارسی و طبقه‌بندی وزن‌های این شعر بوده است. استاد نجفی توصیف وزن شعر فارسی را از قید و بند عروض عربی رهاند و برای نخستین بار تصویری دقیق و کامل از این وزن به دست داد. کتاب بسیار مهم او با عنوان «طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی» که در سال ۱۳۹۷، سه سال پس از مرگ وی منتشر شد، از مهم‌ترین آثار زبان فارسی در حوزه علوم ادبی است. این کتاب نه تنها در کنار آثار برجسته دیگری همچون «المعجم» شمس قیس و «معیارالاشعار» خواجه نصیر،  مورد استناد تمام پژوهشگران حوزه وزن شعر فارسی خواهد بود، بلکه با درخششی صدها بار بیشتر از آن آثار برای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به یادگار خواهد ماند.
 
 
فرهاد قربان‌زاده نیز آخرین نفری بود که با او درباره ابوالحسن نجفی گفت‌وگو کردیم. قربان‌زاده به اهمیت فرهنگ فارسی عامیانه استاد نجفی اشاره و اظهار کرد: پیش‌تر در زبان فارسی فرهنگ‌های کمابیش مشابهی منتشر شده بود. شاید مشهورترین این فرهنگ‌ها فرهنگ لغات عامیانه (1341، چاپ دوم: 1382) محمدعلی جمالزاده (با همکاری محمدجعفر محجوب) بود. پس از آن دکتر رضا انزابی‌نژاد و دکتر منصور ثروت فرهنگ لغات عامیانه و معاصر (1366، ویراست دوم: 1377) را گردآوری کردند که در مقایسه با فرهنگ پیشین، گام روبه‌جلویی بود.

وی گفت: فرهنگ فارسی عامیانه نخستین فرهنگ پیکره­ ‌بنیاد در دوران معاصر است. استاد نجفی برای تهیه پیکره فرهنگ خود 114اثر داستانی مهم معاصر را برگه‌نویسی کرد. اغلب این آثار پیش از انقلاب نوشته شده‌اند. قدیمی‌ترین کتاب این پیکره فارسی «شکر است » جمالزاده است. تا پیش از این اثر، در هیچ فرهنگی این تعداد شاهد از زبان فارسی معاصر نیامده بود. در تهیه این پیکره از برخی نویسندگان، مانند جعفر شهری و صادق هدایت و محمدعلی جمالزاده، آثار بیشتری انتخاب شده‌ است. فرهنگ فارسی عامیانه به‌محض انتشار تحسین فرهنگ‌نویسان و ادیبان و زبان‌شناسان را برانگیخت و نقدهای مثبتی نیز بر کتاب نوشته شد؛ از جمله، نقدهای دکتر علی‌محمد حق‌شناس و استاد بهاءالدین خرمشاهی.

قربان­زاده روشمندی در فرهنگ‌نویسی را از ویژگی‌های فرهنگ فارسی عامیانه دانست و اظهار کرد: استفاده از روشی واحد و منسجم در فرهنگ‌نویسی اهمیت شایانی دارد. متأسفانه چشم اسفندیار بسیاری از فرهنگ‌های فارسی همین ناروشمندی بوده‌ است. برای مثال، فرهنگ‌نویس باید مشخص کند که قصد دارد در فرهنگ خود حداکثر از چند شاهد استفاده کند. اگر دو واژه با بسامد یکسان که یکی مثلا با حرف «الف» و دیگری با حرف «ی» آغاز می‌شود در فرهنگی بیاید، تعداد شاهدهای هر دو مدخل باید کمابیش یکسان باشد و اگر در یکی از این دو مدخل چهل شاهد درج شده باشد و در دیگری چهار شاهد، آن فرهنگ ناروشمند است. از دیگر مصداق‌های ناروشمندی در فرهنگ این است که مثلا هویت دستوری «صفت فاعلی» در مدخل‌های گوناگون با «نعت فاعلی»، «ن فاعلی»، «نعت ف»، «ن ف»، «صفت فاعلی»، «ص فاعلی»، «صفت ف»، و «ص ف» نشان داده شده باشد (در اینجا به اینکه هویت دستوری «صفت» به‌تنهایی کافی است نمی‌پردازیم). همچنین اگر در یک فرهنگ دانشنامه‌ای دو مدخل مربوط به دو شاعر هم‌سطح و درجه‌اول یکی سی صفحه و دیگری ده صفحه باشد، فرهنگ یادشده ناروشمند است.

وی افزود: با مقایسه حرف‌های گوناگون فرهنگ فارسی عامیانه درمی‌یابیم که مؤلف در همه‌جا از روشی واحد پیروی کرده و در میانه کار در روش خود تغییر محسوسی نداده‌ است. در تمامی این فرهنگ معنی‌ها با شماره از هم تفکیک شده‌اند، اگر هویت دستوری دو برش معنایی متفاوت بوده، این تفاوت نشان داده شده، و برای هر معنی تعداد مشخصی شاهد ذکر شده‌است.

این پژوهشگر گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: استفاده از زبان معیار فارسی در تعریف‌ها یکی دیگر از ویژگی‌های فرهنگ فارسی عامیانه است. شاید بیان این نکته که در نوشتن معنی مدخل‌های فرهنگ باید از زبان معیار فارسی استفاده کرد برای برخی بدیهی به‌نظر برسد، ولی متأسفانه در مهم‌ترین و مشهورترین فرهنگ‌های فارسی به این نکته ساده بی‌توجهی شده‌ است و از واژه‌های شاذ و فراموش‌شده برای معنی کردن واژه‌های رایج استفاده کرده‌اند. در فرهنگ فارسی عامیانه به‌جای اینکه معنی مدخل‌ها فقط با یک مترادف به‌دست داده شود، با استفاده جمله یا عبارتی به زبان معیار، معنی درست و دقیق واژه‌ها «تعریف» شده‌ است.

وی استفاده از شاهدهای مستند را یکی دیگر از ویژگی‌های فرهنگ فارسی عامیانه دانست و ادامه داد: شاید اگر شمارش دقیقی از مدخل‌های دارای شاهد و بدون شاهدِ فرهنگ فارسی عامیانه صورت بگیرد، مشاهده شود که بیش از 95 درصد از مدخل‌های این فرهنگ دارای شاهدند. تا پیش از این فرهنگ، هیچ‌یک از فرهنگ‌های عمومی فارسی از این مزیت برخوردار نبوده‌اند (فرهنگ تاریخی زبان فارسی به سرپرستی دکتر پرویز ناتل خانلری را، که فقط یک جلد از آن منتشر شد، درشمار نیاورده‌ایم).

وی گفت: چنان‌که دیگران نیز پیش‌تر گفته‌اند، استاد نجفی صورت‌های شکسته موجود در شاهدها را به صورت‌های رسمی تغییر داده‌ است. برای مثال، اگر در خلال گفت‌وگوهای دو شخصیت در داستان واژه «خونه» به‌کار رفته باشد، در فرهنگ فارسی عامیانه «خانه» ثبت شده‌ است. آنچه ظاهرا دیگران تاکنون به آن اشاره نکرده‌اند این است که استاد نجفی صورت‌هایی را که نمی‌پسندیده‌اند نیز به صورت پسندیده خود تغییر داده‌اند. برای مثال، در سراسر فرهنگ «می‌باشد» به «است» تبدیل شده و «را»ی پس از فعل به پس از هسته گروه اسمی با نقش مفعول برده شده‌ است. هرچند این نکته به‌هنگام نقل شاهدهای فرهنگ فارسی عامیانه در اثری دیگر اهمیت دارد، ولی در برابر ارزش‌های بی‌شمار این فرهنگ به‌شمار نمی‌آید.
 
قربان­زاده تصریح کرد: فرهنگ فارسی عامیانه بیشترین تأثیر را بر فرهنگ بزرگ سخن گذاشت. فرهنگ اخیر دقیق‌ترین و روشمندترین و معتبرترین فرهنگ در تاریخ زبان فارسی است و قسمت اعظم این اعتبار و جامعیت خود را وامدار فرهنگ فارسی عامیانه است. استاد نجفی با تألیف فرهنگ فارسی عامیانه برای نخستین بار هم بسیاری از واژه‌های «غیررسمی» را در یک جا ثبت کرد، هم معنی دقیق آن‌ها را به‌دست داد و هم شاهدی برای آن واژه‌ها نقل کردند. با مقایسه هریک از صفحه‌های فرهنگ بزرگ سخن با فرهنگ فارسی عامیانه می‌بینیم دقیقا شاهدی که در فرهنگ فارسی عامیانه هست در فرهنگ بزرگ سخن نیز ذکر شده‌ است.

وی در انتها بیان کرد: آنچه در این کتاب آمده‌ است بسیار به‌کار ویراستاران، داستان‌نویسان، زبان‌شناسان، فرهنگ‌نویسان، ادیبان علاقه‌مند به ادبیات معاصر، و فارسی‌آموزان خارجی می‌آید. عنوان کتاب این شبهه را ایجاد می‌کند که در این فرهنگ فقط واژه‌های عامیانه وجود دارد، درحالی‌که بیشتر مدخل‌های این اثر مربوط به سبک «غیررسمی» است. شاید اگر عنوان این اثر به‌جای «فرهنگ فارسی عامیانه»، «فرهنگ واژه‌های غیررسمی» می‌بود، مخاطبان بیشتری جذب این کتاب می‌شدند.
 
 
 
 
 

نظر شما