به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با تصمیم ادغام موسسات تابعه معاونت امورفرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان بعد از فعالیتی 12 ساله که فراز و نشیبهایی را نیز بههمراه داشت، به کار خود خاتمه میدهد و فعالیتهایش را به موسسه مدغم واگذار خواهد کرد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر ایجاد و عملکرد این موسسه که بهزودی منحل خواهد شد.
تاسیس بنیاد ادبیات داستانی
سال 1387 با حکم محسن پرویز، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم، «بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان» تشکیل شد. این نهاد فرهنگی از همان ابتدای تاسیس با مسائل مختلف و حواشی مختلفی مواجه بود که اوایل آذرماه سال 1389 با گمانهزنیها راجعبه انحلال این نهاد نوپا به اوج رسید. این حاشیه پای وزیر را به میان کشید و دستور ادامه فعالیت بنیاد صادر شد.
سرکار آمدن بهمن دری بهعنوان معاون امورفرهنگی جدید و معطل ماندن فعالیتهای بنیاد بهدلیل تاخیر در صدور مجوز فعالیت رسمی بنیاد نیز از دیگر حواشی این نهاد فرهنگی بود. اینها در شرایطی بود که محمود سالاری، نخستین مدیر بنیاد از بیعلاقگی دری به این نهاد نوپا نیز گلایه میکرد.
این نهاد تا 9 ماه پس از رویکار آمدن بهمندری؛ همچنان بدون مجوز، هیات مدیره و مدیرعاملِ رسمی، دست و پا شکسته به فعالیتهای خود میپرداخت. این چالش جدی موجب شد تا اعضای هیات امنای بنیاد یعنی رحیم مخدومی، محمد حسنی و محمود حکیمی نیز زبان به گلایه باز کنند.
دیگر اعضای هیات امنای بنیاد در این دوره محسن مومنی شریف، احمد شاکری، امیرحسین فردی، مجتبی رحماندوست و منوچهر اکبری بودند و شنیدهها از این حکایت داشت که مجتبی رحماندوست و احمد شاکری پیشنهاد مدیرعاملی بنیاد را نپذیرفتند.
بنیاد رسمی میشود!
نهایتا انتظارها در سال 1390؛ یعنی پنج سال بعد از تاسیس بنیاد بهسر رسید و مجوز فعالیت از سوی شورای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شد. با صدور این مجوز، محمد حسنی، مشاور راهبردی معاونت امور فرهنگی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی با رای قاطع اعضای هیاتامنا بهعنوان مدیرعامل بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان منصوب شد.
در جریان انتخاب مدیرعامل جدید، بهمندری اظهار امیدواری کرد که با این تصمیم، بنیاد بهعنوان بازوی توانمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سامان پیدا کند به فعالیتهای خود ادامه دهد اما چالشها همچنان ادامه داشت.
تخصیص ساختمانی در خیابان فرصت شمالی به بنیاد، خرید آثار داستانی، احیاء رمانها و کتابهای پژوهشی قدیمی، جلسات نقد و بررسی ادبیات داستانی، راهاندازی دو نشریه «داستان» و «یکی بود، یکی نبود» از جمله فعالیتهای مهم در زمان مدیریت حسنی بود. علاوهبراین؛ برگزاری جلسات «عصر تجربه»، «عصر اقتباس»، «نشستهای علمی» و رونمایی از تازههای کتابهای انتشارات عصر داستان و برپایی نشستهای مشترک با سایر نهادهای فرهنگی حوزه ادبیات داستانی از دیگر فعالیتهای بنیاد در این دوره بهشمار میآید.
یکی از انتقادات جدی به فعالیت حسنی، حمایت مالی از داستاننویسان سرشناس و پرداخت حقالتالیفهای بالا به آثار خریداری شده بود. وی آذرماه 1392 بعد از دو سال فعالیت از سمت خود کنارهگیری کرد و بعد از 6 ماه نیز مهدی قزلی بر صندلی این پست تکیه زد.
شعر؛ فعالیتهای بنیاد را توسعه داد
با روی کار آمدن دولت جدید در سال 1392 بنیاد نیز دستخوش تغییرات اساسی شد. این تغییر در یک تصمیم خلقالساعه ریشه دارد: ایجاد سمت قائممقام شعر که پیرو دستور مستقیم محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری وقت کشور عملی شد.
البته عمر این سمت تازهایجادشده اندک بود و با تشکیل دفتر شعر در سال 1391 به پایان رسید؛ دفتری که برگزاری جشنواره شعر فجر را در آخرین ماههای عمر دولت دهم بهعهده داشت.
با آغاز بهکار دولت یازدهم و انتصاب علی جنتی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع ساماندهی و حذف موازیکاریها در مدیریت و برگزاری رویدادها مطرح شد. یکی از این اقدامات، محول شدن امور برگزاری جشنوارههای شعر به بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان و تغییر نام این بنیاد به «بنیاد شعر و ادبیات داسانی ایرانیان» در فروردینماه سال 1393 بود.
اضافه شدن بخش شعر به وظایف بنیاد از یک سو و آمدن مدیرعامل جدید از سوی دیگر توقعات برای سامان دادن به امور شعر را بین اهالی فرهنگ و ادب افزایش داده بود؛ درحالیکه تا 6 ماه بعد از سرکار آمدن مهدی قزلی، رویدادهای ادبی همچنان در اولویت فعالیتهای بنیاد قرار داشت و بخش شعر بدون مسئول مانده بود.
بنیاد و جشنوارههای ادبی
بعد از کشوقوصهایی که در حوزه برگزاری جشنوارههای ادبی و بخش ادبی جایزه کتاب سال وجود داشت، نهایتا برگزاری جایزه ادبی جلال آلاحمد و جشنواره شعر فجر در سال 1393 به بنیاد شعر و ادبیات داستانی سپرده شد. در واقع برگزاری جایزه جلال از مجری اولیه آن یعنی خانه کتاب، به بنیاد انتقال یافت و اجرای جایزه شعر فجر نیز بعد از چندین دوره تغییر مجری، نهایتا به بنیاد رسید تا در کنار جایزه ادبی پروین، بخش قابل توجهی از مسئولیتهای بنیاد را شکل دهد.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در ادامه، چهار رویکرد دیگر در حوزه پژوهشی، آموزشی، بینالملل و تولید و ترویج را نیز برای در برنامههای خود قرار داد. فعالیتهای بنیاد به پایتخت محدود نشد و با عقد تفاهمنامه همکاری با ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی مراکز استانها دامنه فعالیتها، توسعه یافت. ازجمله فعالیتهای ملی بنیاد باید به ایجاد پایگاه تخصصی نقد شعر به نشانی در سال 1396 اشاره کرد.
تعطیلی انتشارات و حاشیهای دیگر
تعطیلی انتشارات حاشیهای دیکر بنیاد بود که در سال 1394 رخ داد. دلیل اصلی تعطیلی بخش انتشارات بنیاد رسانهای، رعایت نگاه فراشمولی بنیاد و وارد نشدن به امور صنفی صنعت نشر عنوان شده بود. این تصمیم با اتفاق نظر اعضای هیات مدیره و هیات امنای بنیاد گرفته شد.
تعطیلی انتشارات موجب شد تا بنیاد با انتشارات علمی و فرهنگی وارد مذاکره شود که نتیجه آن عقد تفاهمنامه مشترک و چاپ کتابهای بنیاد از سوی این انتشارات بود؛ رویهای که البته در سالهای بعدی، معوق ماند.
برگزاری کارگاههای آموزشی یکی از اهداف اصلی بنیاد تعریف شده بود اما این کارگاههای هرچند در شهرستانها به دلیل حضور استادان بهنام با استقبال برگزار میشد اما این نقد وجود داشته که خروجی قابلتوجهی نداشتهاست و نتوانسته بر فضای ادبیات کشور، تاثیری داشته باشد.
یکی دیگر از چالشهای جدی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در طول سالهای فعالیت خود، مساله سکونت بوده است؛ بهطوری که اجارهنشینی باعث شد پرسنل بنیاد، دو بار اسبابکشی کنند.
بنیاد از بدو تاسیس، صاحبخانه نشد و در ساختمانی واقع در خیابان موسوی(فرصت شمالی) مستاجر شد. در ادامه اما به ساختمانی قدیمی و مسکونی در کوچه نوید (واقع در خیابان استاد نجاتالهی) نقل مکان کرد که سرانجام با شکایت صاحبخانه که از رفتوآمدها و برگزاری جلسات در ساختمانش ناراضی بود، توسط شهرداری پلمب شد.
ساختمان خیابان سنایی (کوچه پنجم) آخرین مقصد بنیاد شعر و ادبیات داستانی بود که این اجارهنشینی همچنان ادامه دارد و با ادغام موسسات و انحلال بنیاد، این قرارداد نیز فسخ خواهد شد. هرچند شنیدهها حاکی از آن است که موعد قرارداد اجاره این ملک، پیشاز این به اتمام رسیده است.
بنیاد در دل موسسه مدغم
بهفراخور تصمیم ادغام موسسات فرهنگی، «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان» نیز با دو موسسه دیگر معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ یعنی خانه کتاب و موسسه نمایشگاههای فرهنگی، ادغام میشود و بهاحتمال زیاد، فعالیتهای این بنیاد در قالب یک معاونت در موسسه جدید مدغم، پیگیری خواهد شد.
حالا باید دید تغییرات آیا تغییرات ساختاری، تاثیری روی شرح وظایف پیشین بنیاد نیز خواهد داشت؟
نظر شما