شناسهٔ خبر: 57859 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آیا سلفی‌گری در ذات خود جریان منحرف و منفی است؟

کتاب «بازشناسی سلفی‌گری در تاریخ جهان اسلام»، رویکردهای سلفی افراط‌گرای تکفیری را از قرن ۱۹ تا روزگار کنونی، روایت می‌کند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  نخستین چاپ کتاب «بازشناسی سلفی‌گری در تاریخ جهان اسلام» اثر مشترک بهزاد قاسمی و محمد مبینی، استادیاران دانشگاه جامع امام حسین (ع)، در سال جاری از سوی انتشارات سخنوران راهی بازار نشر شد.
 
مطالب این کتاب در پنج فصل و یک جمع‌بندی تنظیم شده است. «خوانشی از مشرب‌های سلفی‌گری»، «رویکردهای سلفی نوگرای اصلاحی قرون ۱۹ و ۲۰»، «رویکردهای تحولی سلفی نوگرای اصلاحی در قرن ۲۱»، «رویکردهای سلفی افراط‌گرای تکفیری از صدر اسلام تا عصر جدید» و «رویکردهای تحریفی سلفی افراط‌گرای تکفیری کنونی» عنوان‌های پنج فصل کتاب است.
 
نویسنده در فصل نخست کتاب،‌ گونه‌ها و اندیشه سلفی اصلاحی تکفیری را بررسی کرده و فصل دوم را به بررسی رویکردهای سلفی نوگرای اصلاحی قرن‌های نوزدهم اختصاص داده است. سید جمال‌الدین اسدآبادی، محمدعبده، عبدالرحمن کواکبی، اقبال لاهوری، حسن البنا و سید قطب افرادی هستند که آرا و رویکردهایشان در این فصل واکاوی شده است.
 
فصل سوم کتاب، ضمن بیان رویکردهای تحولی سلفی نوگرای اصلاحی در قرن ۲۱، به شکل‌گیری جریان اسلام‌گرای میانه‌رو و نو تفسیری دینی در دهه ۱۹۹۰ و تسلط عقیدتی آن‌ها بر ساختار ایدئولوژیک حزب در دهه اول قرن بیست و یک اشاره می‌کند. نویسنده در فصل چهارم نیز رویکردهای سلفی افراط‌گرای تکفیری از صدر اسلام تا عصر جدید پرداخته و تحولات تاریخی تکفیری از خوارج تا القاعده را واکاوی می کند.
 
در فصل پایانی نیز محور زمینه بحث در قرن ۲۱ و موضوع بحث رویکردهای تحولی سلفی افراطگرای تکفیری در این قرن است. از تشکیل القاعده تا شکل‌گیری داعش، بستر سیاسی تاریخی پیدایش جریان القاعده عراق، داعش و گفتمان سیاسی و تبیین اندیشه و عملکرد داعش تبیین شده است.
 
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: «سلفی‌گری در ذات خود جریان منحرف و منفی نیست؛ بلکه از صدر اسلام وجود داشته و در برهه‌ای از حیات رسول خدا (ص) به این موضوع نیز اشاره شده است؛ ولی تمیز ندادن این دو گروه فکری - سیاسی در جهان اسلام به مشکلات مطالعاتی در عرصه آکادمیک افزوده است. در تفاوت اساسی سلفی‌گری باید گفت که تمام جریان‌های فکری که برای اصلاح و بازسازی به گذشته رجوع می‌کنند و به دنبال تجدید و احیاء هستند؛ سلفی (سلف‌گرا) نامیده می‌شوند. هر سلفی و سلف‌گرا، تکفیری و افراطی نیست؛ ولی تمام گروه‌های افراطی و تکفیری سلفی هستند که منحرف شده و یا اندیشه سلفی را تحریف کرده‌اند. براین اساس، سوال اساسی پژوهش به این صورت طراحی می‌شود که اندیشه و رویکرد سلفی‌گری در تاریخ سیاسی اسلام چه فرایند تحولی را طی کرده است؟»
 
در ابتدای فصل پنجم کتاب نیز می‌خوانیم: «هرچند احمد بن حنبل؛ پیشوای عقاید سنتی سلفی بود، اما در اواخر قرن هفتم، احمد بن تیمیه و سپس شاگردان وی ابن قیم الجوزیه و بربهاری، عقاید حنابله را به‌گونه‌ای افراطی‌تر احیا کردند. پس از وی، سلفی‌گری تا قرن دوازدهم تا حد زیادی به فراموشی سپرده شد. سپس محمد بن عبدالوهاب نجدی با طرح مجدد ادعای بازگشت به اسلام اصیل ظهور کرد و به‌رغم سرکوب توسط خدیو مصر، بر نجد و حجاز تسلط یافت و دولت سعودی کنونی را تشکیل داد. البته در میان وهابیان دو جریان مقابل هم وجود دارد: وهابیان درباری که برمبنای عبدالوهاب باقی مانده‌اند و وهابیت انقلابی یا جهادی که اندیشه و عمل رادیکال دارند (حقیقت، ۱۳۹۳: ۸۵). باید پیروان سلفیه از احمد بن حنبل تا محمد بن عبدالوهاب را مربوط به دوران سلفیان قدیم دانست. همچنین تجزیه امپراتوری عثمانی، آغازی بر پیدایش زمینه‌های شکل‌گیری سلفیان جدید است. مهم‌ترین جنبه اجتماعی سلفیه افراطی آن است که فقط پیروان خود را قوم برحق می‌داند و سایر گروه‌های مسلمان را گمراه، کافر و مشرک برمی‌شمارند. سلفیان قدیم و جدید در بسیاری از مواضع نظری مشترک‌اند، اما مهم‌ترین وجه تمایز سلفیان جدید، کاربرد خشونت و اعتقاد راسخ به اندیشه تکفیر است (عدالت‌نژاد، ۱۳۹۰: ۱۶۷).»
 
نخستین چاپ کتاب «بازشناسی سلفی‌گری در تاریخ جهان اسلام» در ۲۳۴ صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای ۲۵ هزار تومان از سوی انتشارات سخنوران منتشر شده ست.

نظر شما