به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این طنزپرداز اظهار کرد: طنز در نشریات رو به رشد است. امروزه چهرههای جدیدی وارد شدهاند که نگاه شوخی دارند و من این نگاه را میپسندم. این نگاه در زنده کردن فضا و گرفتن نگاه عبوس از مخاطب بسیار موثر است. هرچند در مرحله ارزشگذاری ادبی، آثار خوبی داریم که مخاطبان خودش را هم دارد.
او در ادامه افزود: طنز متأثر از پدیدههای اجتماعی و رخدادهای سیاسی و بازتابی از شرایط روحی و روانی جامعه است. نگاه طنزنویسان مستقیماً از همین اتفاقات اثر میگیرد. در هر حال طنز انعکاسدهنده روح جمعی جامعه است.
صدر با اشاره به کتاب «تاریخ شفاهی ایران» اثر عمران صلاحی بیان کرد: این کتاب جایگاه طنز در دوران امروز را بررسی میکند، در بخشی از آن آمده است که ما در ایران ادبیات غمگینی داریم و جای شادی، سرزندگی و شوخی در آن خالی است، در ادامه نیز جایگاه طنز به عنوان یک تلطیفگر را بررسی میکند.
این پژوهشگر با بیان اینکه طنز تأثیر مستقیمی از اطراف خودش میگیرد، بیان کرد: در بخش ادبی جریان امروز طنز ممکن است در عمق خودش نگاهی تلخ داشته باشد. در بسیاری از اوقات نوعی تلخی در طنز مشاهده میشود که شادی و سرزندگی مدنظر را در آن نمیبینیم. این تلخی به خاطر تلخی موجود در اطراف شاعر است که در اثرش بروز میکند. البته امروزه این تلخی در آثار نویسندگان جوان بسیار دیده میشود و در داستانهای بلند و بخصوص داستان کوتاهها نمود زیادی دارد.
او افزود: درواقع رویکرد ادبیات تلخ است و همچنان در آثار طنز بیشتر میل به تلخی وجود دارد. طنزنویس در رویارویی با جهان پیرامون و درون، تلقی خود را در قالب طنز میآورد، این تلقی میتواند شاد نباشد و گاهی زهرخند را به لب مخاطب بیاورد. این بخش زهرخندآلود به نظرم وجه قابل توجهی از طنز معاصر ما بخصوص طنزهای ادبی در حیطه داستان را شامل میشده است.
رویا صدر اظهار کرد: آثاری که در مطبوعات آفریده میشود و در دوره جدید به آن پرداخته شده در واقع پاسخ به نیاز آنی جامعه است. زمانی که نگاه به اعتلای اثر در قالب ادبی صورت میگیرد، دوباره رویکرد به سمت طنز تلخ میرود. این به نوعی حال روحی و روانی جامعه را بازتاب میدهد که نویسنده و طنزنویس نمیتوانند از این شرایط دور باشند.
او طنز را نگاه متفاوت به پدیدهها دانست و گفت: طنزنویس پدیدهها را به بازی گرفته است. دوره معاصر دورهای پرفراز و نشیب از لحاظ شرایط اجتماعی، سیاسی، فکری و... بود و این مشکلات در آثار این دوره متجلی شده است. از اتفاقات خارجی چیزی در ذهن طنزنویس شکل میگیرد و او برخورد و تلقی خود را در قالب طنز روی کاغذ میآورد، این تلقی میتواند شاد نباشد. گاهی میتواند برخورد متفاوتی باشد که زهرخند را به لب مخاطب بیاورد.
این پژوهشگر درباره شکل غالب طنز تشریح کرد: اکثرا بخش زهرخند در طنز شکل غالب بوده که بخش شوخی و سرزندگی طنز را تحتالشعاع قرار میدهد. افرادی مانند ایرج پزشکزاد و خسرو شاهانی آثار ژورنالیستیتری دارند که از نظر زبان و فضا کمتر تلخ و زهرآلودند ولی در وجه غالب طنز ادبی معاصر، این سرزندگی را کمتر میبینیم.
وی ادامه داد: چیزی که در آثار این افراد میبینیم این است که رویکرد طنز و متجلی کردن آن در قالب ادبی کم است. در سالهای اخیر نیز طنز مطبوعاتی روند رو به رشدی داشته است و چهرههای جدیدی معرفی شدهاند که نگاه شوخ و شاد به سوژهها دارند.
صدر در پایان گفت: به اقتضای نیاز روز، گاه چارهای جز زهرخند برای طنزنویس نمیماند. مسائلی که در بطن خود عبوساند در طنز ژورنالیستی به صورت شوخی فضایی به دور از عبوسی ایجاد میکنند. البته در بخش طنز مطبوعاتی چه در گذشته و چه حال آثاری آفریده شده که با بهکارگیری نگاه شوخطبعانه در برخورد با سوژههای چه بسا تلخ، به تلطیف فضا کمک کردهاند.
نظر شما