شناسهٔ خبر: 63446 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کتاب «الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی» منتشر شد

کتاب «الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی» تألیف پگاه خدیش و فریده داوودی‌مقدم به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) منتشر شد.

کتاب «الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی» منتشر شد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی» برای دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی گرایش ادبیات روایی به عنوان منبع اصلی «الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی» در مقطع کارشناسی ارشد به ارزش ۲ واحد تدوین شده است.

فهرست مطالب این اثر عبارت است از:

پیشگفتار

فصل اول: کلیات

الف) افسانه‌ها

ب) اسطوره‌ها

ج) روایت

فصل دوم: الگوهای ساختاری افسانه‌ها

فصل سوم: الگوهای روایی اسطوره‌های ایرانی

در پیشگفتار این اثر در معرفی آن آمده است: کتابی که اینک در دست دارید با هدف ارائۀ مأخذی کلی و البته کوتاه، دربارۀ الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی نگاشته شده است. نگارش این اثر نیازمند آگاهی فراوان و دانش گسترده‌ای در علم روایت، افسانه‌ها و قصه‌های شفاهی و همچنین اسطوره‌های ایرانی است که هر کدام به تنهایی جهانی هستند. نزدیک به دو سال برای مطالعه و پژوهش در منابع مربوط و گردآوری مطالب و دسته‌بندی آن‌ها سپری شد. در مراحل نهایی، با برداشتی کلی از هر سه موضوعِ اساسیِ مطرح در کتاب، به تدوین و تألیف پرداختیم و شکل پایانی کار هم‌اکنون پیش روی شماست. با این حال، هنوز بسیاری ناگفته‌ها و نانوشته‌ها وجود دارد که نیازمند روزگاری دیگر و مجالی فراخ‌تر است.

از آنجا که این کتاب، کتابی درسی است، دو اصل کلی را در تألیف آن لحاظ کردیم: نخست کوشیدیم با زبانی ساده و روشن، به دور از پیچیدگی و ادب‌زدگی مطالب را بیان کنیم، به‌ویژه در بخشی که به معرفی دانش روایت اختصاص دارد. بسیاری از منابع روایت‌شناسیِ موجودِ فارسی، ترجمه‌هایی دیرفهم و سنگین از زبان‌های اروپایی‌اند. گاه کاملاً آشکار است که مترجم سخن نویسنده را به شکلی به فارسی برگردانده بی‌آنکه به درستی معنای آن را دریافته باشد و به همین دلیل خوانندگان آن متن ناگزیرند بارها جمله‌ای و پاراگرافی را بخوانند به امید اینکه شاید یک مفهوم درست منطقی از آن به دست آورند، و افسوس! اصل دوم بر کوتاهی و اختصار نهاده شد، باز هم از آن رو که کتاب‌های بسیاری در دهۀ گذشته در موضوع روایت و روایت‌شناسی به فارسی ترجمه و مقالات فراوانی نیز در این باره تألیف شده است. تکرار مطالب آن آثار در این کتاب، منطقی نبود و تنها تحمیل صفحات بیشتری بر کتاب بود و البته هزینۀ سنگین‌تری بر جیب خواننده.

دانشجویان و پژوهشگران ارجمند توجه داشته باشند که برخی از آنچه در دو قرن اخیر در شناخت روایت و انواع و ویژگی‌های آن در جهان ارائه شده و در باب آن‌ها نظریه‌پردازی کرده‌اند، امروزه در بحث‌های علمی و نقادانۀ بین‌المللی نقش چندانی ندارند و بیشتر در درس‌های تاریخ ادبیات به آن‌ها اشاره می‌شود. روایت‌شناسی را به سه دورۀ تاریخی تقسیم کرده‌اند: پیش از ساختارگرایی (تا ۱۹۶۰ میلادی)، ساختارگرایی (از ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰) و پساساختارگرایی. نظریه‌هایی که در دورۀ نخست و حتی دورۀ دوم بسیار مطرح بودند، در نقد ادبی امروز چندان کاربرد ندارند و تنها در مواردی خاص و با اصلاحات فراوان به کار می‌روند، مثل فرمالیسم روسی، یا ریخت‌شناسی پراپ. البته این نظریه‌ها در شکل‌گیری و نظم بخشیدن به مکاتب و آراءِ پس از خود و پردازش ایده‌های جدید تأثیر فراوان داشته‌اند. با این حال، این مباحث با تأخیری طولانی، در فضای ادبی و انتقادی ایرانِ امروز بسیار زنده و پرطرف‌دارند و بخش بزرگی از صفحات مجلات علمی را به خود اختصاص می‌دهند.

دربارۀ تجزیه و تحلیل و استخراج الگوهای افسانه‌ها و قصه‌های شفاهی نیز ذکر چند نکته ضروری است: نخست اینکه در گزینش افسانه‌ها در این کتاب، تنها به مواردی استناد شده که در محدودۀ ایران امروز، به زبان فارسی یا لهجه‌های نزدیک به فارسی، نَقل شده و می‌شوند. در این راستا، مطابق با شیوۀ کار قصه‌شناس برجستۀ آلمانی، اولریش مارزلف، در کتاب ارزشمند طبقه‌بندیِ قصه‌های ایرانی، افسانه‌های اقوام گوناگون ساکن در سرزمین ایران، که به زبانی غیر از فارسی سخن می‌گویند و قصه تعریف می‌کنند، در نوشتن کتاب حاضر لحاظ نشده است. دلیل این کار، نه اعتقاد مؤلفان به برتری ادبی و فنی زبان فارسی بر سایر زبان‌های رایج در ایران است، نه به دلایل واهیِ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی؛ که هیچ‌کدام در برابر نیروی سرشار و نبض پرتوان ادب شفاهی به پشیزی نمی‌ارزند. تنها از آن رو افسانه‌های فارسی را انتخاب کردیم که فارسی‌، زبان رسمی و رایج ایران است و کرد، ترک، عرب و بلوچ، هنگام برقراری ارتباط با ایرانیانی که هم‌زبانشان نیستند، به راحتی به فارسی می‌گویند و می‌شنوند؛ ولی برای نقل افسانه به هر کدام از این زبان‌ها، آوردن ترجمۀ فارسی آن قصه نیز ضروری می‌بود و در ترجمه، همیشه اصل روایت دگرگون می‌شود و گاه از میان می‌رود. به یقین بسیاری از هم‌وطنان غیر فارسی‌زبان ایرانی، افسانه‌های تحلیل‌شده در این کتاب را کاملاً آشنا خواهند یافت و نمونه‌های همانند آن‌ها را در زبان مادری خویش به یاد خواهند آورد.

نکتۀ دوم اینکه الگوهای روایی افسانه‌های بلند، خود ترکیبی است از ریزالگوهای متنوع و گاه متفاوت که به شیوه‌های گوناگون در هم آمیخته‌اند. ازین‌رو شناخت الگوهای روایی پایه را به افسانه‌های کوتاه محدود کردیم که گاه خود سازندۀ افسانه‌های طولانی‌اند. افسانه‌های بلندی همچون داراب‌نامه، فیروزشاه‌نامه، سمک‌عیار، و داستان‌های جامع‌الحکایات مبنای کار نبوده‌اند و بیشتر از مجموعه‌هایی از قصه‌های شفاهی که در قرن حاضر گردآوری و منتشر شده‌اند استفاده شده است.

کتاب «الگوهای روایی افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی» تألیف پگاه خدیش عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و فریده داوودی‌مقدم عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) به بهای ۱۸ هزار تومان منتشر شد.

نظر شما