فرهنگ امروز: در معرفی این کتاب که از سوی انتشارات پگاه روزگار نو و در ۲۱۶ صفحه منتشر شده عنوان شده است: آزادی در جایی قرار ندارد که از آنجا به جای دیگر برود. آزادی به پای خود به هیچ جا نمیرود. زیرا خانه آزادی جان مردمان است و تا جان مهیا نشود آزادی نمیتواند در آن خانه کند. آزادی لقلقه زبان و امری صرفا دانستنی و ستودنی نیست. بلکه امر وجودی پیوسته با جان آدمیان است و اگر جان طالب آن شود قیل و قال برمیخیزد تا آنجا که شاید صاحب آزادی جان خود را در داو قمار عشق و آزادی قرار دهد.
در این وضع چگونه مخالفان میتوانند آن را از میان بردارند؟
اگر مقصود این است که مستبدان، راه آزادی را بستهاند آیا به جای آن بهتر نیست که بگویند چون آزادی نبوده استبداد فرصت غلبه پیدا کرده است؟ آزادی را در جایی هم نمیفروشند و نمیتوان آن را به صورت بستهبندی خرید و به خانه آورد. حتی خواندن کتابهای فلسفه سیاسی هم که بر اهل فلسفه و گروههای دیگری از دانشمندان فرض است برای رسیدن به آزادی کفایت نمیکند. آزادی در جانهای هماهنگ با نظام و روابط اجتماعی آزاد، تحقق سیاسی پیدا میکند. اگر چنین نظامی وجود ندارد باید در شرایط امکان آن اندیشه کرد.
نظر شما