شناسهٔ خبر: 46902 - سرویس اندیشه
نسخه قابل چاپ

گزارشی از نشست «نشانه‌شناسی تاریخ» (۱۱)؛

نشانه‌کاوی تاریخ، رویکرد گفتمانی به بازتولید نشانۀ تاریخی

روزنامه نشانه در بستر تاریخ تحت تأثیر گفتمان معنادار می‌شود و برای یافتن و کشف معنای نشانه باید به کردار اجتماعی و کردار گفتمانی و متن حاصل از تجدید نشانه‌ها اشراف داشت. با واکاوی خوانش‌های گوناگون از مناسبت غدیر در سال‌های بعد از انقلاب دریافته شد که مفهوم عید غدیر در سال‌های مختلف به‌مثابه دالی پیرامونی برای تولید معناهای جدید در مسیر هویت‌بخشی به دال‌های گفتمانی به کار گرفته شده است.

فرهنگ امروز/ معصومه آقاجانپور: دوازدهمین هم‌اندیشی حلقه نشانه‌شناسی تهران با موضوع «نشانه‌شناسی تاریخ» در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. در این هم‌اندیشی ۱۳ مقاله ارائه شد و اساتید حوزه تاریخ و نشانه شناسی سخنانی ایراد کردند. در گزارش‌های پیشین سخنان دکتر منصوربخت، محمدعلی اکبری، پاکتچی، شعیری و چند تن دیگر از اساتید ارائه گردید. گزارش پیش‌رو اختصاص دارد به سخنان محمد نصراوی.

مقدمه

 مطالعۀ موردی که می‌خواهم انجام بدهم ممکن است مورد نادری باشد؛ تبریک عید غدیر در قبل و بعد از انقلاب. همۀ ما دیدیم که در روزنامه‌ها تیتر مشخصی می‌زنند مثلاً سالروز مبعث مبارک باد، سالروز غدیر مبارک باد. من به این فکر افتادم که قبل از انقلاب بازۀ زمانی ۱۳۳۱ تا ۱۳۹۲ را مطالعه کنم. دورنمایی که بحث امروز ما دارد اول به تاریخ است و بعد به تعریفی که از تاریخ هست اشاره می‌کنیم؛ دوم نشانه در بستر تاریخ، گفتمان، الگوی تحلیل گفتمان انتقادی کلاو، فضا و زمان و منطق گفت‌وگویی باختین، گفتمان‌کاوی تاریخی و بعد از آن نشانه‌کاوی تاریخی و نتیجه‌گیری.

تاریخ

مایکل استنفورد، فیلسوف تاریخ، تاریخ را به دو بخش تقسیم می‌کند: ۱- تاریخی که در زمان و مکان مشخص رخ داده است، مثلاً سال ۱۳۵۷ انقلاب در ایران رخ داد؛ ۲- بازآفرینی و بازفهم آن رویدادهای تاریخی که مربوط به مقالۀ بنده می‌شود، یعنی در سال ۱۳۹۴ یک بازآفرینی از ۱۳۵۷.

نشانه در بستر تاریخ

یکی از معناهای نشانه فرایند معناداری است، یعنی یک پدیده وقتی معنادار شود به آن می‌گویند نشانه. حال می‌خواهیم محور زمان را که یکی از ویژگی‌های مستقیم تاریخ است را مورد مطالعه قرار دهیم و چیزی که بسیار مهم است نشانه را نوعی شیوۀ ارجاع به ما شناساندند. جانسون و لارسن نشانه را این‌گونه تعریف می‌کنند؛ نشانه‌ها یک اتفاق، کنش، یک حالت احساسی و مانند این‌ها را بازنمایی می‌کند، مثلاً جام جهانی برای یک ملت نشانۀ غرور است و یک سال نشانۀ حسرت است.

گفتمان

گفتمان معنای کاملی ندارد، آن چیزی که من یاد گرفتم این است که ما می‌توانیم بر اساس داده‌ها یک تعریف از گفتمان را انتخاب کنیم. لاکلا: پدیده‌های اجتماعی هرگز به‌صورت کامل نیستند، معنا هیچ‌گاه نمی‌تواند تثبیت شود و این امر راه را برای کشمکش‌های همیشگی اجتماعی بر سر تعاریف جامعه و هویت باز می‌گذارد که خود تأثیرات اجتماعی به همراه دارد. این تعریف می‌گوید که معنا پایدار نیست و همیشه در حال کشمکش است.

الگوی سه‌بعدی تحلیل انتقادی کلاو ۳ بعد را به ما معرفی می‌کند؛ کردار اجتماعی، کردار گفتمانی و متن. متن دور کردار گفتمانی است که فضای تولید، توزیع و مصرف متن است و این فضا را کردار اجتماعی در بر گرفته است (فضا زمان یا همان کرونوتو) و در منظومۀ اندیشگانی باختین هست که از کانت وام گرفته و می‌گوید، ادبیات فشرده شدن فضا و زمان در فضای متن است، یعنی اینکه فضا ممکن است تاریخ باشد، ممکن است فرهنگ باشد، ممکن است گفتمان باشد؛ و آن زمان که حاصل گذشته آینده و اکنون است در متن فشرده شده و ما می‌توانیم متن را آینۀ فضا و زمان بدانیم.

گفتمان‌کاوی تاریخی

من سعی کردم چیزی که مشخصه‌های یک متن دارد را در نظر بگیرم؛ یک فرستنده داریم و یک گیرنده داریم که فرستنده در یک شرایط خاص یک متن را تولید می‌کند و گیرنده در شرایط مصرف خاص متن را می‌گیرد. جایگاه اجتماعی فرستنده و گیرنده هم مهم می‌شود و اینکه متن چه رابطه‌ای با متن‌های پیشین دارد. حال این متن از چه چیزی تشکیل شده؟ از نشانه، یعنی از کنار هم قرار گرفتن این نشانه‌ها متن را تولید می‌کند.

بررسی چند نمونه از تبریک عید غدیر

روزنامۀ مردم، غدیر را مظهری سوسیالیستی معرفی می‌کند: (جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۳۱) «ما عید سعید غدیر را به عموم مردم مسلمان ایران تبریک می‌گوییم، این عید نموداری از الغا تمام امتیازات نژادی و طبقاتی در برابر فضیلت و تقوا و شایستگی است.» این عید نشان می‌دهد که مکتب توحید همۀ عناوین و همۀ زرق‌وبرق‌ها و همۀ تجملات و تشریفات را در برابر حق و عدالت ناچیز گرفته و علی مظهر عالی‌ترین افکار سوسیالیستی را در مرتبه‌ای حقیقی و واقعی خود قرار می‌دهد.

۲۰/ ۱۰/ ۱۳۵۲ کیهان: «سالروز فرخندۀ غدیر خم، عید عالم تشیع را به عموم شیعیان، مسلمان به خصوص هم‌میهنان عزیز تبریک و تهنیت گفته، توفیق و سعادت پیروان مکتب مولی متقیان علی علیه‌السلام را در رازمند بی‌همتای عالم اسلام را از درگاه احدیت مسألت می‌داریم.» در این تاریخ غدیر نشانه می‌شود و همراه دال‌هایی همچون عید شیعیان و عالم تشیع معناسازی می‌کند.

۶ آبان ۱۳۵۹ کیهان: «غدیر خم میثاق پیامبر با امت اسلامی مبارک باد.» کیهان از واژۀ میثاق بهره می‌جوید و به جای واژۀ مردم واژۀ امت می‌نشیند و اسلام به جای مسلمان حادث می‌شود. همان‌طور که می‌بینید غدیر در این روزنامه کاملاً بار ایدئولوژیک به خود می‌گیرد و نشانه در فضای کردار گفتمانی و کردار اجتماعی در حال نزدیک شدن است.

اطلاعات: «عید غدیر یک حماسۀ خدایی و ابدی است و یک عید بزرگ اسلامی است، نه فقط صرفاً یک عید شیعی.»

دوشنبه ۱۰ مرداد ۶۷، اطلاعات: «عید غدیر خم عید استمرار ولایت و استقرار امامت بر پویندگان راستین اسلام ناب محمدی در بستر تشیع سرخ علوی مبارک باد.» (تشیع سرخ علوی روی کار می‌آید)

کیهان: «غدیر عید بیعت با امامت، روز تمامیت دین و شکوفایی نعمت‌های خداوندی بر پویندگان حق خونین ولایت خجسته باد.»

بیعت با امامت سوتیتر همان شماره‌ای است که ایران یک‌پارچه با امام خمینی تجدید بیعت می‌کند. آوردن بیعت با امام در فرایند یادکرده، با توجه به حوادث روز. (جایگزین کردن ایران به جای اسلام ناب محمدی)

۱۸/ ۱۰ /۸۵ کیهان: «عید سعید غدیر، روز اکمال دین و اجماع حکمت الهی بر شیفتگان عدالت مبارک باد.» (جایگزینی عدالت به جای حقیقت)

در سال ۹۲ کیهان از تضمین ماندگاری اسلام استفاده می‌کند.

نتیجه‌ای که از این مطالعه می‌توان بیان داشت این است که نشانه در بستر تاریخ تحت تأثیر گفتمان معنادار می‌شود و برای یافتن و کشف معنای نشانه باید به کردار اجتماعی و کردار گفتمانی و متن حاصل از تجدید نشانه‌ها اشراف داشت. با واکاوی خوانش‌های گوناگون از مناسبت غدیر در سال‌های بعد از انقلاب دریافته شد که مفهوم عید غدیر در سال‌های مختلف به‌مثابه دالی پیرامونی برای تولید معناهای جدید در مسیر هویت‌بخشی به دال‌های گفتمانی به کار گرفته شده است؛ همراه کردن این نشانه با دال‌های مرکزی چون امام، امت، اسلام، ولایت، عدالت و ... نشان‌دهندۀ این امر است که این نشانه در بستر تاریخی و زبانی تحت کاوش‌های گفتمانی به منظور تولید و تثبیت هویت و خوانش‌های ایدئولوژیک به کار گرفته شده است.

نظرات مخاطبان 0 1

  • ۱۳۹۵-۰۸-۰۳ ۱۸:۰۹ 2 0

    بعضی از پژوهشگران ادبی هم خوب یاد گرفته اند با اصطلاحاتی مانند دال، مدلول، دال مرکزی، دال شناور و ... بازی کنند و فقط حرف بزنند. دیدن تیتر چند روزنامه و در نظر نگرفتن اینکه ممکن است انتخاب این این تیترها صرفا نوعی بازی بلاغی هستند برای پرهیز از تکرار عبارات کلیشه ای غفلت بزرگی است.
                                

نظر شما