به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ گرامیداشت «کمال اجتماعی جندقی» با حضور مجید غلامیجلیسه، مدیرعامل موسسه خانه کتاب، سیدعلی آلداوود، حسن انوری، حسن نیکبخت، افسانه یغمایی و با حضور محمدرضا شفیعیکدکنی چهارشنبه 29 آذر در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست جلیسه گفت: باعث افتخار است که امروز در خدمت استاد عزیز جناب آقای کمال اجتماعی جندقی هستیم. افراد متعددی در چرخه تولید کتاب نقش دارند اما ما بیشتر نویسندگان، مترجمان و ناشران را میشناسیم. افراد دیگری مثل ویراستاران و حروفنگاران دیده نمیشوند. هنوز هم برخی از ناشران و صاحبان اثر از ادای دین نسبت به حقوق معنوی این افراد سرباز میزنند اما این افراد هم در تولید کتاب سهم جدی و مهمی دارند. چه بسا کتابهایی که با سهم عمده نمونهخوانها یا ویراستاران تولید میشود و اگر ایشان نباشند از کیفیت کتاب کاسته میشود.
مدیرعامل خانهکتاب گفت: سال گذشته که به خدمت ایشان رسیدم و به منزلشان رفتم با کارهایشان از نزدیک آشنا شدم که هر یک لطافت و ظرافتهای خاص خودش را داشت. در این مدت با کارهای ایشان انس گرفتم و بهخصوص مجموعه شعر اخیرشان که قلم ساده، نغز و پرمغزش آدم را مجبور میکند که از یک شعر به شعر بعدی مراجعه کند و یکی از خواندنیترین مجموعه شعرهای معاصر است. نکته دیگری که فکر میکنم با کمک همکاریهای دوستان باید انجام شود، جمعآوری اطلاعات شفاهی است که ایشان از تاریخ شفاهی نشر در سینه دارند. من حتما از دوستان خواهم خواست که این اطلاعات را برای ثبت در تاریخ جمعآوری کنند. اطلاعاتی که او از هنگامی که در نشر فرانکلین بودند و یا با ناشران دیگر همکاری میکردند، با خود حمل میکند. خاطرات بینظیری که باید ثبت و ضبط شود و به استفاده دیگران هم برسد.
در ادامه جلسه حسن نیکبخت، شاعر و مدیر حروفچینی گنجینه گفت: من سعی میکنم در سخنانی به بررسی هفت دهه کارنامه فرهنگی و ادبی استاد کمال اجتماعی جندقی، شاعر خوش ذوق و ویراستاری خوش سخن بپردازم. در دهه 30 و 40 ایشان به ویراستاری مشغول شدند و با نویسندگان طراز اولی چون «عبدالحسین زرینکوب» کار کردند و بیش از هزار کتاب به مبادرت او به چاپ رسیده است. ویراستاری که طی 70 سال مورد اعتماد منوچهر ستوده، ایرج افشار، محمدرضا شفیعیکدکنی و... قرار گرفت.
این شاعر گفت: او از اهالی قریه فرخی بود و پدرش نسبت دوری با یغمای جندقی داشت. کمال پس از 10 سالگی خیلی خوب متوجه شد که باید استقلال یابد و از کلاس پنجم به شعر و شاعری علاقهمند شد. وی در سال 1325 برای تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد و در پلشت ورامین توفیق همخانه شدن با «مهدی اخوان ثالث» را داشت. اخوان بهعنوان استاد کمال، نارسایی شعر او را گوشزد میکند و چند ماه بعد که اخوان را در کافهای در تهران ملاقات کرد و غزلی برای او خواند، اخوان شعر او و تخلص «گلبانگ» را بسیار پسندید. در سال 1332 وزارت فرهنگ، گروهی از معلمان را در اختیار وزارت کار قرار میدهد. کمال اجتماعی هم در این گروه وارد و مشغول کارهای دفتری میشود. در همان زمان به دفتر مجلهای میرود و با «دکتر اسلامی ندوشن» آشنا میشود. همزمان به بنگاه نشر و ترجمه کتاب هم میرود و کتاب «هیوبر دارک» در مورد تپههای سیلک با تنظیم، مقدمه، ویرایش و فهرستنگاری او منتشر میشود.
نیکبخت افزود: در چندسالی که مامور به خدمت در بنگاه نشر و ترجمه کتاب بود کتابهایی چون قابوسنامه، دو مقاله تقیزاده، جمشید و خورشید، کوروشنامه و ... با مباشرت او چاپ میشود. او در دهه 40، چندسالی بهعنوان مدیر داخلی مجله یغما با مرحوم حبیب یغمایی کار میکرد. در تابستان 43 که استاد حبیب یغمایی برای معالجه، سفرهایی به خارج از کشور داشت مسئولیتهای مجله یغما را به کمال اجتماعی جندقی واگذار کرد. در سال 1358 که بازنشسته میشود، در واقع 30 ساله دوم فعالیتهایش آغاز میشود. او در همین هنگام شروع به همکاری با انتشارات سخن میکند و تا سال 1393 اغلب کتابها زیرنظر او منتشر میشود. کمال اجتماعی جندقی نظارت دقیقی بر چاپ فرهنگنامهها داشته و از او تاکنون 6 عنوان کتاب منتشر شده است که از آن جمله میتوان به «اسم گل» منتخب اشعار، «کلیات سعدی» با کوشش او، «منظومه پندگذار در ادب فارسی» و «مجموعه اشعار گلبانگ» اشاره کرد.
در ادامه افسانه یغمایی، فرزند حبیب یغمایی و شاعر، با بیان خاطراتی از کودکیاش تاکنون درباره کمال اجتماعی جندقی گفت: آقای اجتماعی جندقی بیشتر از آنکه فامیل ما باشند، دوستی هستند که با مهربانی دست من و خانوادهام را فشردهاند و همواره ما را یاری کردهاند. من آقای اجتماعی را از دوران کودکی به یاد میآورم که ایشان نوجوانی متفکر و گاه غمگین بودند. بعد از سالها که به تهران آمدند، جوانی زیبا و برومند بودند با شلال موهای سیاه تریبانتین زده که با مطبوعات همکاری میکردند و ویلن هم میزدند. در همین زمان ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. سالها بعد آقای اجتماعی، همکار پدر من در مجله یغما بود. یک همکار دلسوز که در هنگام سفرهای داخلی و خارجی، مجله را به او میسپرد و خیالش راحت بود که مجله بدون غلط چاپ میشود. البته در همین سالها اشعاری از کمال اجتماعی هم در مجله یغما به چاپ سپرده شد.
تدویننگر «یادنامه یغمایی» در ادامه درباره شعرهای کمال اجتماعی جندقی گفت: او اشعاری در زمینه طنز اجتماعی داشت اما ویژگی دیگر شعر آقای اجتماعی، ساختن ماده تاریخ است. چیزی که کمکم در حال فراموشی است. در ادبیات معاصر ما جلال همایی استاد این کار است. در ادبیات ایران ساختن اخوانیات هم خیلی مهم است. آقای اجتماعی اخوانیات زیادی دارد. از دیگر ویژگیهای شعر ایشان، ساختن معما و چیستان است.
افسانه یغمایی در پایان سخنانش شعری از کمال اجتماعی جندقی که در مجله یغما شماره دیماه 1354 منتشر شده بود و به حادثه آتشسوزی منا میپرداخت را برای حاضران در جلسه قرائت کرد.
در ادامه سید علی آلداوود، از اعضای هیأت علمی دایرهالمعارف اسلامی با تشکر ویژه از مجید غلامیجلیسه که به دانشمندان گوشهنشین بذل توجه دارند و ضمن ستایش اخلاق مرضیه ایشان، گفت: بعد از اینکه در سال 1333 بنگاه ترجمه و نشر کتاب در ایران تاسیس شد، ویراستاری در ایران شکل گرفت. پیش از آن ما اصلا ویراستاری نداشتیم. بعد از آمدن علامه قزوینی از اروپا به ایران، تصحیح نسخههای علمی و خطی شروع شد. در سال 33 برای نخستینبار واحدی به نام ویرایش، زیرنظر احسان یارشاطر شکل گرفت که کتابهای ترجمه را غیر از مترجم، فرد دیگری که اهل ترجمه و فضل بود هم میدید تا ویراستار، به قدر و قیمت کار مترجم پیببرد. دکتر یارشاطر هیچوقت ترجمه را بلافاصله روانه چاپخانه نمیکرد. البته با اینکه در آن زمان در ویرایش دقتنظر داشتند، اما ویرایش بهطور کلی قوانین مشخصی نداشت.
او افزود: اجتماعی اصول ویرایش را زیرنظر احسان یارشاطر فراگرفت و با هیوبرت دارک که «سیاستنامه» را برای اولین بار ترجمه کرده بود، همکاری کرد. کاری که آقای اجتماعی روی این کتاب انجام داد صرفا تصحیح نبود. نسخهبرداری، ویرایش فنی و ویرایش علمی بود که با هماهنگی مولف اشکالات را برطرف میکردند. در جلد اول دایرةالمعارف ایران پیش از اسلام که قبل از انقلاب زیرنظر احسان یارشاطر منتشر شده بود از آقای اجتماعی تعریف و تمجید شده است. قسمت دیگری از عمر او به همکاری با مجله یغما سپری شده است. کارکردن با مرحوم یغمایی خیلی دشوار بود او میترسید که مطالبی در مجله منتشر شود که مشکلساز باشد. آقای اجتماعی در دهه 30 تجربه لازم را نداشتند اما بعدها در دهه 40 مدیر داخلی و حتی در سفرهای مرحوم یغمایی اختیار کامل مجله را بهعهده داشتند و در نامههای مرحوم یغمایی آمده که به ایرج افشار میگوید؛ کار مجله را به کمال سپردم و به او اعتماد لازم دارم.
این عضو دایرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: همکاری اجتماعی با مجله یغما، چندین سال طول کشید. آقای یغمایی در انتخاب اشعار برای چاپ در مجله، خیلی سختگیر بود. اما در آن سالها اشعار زیادی از کمال اجتماعی جندقی در مجله یغما منتشر شد. با تعطیلی مجله یغما، چندسالی در بنگاه نشر و ترجمه کتاب کار کردند و بعد با آقای فیروزان در انتشارات سروش همکاری داشتند و آنجا توجه دکتر احمد سمیعی را جلب کرد.
وی افزود: بعد از انقلاب، کار عمده ایشان در انتشارات سخن بود و تصحیح جدیدی که از کلیات سعدی ارایه دادند، اهمیت فراوان دارد. اولین تصحیح کلیات سعدی را مرحوم فروغی با کمک حبیب یغمایی انجام داده بود. و بعد از آن مرحوم غلامحسین یوسفی که کارش به پایان نرسید. اما کمال اجتماعی تمام چاپهای سعدی را با هم مقابله کرد و کلیات سعدی خیلی خوبی ارایه داد که انتشارات سخن آن را منتشر کرد و تاکنون 4 و 5 بار هم تجدید چاپ شده است.
آلداوود گفت: از ویژگیهای دیگر او، هنر شعر و شاعری ایشان است. شعر را خیلی خوب و بیتکلف میگوید و تمام مخاطبان، شعر او را درک میکنند. از طرف دیگر شعرهای او که درباره ماده تاریخ گفته شامل گوشههایی از تاریخ میشود که هرگز در خود تاریخ ذکری از آنها وجود ندارد. فرزند یغمای جندقی هم پیش از او هزار شعر را بهصورت ماده تاریخ گفته بود. گاهی مادهتاریخها به ولادت و فوت اشخاص اختصاص داشته و گاهی هم درباره مسایل اجتماعی یا اقتصادی است که برخی از اصطلاحات مربوط به زندگی مردم آن زمان در ماده تاریخها یافت میشود. از دوره سامانیان کتابهایی به شکل مادهتاریخ نوشته شد که به کار تدوین تاریخ اجتماعی و اقتصادی هر ناحیه میآید. از سوی دیگر جنبه طنزی در شعر او هست که قبل از انقلاب در مجله توفیق با اسمهای «نیمسوز» و «کمالو» منتشر میشدند و بعد از انقلاب هم با همین تخلص در مجله گلآقا و به زبان طنز به بیان مسایل و مشکلات مردم در شعر میپرداخت.
در ادامه جلسه، سیفالله گلکار با اشاره به صمیمت بیست و چندساله خود با کمال جندقی و اشعار و آثارش، گفت: من در تمام عمرم سه بار او را دیدهام؛ یکبار در مجله گلآقا، بیست و چندسال پیش کمال اجتماعی را دیدم و از اسمش بسیار خوشم آمد. یک بار در دفتر دکتر انوری دیداری با او داشتم و امروز هم سومین بار است که ایشان را از نزدیک میبینیم. من حافظ و فردوسی را هم از نزدیک ندیدم اما هرشب با آنها تماس دارم.
در ادامه گلکار شعری در رثای کمال اجتماعی جندقی را که مرداد 1374 سروده بود را برای حاضران قرائت کرد.
دکتر حسن انوری، چهره ماندگار زبان و ادبیات فارسی در ادامه افزود: در دهه 40 تا حدود سالهای 50 گاهی به مجله یغما در خیابان شاهآباد آن روزها میرفتم. چند مقاله هم از من در همان دهه در مجله یغما چاپ شده است. آنجا برای نخستین بار، کمال اجتماعی جندقی را دیدم و در غیاب حبیب یغمایی، کمال اجتماعی مجله را اداره میکرد. سپس به بنگاه ترجمه و نشر کتاب رفت. بعد از انقلاب در نشر ناشر او را دیدم و دو کتاب من را ویرایش کرد. من امروز از ایشان پرسیدم که تاکنون چند کتاب ویرایش کردهاید و او گفت؛ دوهزار کتاب. به این ترتیب ایشان بزرگترین ویراستار تاریخ معاصر است. بنگاه نشر کتاب و انتشارات فرانکلین، برای نخستین بار ویراستاری را راه انداختند و بعد از انقلاب، انتشارات سروش و این اواخر کلاسهایی در نشر دانشگاهی به ویراستاری پرداخت. اما ایشان قبل از همه اینها، شروع به کار در این حوزه کرد و بزرگترین ویراستار است که توانسته قصد و ثمین آثار بزرگ را دریابد و بهترین اشعار فارسی را طی سالها ویراستاری آثار کهن ادب فارسی انتخاب کند و تحت عنوان «جاودانههای شعر فارسی» چاپ کند.
سرپرست فرهنگ سخن افزود: برای تدوین فرهنگ بزرگ سخن، چهار گروه را انتخاب کردم؛ گروهی برای استخراج واژهها، گروهی برای تعریفنگاری، گروهی برای ویراستاری و ... ما در تمام گروهها از مشورت کمال اجتماعی جندقی استفاده میکردیم. از سوی دیگر در اغلب این روزها او نکتهای به طنز میگفت و همه ما محظوظ میشدیم. آقای اجتماعی یکی از چهرههای ماندگار فرهنگ معاصر است و برای او آرزوی عمری پاینده و مستدام داریم.
در ادامه جلسه آرش جعفریفر به شاهنامهخوانی مجلس رستم پرداخت.
کمال اجتماعی جندقی در انتهای جلسه با تشکر از مجید غلامی جلیسه که سال 95 به منزل او رفته و اظهار لطف داشتهاند، گفت: من 70 سال است که ویراستاری کردهام و تقریبا دو هزار کتاب اساسی این مملکت با ویراستاری من منتشر شده است. آنقدر که آقای جلیسه به من لطف داشتهاند هیچکس قدر کارهای من را ندانسته است. شفیعی کدکنی یک بار به فردی گفته بود؛ اگر کتاب خوبی در این مملکت منتشر شود با ویرایش اجتماعی جندقی است.
سپس او سه شعر از اشعارش را برای حاضران در جلسه خواند که یکی از این شعرها در ستایش همسرش بود که در هنگام خوانش این شعر، کمال اجتماعی دچار احساسات و اشک در چشمهایش جمع شد و سپس افزود: من با شعرای طنزپرداز قدیمی محشور بودم که هیچیک از آنها زنده نماندند و از آن میان فقط من ماندم.
و در نهایت یکی از اشعار طنزش را برای حاضران در جلسه قرائت کرد. سپس هدایایی از سوی خانهکتاب، توسط حسن انوری و محمدرضاشفیعی کدکنی به ایشان اهدا شد. از سوی انتشارات علمی و موسسه فرهنگی هنری امیرکبیر هم هدایایی به ایشان اهدا شد. در انتهای کتاب شعر کمال اجتماعی جندقی با عنوان «لطایف گلبانگ» که به تازگی منتشر شده است به حاضران در جلسه اهدا شد.
نظر شما