شناسهٔ خبر: 45710 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

فیلسوف ناتمام

۲۵ مرداد ۱۳۷۳ سیداحمد فردید فیلسوف شهیر ایرانی درگذشت. اما سیداحمد مهینی‌یزدی - که بعدها نام خویش را به فردید تغییر داد - از آن دست فیلسوفانی بود که حتی مرگ نیز باعث نشد جدال بر سر آرا، اندیشه‌ها، ویژگی‌ها و سکنات او پایان پذیرد.

فرهنگ امروز/ سجاد صداقت: ۲۵ مرداد ۱۳۷۳ سیداحمد فردید فیلسوف شهیر ایرانی درگذشت. اما سیداحمد مهینی‌یزدی - که بعدها نام خویش را به فردید تغییر داد - از آن دست فیلسوفانی بود که حتی مرگ نیز باعث نشد جدال بر سر آرا، اندیشه‌ها، ویژگی‌ها و سکنات او پایان پذیرد. فردید به شکلی باورنکردنی در میان نقدها و بحث‌های گوناگون موافقان و مخالفان گم شد و هنوز چهره درستی از خود او به دست نیامده است. شاید بتوان بخش مهمی از داستان عجیب این فیلسوف ایرانی را محصول خود او و زبان دشواری که ترجیح می‌داد از آن استفاده کند، دانست اما همچنان و پس از گذشت ۲۲ سال از مرگ فردید می‌توان در چنین روزی درباره معمای ناتمام فردید سخن گفت. معمایی که حتی شاگردان او نیز هنوز نتوانسته‌اند به حل آن کمک شایانی کنند. سوالی که دراین میان به نظر جدی می‌آید این است که فردید به راستی که بود و چرا اندیشه‌هایش تا این حد چالش درست کرد؟

  فیلسوف آموزگار
یکی از اولین ویژگی‌هایی که درباره فردید به چشم می‌آید، همان خصوصیت اصلی او یعنی معلم بودن است. مختار علیزاده، سیدعباس معارف، محمد مددپور، بیژن عبدالکریمی، علی‌اصغر مصلح، محمد رجبی، جهانبخش ناصر، یوسفعلی میرشکاک، محمد رنجبر، سیدموسی دیباج و محمدرضا ریخته‌گران نام‌هایی هستند که به‌عنوان شاگردان احمد فردید مطرح شده‌اند. نام‌هایی از میانه دروس فلسفی که هر یک به‌خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاثیری شگرف بر روند شکل‌گیری فلسفه در کشور داشتند. فردید همواره تلاش کرد نسبتی میان مطالعات در حوزه تمدن اسلامی و شرقی به‌ویژه در حوزه‌هایی چون حافظ‌پژوهی، مولاناپژوهی، شبستری‌پژوهی و... با فلسفه غرب به‌ویژه تفسیر هایدگری به دست دهد. این همان رویکردی بود که بسیاری از شاگردان او نیز با کم و کیف متفاوتی به دنبال آن رفتند. به نظر می‌رسد این اتفاق از آن‌رو بر مدار ذهن شاگردان فردید به وجود آمد که او به‌عنوان یک آموزگار راه را برای تاثیر بر ذهن شاگردانش باز می‌کرد. شور و هیجان وصف‌ناپذیر فلسفی وصفی است که از کلاس‌های مرحوم فردید همواره گفته شده است. فردید فیلسوفی بود که هرچند کتابی به قلم او هرگز منتشر نشد، اما تلاش کرد مباحث خویش را در قالب کلاس‌های درس و مصاحبه‌ها به میان ذهن شاگردان راه دهد. آنچه امروز از علاقه مدام شاگردان فردید به او می‌بینیم، حکایت از موفقیت این فیلسوف در تاثیرگذاری خویش دارد.

  فیلسوف شفاهی
همان‌گونه که اشاره شد احمد فردید هیچ کتابی طی زندگی خویش نگارش نکرد. او که علاوه‌بر دارالفنون، دروس طلبگی نیز خوانده بود، زمانی که در دانشسرا در رشته ادبی مدرک لیسانس دریافت کرد به دلیل آشنایی با زبان‌های فرانسوی، آلمانی، عربی و پهلوی، پس از جنگ جهانی دوم، راهی اروپا شد تا در آنجا فلسفه را نزد غربیان بیاموزد. فردید که در این دوران ۳۷ ساله بود، به تحصیل فلسفه معاصر اروپایی به‌ویژه اگزیستانسیالیسم و فلسفه مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی پرداخت اما طبق برخی گزارش‌ها موفق به اخذ مدرک در آنجا نشد و به ایران بازگشت. نوع خاص آموزش او و آشنایی دیرهنگامش با فلسفه هایدگر اما باعث نشد که در بازگشت به ایران به تشریح و بسط فلسفه هایدگری به آن شکلی که خود می‌فهمید، نپردازد. شاید بسط فلسفه هایدگر برای او در قامت سخن زمان کمتری می‌برد که بحث را به کتاب‌ها نکشاند و ترجیح داد به شکل سنتی در بسط فلسفه سنتی به گعده‌های علمی و دور هم‌نشینی با شاگردان ادامه دهد. این‌گونه بود که از فردید یک فیلسوف شفاهی بار آمد که شاگردانش از یک‌سو فلسفه محض، از سوی دیگر فلسفه هنر و از سوی آخر به پیوند فلسفه با دیگر رشته‌ها گره بخورند.
  فیلسوف سیاستمدار
اما فرازونشیب‌های زندگی فردید با وقوع انقلاب اسلامی رنگ تازه‌تری به خود گرفت. از فردید که با درجه معلمی در دانشگاه تهران مشغول به تدریس شده و پس از مدتی با تایید مدرک دکتری به رتبه استادی ارتقا یافته بود، در سال‌های دهه ۵۰ به عنوان یک «شیفته هایدگر» یاد می‌شد. او معتقد بود «با هایدگر هم‌سخن و در بسیاری از موارد یک‌سخن است»؛ شاید به همین دلیل ساده نیز تلاش کرد مانند الگویش راهی در آستانه سیاست باز کند و به یک فیلسوف سیاستمدار تبدیل شود. او در دوران پیش و پس از انقلاب اسلامی دو بار تلاش کرد نماینده مجلس شود. یک بار در دوره حزب رستاخیز و بار دیگر در در اولین دوره انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸. بار اول از شهر یزد زادگاهش و بار دوم از تهران. هرچند که او هر دو بار شکست خورد اما با وقوع انقلاب گویا روح تازه‌ای به مباحث فلسفی او دمیده شده بود. چنین بود که جهت فکر هایدگر را «همین جهت جمهوری اسلامی» خواند و در برنامه‌ای در شبکه دو «غرب‌زدگی و بحران حوالت تاریخی آن» را تقریر کرد که از پخش آن جلوگیری به عمل آمد. گویا فردید راه مقابله با غرب‌زدگی را در سیاست یافته بود.
 
فردید زمانی گفته بود «اگر کتاب ننوشته، نخواسته تشبه به کثافات دیگران بکند.» اکنون و در بیست‌ودومین سالمرگ او بنیادی که به نامش فعالیت می‌کند کتاب «غرب و غرب‌زدگی» را که جلد اول از مجموعه سه‌جلدی درسگفتارهای اوست منتشر کرده است. اکنون درسگفتارهای مردی در دسترس ما قرار می‌گیرد که اندیشه‌هایش بیشتر در میان کلامش نقد و بررسی شده است. فردید فیلسوفی بود که می‌توان برای او وصف‌های بی‌شماری به کار برد اما به نظر می‌رسد رساتر بیان همان «فیلسوف ناتمام» باشد.
 

آثار باقی‌مانده فردید منتشر می‌شود
پس از انتشار کتاب «غرب و غرب‌زدگی» توسط بنیاد فردید اکنون بهروز فرنو، عضو هیات مدیره این بنیاد در مورد آثاری که از سیداحمد فردید باقی مانده توضیحاتی ارائه داده است. فرنو می‌گوید: «یادداشت‌ها و آثاری که از مرحوم فردید باقی مانده شامل دو بخش می‌شود؛ یک قسمت حواشی و یادداشت‌هایی است که استاد در مورد فرهنگ‌های مختلف باقی نوشته و از این طریق در خصوص اتیمولوژی کلمات کارکرده است و قسمت دیگر درس‌گفتارهای استاد است که در جلسات و دوره‌های مختلف با استفاده از همان اتیمولوژی‌های کلمات، مباحث حکمی خود را  تفصیل داده و مطلب روی نوار ضبط شده و از ایشان باقی مانده است. در وهله اول در بنیاد سعی شده بود که کار روی فرهنگ اتیمولوژیک استاد متمرکز شود. اما بعد بحثی که در هیات علمی شد ما را به اینجا رساند که کار اتیمولوژی بدون مباحث حکمی ایشان، جایگاه و اهمیت خود را نزد مخاطبان پیدا نمی‌کند، بنابراین هیات علمی ما را موظف به پیاده‌سازی و آماده‌سازی درس‌گفتارهای استاد کرد.» در ادامه همین مسیر بود که اکنون جلد اول کتاب تازه‌ای شامل درس‌گفتارهای سال ۱۳۶۶ فردید از سوی بنیاد او منتشر شده است. این مجموعه گفتارها به صورت فایل‌های تصویری ۴۵ دقیقه‌ای ضبط شده و ادامه آنها در جلدهای بعدی منتشر خواهد شد.

منبع: فرهیختگان

نظر شما