شناسهٔ خبر: 61695 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

بررسی سینمای دیجیتال و فلسفه وجودی آن در «ابر سینما»

ویلیام براون در عصر دیجیتال به دنبال یافتن فلسفه فیلم‌هاست و در کتابی با عنوان «ابر سینما» چهارچوبی نظری ارائه می‌کند تا بتوانیم بر اساس آن فضا، زمان، موجودات و کاراکترهای سینمای دیجیتال را درک کنیم.

بررسی سینمای دیجیتال و فلسفه وجودی آن در «ابر سینما»

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سینمای دیجیتال تنها به استفاده از ابزارهای تکنولوژی در پخش فیلم‌ها محدود نمی‌شود؛ درواقع فناوری‌های مختلف مورد استفاده در تمامی مراحل پیش تولید تا پخش فیلم‌های سینمایی را شامل می‌شود که این روزها با پیشرفت تکنولوژی در عرصه‌های مختلف ساخت و نمایش فیلم، روبه فزونی است. سینماگران و فیلمسازان نیز سعی در بهره‌گیری از این نوع ابزارها برای ساخت فیلمی دیجیتال دارند؛ در این میان برخی از محققان و پژوهشگران نیز به دنبال تبیین این نوع سینما و معرفی هرچه بیشتر آن به مخاطبان هستند و کتاب‌هایی نیز به رشته تحریر درآورده‌اند. کتاب «ابر سینما؛ فلسفه فیلم در عصر دیجیتال» یکی از آن‌هاست.

این کتاب اثری است از ویلیام براون پژوهشگر و منتقد فیلم که در عصر دیجیتال به دنبال یافتن فلسفه فیلم‌هاست. او تکنولوژی دیجیتال را سبب تغییر سینما می‌داند و در این کتاب چهارچوبی نظری ارائه می‌کند تا بتوانیم بر اساس آن فضا، زمان، موجودات و کاراکترهای سینمای دیجیتال را درک کنیم. همچنین به فهم ارتباط مخاطب با آن‌ها کمک می‌کند.

«ابر سینما» در پنج فصل با عناوین «تسخیر و تحت سیطره در آوردن فضا در سینمای دیجیتال»، «ویژگی غیر-انسان محوری سینمای دیجیتال»، «از زمان‌بندی تا زمان در سینمای دیجیتال»، «مجموعه جهان- فیلم- تماشاگر» و «نتیجه‌گیری با عشق» نوشته شده است.

نویسنده در مقدمه کتاب درباره دلیل نگارش کتاب توضیحاتی می‌دهد؛ همچنین مطالبی مختصر درباره فصول آن، عنوان اصلی و فرعی کتاب، دلیل انتخاب «ابر سینما» به عنوان نام کتاب و اطلاعاتی درباره سینمای دیجیتال ارائه کرده است. وی در بیان نقد و نظرات خود در تمامی بخش‌های کتاب از نظرهای افراد مختلف مانند آندره بازن نیز استفاده کرده و همچنین مثال‌های مختلفی از صحنه‌ فیلم‌های متفاوت را توصیف کرده است.
 


صحنه‌ای از فیلم «باشگاه مشت زنی»


در اولین فصل، «تسخیر و تحت سیطره در آوردن فضا در سینمای دیجیتال» براون به مفهوم فضا در سینمای دیجیتال پرداخته و از تفاوت و تمایز آن در سینمای آنالوگ می‌گوید. او سینمای دیجیتال را بر تداوم و پیوستگی استوار می‌داند و از فیلم «باشگاه مشت‌زنی» دیوید فینچر و سایر فیلم‌ها مثال می‌زند. همچنین انسان محوری در سینمای دیجیتال را کمتر از آنالوگ می‌داند از این رو که کاراکترها در فضای پیرامونشان به عنوان عنصری منحصربه فرد به نظر نمی‌رسند. در بخشی از این فصل آمده است که «محل فیلمبرداری یک فیلم و همین‌طور این که این مکان چگونه به تصویر کشیده می‌شود، نه تنها در درک ما از آن‌چه در فیلم اتفاق می‌افتد بلکه در درک ما از علت بروز این اتفاق نیز از اهمیت برخوردار است.»

شناخت تماشاگر و مخاطب نیز در فصل دوم مورد بررسی قرار گرفته است. ویلیام براون در بخش «ویژگی غیر-انسان محوری سینمای دیجیتال» عبور دوربین از میان اشیا صحبت می‌کند و به فیلم‌هایی می‌پردازد که درباره انسان نیستند بلکه شخصیت اول آن حیوانات، هیولاهای فرازمینی، دایناسورها یا خون آشام‌ها و... هستند. در همین زمینه در این فصل می‌خوانیم که «فیلم‌های داستانی هم وجود دارد که شخصیت اصلی آن‌ها حیوانات هستند هرچند این فیلم‌ها شامل موجوداتی هستند که برای آن‌ها شخصیت انسانی در نظر گرفته شده است؛ به عبارتی، برای حیوانات صدا، احساسات، و رفتار انسانی در نظر گرفته شده است.» در ادامه این فصل از کتاب «ابر سینما نیز درباره تبدیل شدن به انسان می‌نویسد و از نظریات ژیل دلوز استفاده می‌کند. همچنین این نویسنده فضا و مکان در فیلم را هم از نظر می‌گذراند.

ویلیام براون درباره درک از زمان در سینمای دیجیتال در فصلی با عنوان «از زمان‌بندی تا زمان در سینمای دیجیتال» صحبت می‌کند و برای بررسی این موضوع زمان‌بندی‌ را تعریف و تبیین می‌کند. او معتقد است که «باید بین زمان‌بندی‌ در فیلم و زمان‌بندیِ فیلم تمایز قائل شد.» همچنین در این بخش درباره بی‌نظمی و زیبایی‌شناسی آن و زمان و تصویرهای دیجیتال سخن می‌گوید و نظریه پیچیدگی را مطرح می‌کند. همچنین از چگونگی وقفه در روایت و زمان روایت نوشته است.

 «مجموعه جهان- فیلم- تماشاگر» عنوان چهارمین فصل کتاب «ابر سینما» است که نویسنده به سینما از لحاظ رابطه‌اش با تماشاگر پرداخته است. همچنین با توجه به روانشناسی و علوم اعصاب به بیننده فیلم بودن از نظر زمان و تفکر اشاره کرده و معتقد است تجربه تماشای فیلم تجربه‌ای فلسفی است از این رو که موجب خلق تفکر می‌شود. برای شروع بحث نیز سراغ تعریف «کلیشه» رفته و پس از آن نیز به موضوعات مختلفی چون مبالغه، شناخت جسمانی، مطالعات شناختی سینما و غیره پرداخته است. در بخشی از این فصل می‌خوانیم «اگر کلیشه بتواند ما را به گونه‌ای هدایت کند که (اشیاء در) تصاویر سینمایی را مانند سر ریز شدن در فیلم بیل را بکش، دقیقا به واسطه ادراکمان، دوباره و متفاوت ببینیم پس این احتمال وجود دارد که گاهی سینما به قدری سریع حرکت کند که دید «اتوماتیک» را- که دلوز آن را تقبیح می‌کند- نیز مخدوش سازد.»



صحنه‌ای از فیلم «بیل را بکش»


ویلیام براون در آخرین فصل کتاب، «نتیجه‌گیری با عشق» استدلال متفکرانی چون دلوز و نانسی را مطرح می‌کند و با تبیین و بررسی آن‌ها به نتیجه‌گیری درباره مباحث کتاب می‌پردازد؛ همچنین وی از اخلاق در سینما نیز صحبت کرده است. در جایی از این فصل در این‌باره آمده است که «تکنولوژی دیجیتال این امکان را فراهم می‌کند تا در فیلم‌ها از تکنیک‌هایی بهره ببریم که با زمان_تصویرها مطابقت ندارد. این تکنولوژی یک پیوستار فضایی را به ما عرضه می‌کند که می‌توانیم در آن به همان راحتی که از میان فضای «خالی» عبور می‌کنیم از میان اشیاء «جامد» نیز عبور کنیم.»
 

بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه کتاب «ابر سینما؛ فلسفه فیلم در عصر دیجیتال» اثر ویلیام براون و ترجمه اکرم ورشوچی‌فرد و پیام زین‌العابدینی را در 384 صفحه، 770 نسخه و با قیمت 57000 تومان منتشر کرده است

نظر شما