به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب سرمایهداری پلتفرمی؛ چگونه سرمایه داری جدید خود را با پلتفرمها، استارتاپها و اقتصاد دیجیتال بازتولید میکند؟، نوشته نیک سِرِنیچک با ترجمه مجید سلیمانی ساسانی به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
در یادداشت مترجم این اثر آمده است: بگذارید با طرح چند سوال شروع کنم: آیا در جهان پلتفرمها و رسانههای اجتماعی، رویکردهای استثماری و پسااستعماریِ نظام جهانی سرمایهداری ادامه خواهد داشت؟ در این صورت، سرمایهداری جهانی چگونه خود را در شکلهای جدید بازتولید میکند؟ و نهایتاً اینکه اقتصاد دیجیتال و پلتفرمها، چگونه بحرانهای سرمایهداری را مرتفع ساختهاند و همزمانْ چه پیامدهایی برای انسانها داشتهاند؟ کتاب سرمایهداری پلتفرمی اثر نیک سِرِنیک سعی کرده است که در پاسخ به این پرسشها تأمل کند و بسیاری از پیشفرضها را به چالش بکشد. قصد من از ترجمه این کتاب نیز شالودهشکنی بسیاری از پیشفرضهایی است که این روزها شنیده میشود و هرگونه مخالفت با آن نیز با عکسالعملهای غیرمنطقی مواجه میشود. درحالیکه ما با حقایقی غیرقابلانکار روبرو هستیم و شواهد بسیاری نشان میدهد که بسیاری از فناوریهای اطلاعاتی جدیدْ تنها در جهت تداوم سلطۀ سرمایهداری شرکتی و حل بحرانهای سرمایهداری نظام جهانی عمل کردهاند. درواقع، میتوان این ادعا را طرح کرد که اقتصاد جدید بهواسطه رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای فناورانه، تأثیر شگرفی بر نظام ارتباطات اجتماعی داشته است و بهنوعی میتوان سخن از سرمایهداری جدید و نظام جهانی مبتنی بر آن به میان آورد.
بنابراین کتاب حاضر میتواند علاوه بر ایجاد شناخت جهان پلتفرمی معاصر، تجربهای انتقادی نیز برای وضعیتِ امروزین جامعۀ ما در حیطۀ پلتفرمهای اجتماعی به ارمغان آورد. خصوصاً درجایی که نویسنده بر «پلتفرمهای عمومی» و «مشارکتی» تأکید میکند و آن را راهِ برونْرفت از وضعیت فعلی میداند. به نظر میرسد که بازخوانی تجربه پلتفرمهای جدید، رسانههای اجتماعی و اقتصاد دیجیتال و مخاطراتش برای ما ایرانیان نیز حاوی درسهایی باشد. درسهایی که عرصهٔ سیاستگذاری فرهنگ، اقتصاد و فناوری ما بهوضوح با آن روبرو است و میتواند شناختی جامع به ما در برابر پلتفرمهای «نظام جهانیِ شبکه» به دست دهد. همچنین آنانی که این روزها در مورد «شبکۀ ملی اطلاعات» سخن میگویند نیز نیازمند شنیدن بحثهای کتاب حاضر هستند. زیرا ما اکنون در موقعیت سلطۀ نظام جهانیِ شبکه قرار داریم و بهواسطه این تسلط، بحرانهایی پیش روی ما قرار دارد. آنچنانکه از یکسو، بهواسطۀ قدرت کلاندادهها و زیرساخت شبکه، با وضعیتی پسااستعماری روبرو هستیم و از سوی دیگر، از پیامدهای منفی ادغام در اقتصاد جهانی دیجیتال و پلتفرمها در امان نیستیم یا اساساً از آن اطلاع نداریم.
نکتۀ برجستۀ دیگر این کتاب را میتوان در بازخوانی تجربۀ بحران اقتصادی سرمایهداری و نقش اقتصاد دیجیتال و پلتفرمها در برونْرفت از آن دانست. بحرانی که ناشی از انباشت پول و سرمایه نقدی بود و جایی برای هزینهکرد آن وجود نداشت. به نظر میرسد که این بازخوانی نیز میتواند کمک شایانی برای فهم وضع امروزین اقتصاد و رشد پلتفرمها در جامعه معاصر ما کند. زیرا اکنونْ یکی از بحرانهای اصلی اقتصاد داخلی ما نیز همین انباشت پول است. سِرِنیک در این زمینه، رویکرد «ارزش-دارایی کینزی» را نقد کرده و آن را خلاف روند واقعیِ تولید تلقی میکند. رویکردی که داراییها را بهسوی «ارزش نامهای تجاری» (برندها) میبرد و توهمی از ارزش برای سرمایهگذاران میسازد. این روزها، این رویکرد دقیقاً در اقتصاد جدید داخلی ما نیز بروز کرده است. آنگونه که سرمایهگذاران زیادی به سراغ استارتاپهای فناورانه و پلتفرمهای اجتماعیِ خدمات (فروشگاههای اینترنتی، تاکسی اینترنتی، ارسال غذا و …) رفتهاند و ضمن پذیرش سرمایهگذاری خطرپذیر، «نامهای تجاری» این پلتفرمها را واجد ارزشهای نجومی تلقی کردهاند. بهگونهای که روند تولید کالا و خدمات بسیاری از پلتفرمهای داخلی مانند نمونههای خارجی، زیانده محسوب میشوند؛ اما توهمی از ارزش بالای نام تجاری آنان ایجاد شده است.
درواقع، بازخوانی تجربۀ کنونی و آیندهای که نویسندۀ کتاب از این نامهای تجاری پرطمطراقْ در حوزۀ پلتفرمها و اقتصاد دیجیتال به نمایش میگذارد میتواند ما را به تأمل وادارد. اینکه آیا ما مسیر درستی را انتخاب کردهایم و پیامدهای هر عکسالعملی در برابر این نوع از اقتصاد جدید چیست؟ همچنین میتوانیم به این پرسشها پاسخ دهیم که چه گزینههایی پیش روی اقتصاد دیجیتال داخلی ما وجود دارد؟ آیا میتوان از پلتفرمهای داخلی سخن گفت و یا باید در نظام جهانی پلتفرمها ادغام شویم؟ همچنین در صورت ادغامْ چه پیامدهای مثبت و منفی و چه مخاطراتی پیشِ روی ما قرار دارد؟ ضمن اینکه نمیتوان از مسئله «زیرساخت» بهراحتی رد شد. آنچنانکه در این کتاب نیز اشاره میشود که مهمترین پلتفرمهای جهانی به سراغ زیرساختهای اساسی برای ذخیرهسازی، استخراج و تحلیلِ اطلاعات خود رفتهاند. همچنین نویسنده در بخش دیگر به «ایجاد حصار» در پلتفرمها سخن میگوید. اینکه پلتفرمها سعی میکنند با ارائۀ خدمات کامل و جامع در درونِ پلتفرم خود، کاربران را از دیگر پلتفرمها بینیاز ساخته و رقبا را کنار بزنند. حال سوال این است که آیا این راهبرد میتواند ما را در ساماندهی وضعیت پلتفرمهای داخلی یاری دهد و احیاناً چه درسهایی برای موقعیت معاصر ما دارد.
خلاصه اینکه این کتاب بهصراحت به نقد شیوههای تولید جدید سرمایهداری و نظام جهانیِ شبکه میپردازد و در اسطورههای اقتصاد امروز یعنی؛ اقتصاد پلتفرمی، شرکتهای استارتاپی، و … تشکیک ایجاد میکند و نشان میدهد که چگونه سرمایهداری با طرح اقتصاد دیجیتال، استثمار را گسترش داده و بحرانهای خود را مرتفع ساخته است. بنابراین فهم این فرایندهای پسااستعماری و استثماری جدید برای ما که داعیۀ رهبری حلقهٔ تضعیفکنندۀ نظام جهانی و سرمایهداری را داریمْ امری الزامی است تا اقتضائات و پیامدهای اقتصاد دیجیتال بر عناصر مرکزی گفتمان خود را درک کنیم.
نظر شما