یه گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «پدر بودن و فلسفه، دائوی بابا بودن» تالیف جمعی از نویسندگان است که توسط لون اس. نیس و مایکل دابلیو. آستن گردآوری شده است. این کتاب را محمد شکری از انگلیسی به فارسی برگردانده و توست انتشارات نگارستان اندیشه در ۳۷۲ صفحه به شمارگان ۱۲۰۰ نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.
مترجم فارسی در پیشگفتار کتاب مینویسد: «کتابی که در دست دارید شامل تاملات فلسفی، جامعه شناختی و روانشناختی درباره وضعیت «پدر بودن» که بدون نیاز به هیچ پیش زمینه فلسفیای مخاطب را به بازاندیشی درباره مفهوم و وضعیت پدر بودن و زیست و روابط ناشی از آن وا میدارد. ولی این کار اصلاً چه ضرورتی دارد؟ پاسخ این پرسش را باید در فهمی بیابیم که از هویت خودمان داریم. هویت انسانی اساساً هویتی روایی است. هویت شخصی ما یا دست کم درکی که خود ما از هویت شخصیمان داریم، عبارت است از روایتی که ازتاریخ زندگی خود ساختهایم. هویت جمعی ما، یا دست کم درکی که خود ما از هویت جمعیمان داریم، همان روایت مشترکی است که از تاریخ و پیشینه جمعی خود داریم. به این ترتیب، هرگونه داد و ستد درباره این هویت، هرگونه گفتوگو، بسط و نقد این روایات شخصی و جمعی، در ارتباط با دیگران، میتواند در باز اندیشی و بازسازی و هویت شخصی و جمعی ما نقش حیاتی داشته باشد. پدر بودن هم، به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از هویت شخصی ما، از این قاعده مستثنا نیست. هر اندازه که روایتهای متنوع پدرانه خود را بیشتر به اشتراک بگذاریم، به غنای فرهنگ پدری و وضعیت پدر بودن بیشتر کمک کردهایم. از این بابت، کتاب حاضر بیشتر محرکی است برای اندیشهورزی و بازاندیشی در مورد مسائل بسیار ملموسی که کمتر مورد تامل ما پدرها واقع میشود، نه مرجعی برای پاسخهای نهایی.»
در پیشگفتار مترجم انگلیسی آمده است: «نویسندگان پدر بودن و فلسفه، اندیشههایی درباره تاثیر پدر بودن، هم بر کودکان و هم بر مردان، و هم چنین ایدههایی را درخصوص مسائل اخلاقی مرتبط با سبکهای مختلف والدگری و معنای اصیل بودن یک پدر در اختیار ما میگذارند- ضمناً این اندیشهها را در پوشش توصیههایی معطوف به دوراهیهایی ارائه میکنند که پدرها در زندگی خود با آن روبرو میشوند.»
سر ویراستار این کتاب در بخش مقدمه به عنوان «پدری کردن برای ایده پدر بودن» در معرفی کتاب مینویسد: ««تاثیر پدر بودن» نخستین بخش کتاب پس از پیشگفتار است که فصولی را گرد آورده و به گذار یک مرد به وضعیت پدر بودن و تاثیر این نقش جدید در زندگی او پرداخته است. اسکات دیویسون این بخش را با نوشتاری زیبا آغاز کرده که در آن نشان میدهد که پدر بودن چگونه درک ما از زمان را تغییر داده و ما چگونه میتوانیم آن را به گونهای تحت کنترل بگیریم که لحظات گرانبهایی را که در آن با فرزندانمان هستیم از دست ندهیم. درفصل بعدی آمن آلرد با نظریه فلسفه مارتین هایدگر، شخصیتهای مختلف بازیگر معروف، ست روگان و اشعار پل سلان به معنای پدر بودن در جهان فرد میپردازد. در این نوشته آلرد درمییابد که پدر بودن معنایی فراتر از اخذ وظایف جدید دارد. جهان جدید پدر، جهانی شکننده و همواره وابسته به سلامت فرزند است. سومین فصل را به نوشته بسیار جالب خانم کیمبرلی فینک-جنسن اختصاص دادهایم که نتایج برخی تحقیقات خود را در دل داستانهایی مشخص کرده است که چند پدر به عنوان بخشی از گزارش خود به وضعیت پدر بودن با او درمیان گذاشتهاند. مردها از طریق تعریف کردن این داستانها درک خود از نقش جدیدشان را متبلور ساخته و هر چه بیشتر خود را درگیر فرایند بارداری و تولد میکنند، پس از تولد فرزندشان هویت خود را بیشتر به عنوان یک پدر میشناسند. این مطلب ما را به خوبی به نقطه نظر مایکل بارنول منتقل خواهد کرد که پدر بودن تنها به چیزی قابل اطلاق است که معنای زندگی یک فرد باشد. بارنول دریافت که پدر بودن نه تنها با یک زندگی معنادار قابل مقایسه است، بلکه شاید بتوان گفت که با در نظر گرفتن نیاز ما به تاثیرگذاری در جهان، پدر بودن یکی از نابترین راههای تثبیت تدریجی معنا در زندگی ماست.
بخش بعدی کتاب حاضر «اخلاق و سبکهای پدر- مادری کردن» نام دارد که بر راههای مختلف مشارکت پدرها در فرزندپروری و بر مسائلی متمرکز است که در این راه با آنها مواجه خواهند شد.»
او در ادامه مینویسد: «مجموع نوشتههای بخش دوم ما را به بخش سوم با عنوان «خودت باش؛ پدر بودن اصیل» میرساند که در آن ما بر چیزی تمرکز کردهایم که واقعا به معنای پدر بودن است. پدر اصیل یا پدر واقعی چه کسی است؟ آیا صورت یا سبک مشخصی برای چنین چیزی وجود دارد؟ آیا انگاره یا سنتی وجود دارد که ما بتوانیم با نگریستن در آنها ماهیت پدر بودن را به چنگ آوریم؟
د
ر بخش پایانی که «دوراهیهایی پیش پای پدرها» نام دارد، ما مجموعهای از نوشتههایی متقاعدکننده پیش کشیدهایم که به موضوعات اخلاقی و عملی متفاوتی اشاره دارد که هر پدری ممکن است با آنها روبهرو شود. در همین راستا جاشوا بارن در نخستین نوشتار بررسی میکند که رسانههای عامهپسند تا چه اندازه بر کودکان تاثیر دارند و بر این اساس پدرها تا کجا باید اجازه دهند که کودکانشان درگیر آنها شوند.»
در قسمتی از فصل اول کتاب آمده است: «پدر یا مادر خوبی شدن خود نوعی فرایند است؛ درست مانند فرایند بزرگ شدن بچهها و رسیدن آنها به سن بلوغ. اگر ما به جای محصول نهایی بر همین فرایند تمرکز کنیم، میتوانیم خود را از این یاس که از پیش به کمال لازم برای والدگری رسیدهایم خلاص کنیم. همانطور که استرنر اشاره میکند، در طول زمان، برداشت ما از مفهوم کمال دائما دگرگون میشود. کمال همواره از نقطه فعلی ما دور میشود. شاید ما باید تصور خود را از کمال مورد بازبینی قرار داده و آن را در نسبت با زمان یا مرحلهای خاص از پیشرفت خود درک کنیم.»
در پشت جلد کتاب هم میخوانیم: «نویسندههای کتاب پدر بودن و فلسفه، اندیشههای خود را درباره تاثیر همزمان پدر بودن بر کودکان و مردان، موضوعات اخلاقی مرتبط با سبکهای مختلف والدگری، پدر بودن اصیل و معنای آن و... به همراه توصیههایی به پدرانی که به نحوی با دوراهیهایی در زندگی خود روبرو شدهاند در اختیار ما میگذارد. این کتاب میکوشد تا به کمک مردان و زنانی که از فرهنگها، تخصصها و چشماندازهای مختلف به این موضوعات پرداختهاند و با فراهم کردن ایدههای بیشتری برای اندیشیدن پاسخ پرسشها را برای پدرهای امروز و آینده (و البته مادرها) میسر کند. همانطور که شاهد خواهید بود، اثر حاضر نوعی فلسفه خشک دانشگاهی نیست. اثری که در دست شماست کتابی عملی و بصیرتبخش و حتی سرگرم کننده است. مولفان این کتاب با بیرون کشیدن بینشهایی که میتوان از فلسفه، روانشناسی، دین و انسانشناسی به دست آورد، پدرها را با کمکها و بصیرتهای حاصله از خرد جمعی انباشت شده در اعصار مختلف یاری میکنند تا بتوانند نقشهای خود را بهتر فهمیده، قدر شناخته و تحقق بخشند. هر پدری که زمانی را صرف فکر کردن و به کار بستن برخی از ایدههایی کند که در این کتاب خواهد خواند از کار خود خشنود خواهد شد - این خوشنودی البته به فرزندان او نیز خواهد رسید.»
نظر شما