تاریخ طنز در ادبیات فارسی
فرهنگ امروز :رویا صدر، ادب و فرهنگ کتبی و شفاهی ما با طنز عجین است و در زندگی روزمرهمان هم حضوری روشن دارد. با اینحال طنز در پژوهشهای ادبی زبان فارسی سهم اندکی دارد. گویی جای این بخش پراقبال ادب شفاهی و کتبی ما، در بحثهای جدی ادبی نیست! بنابراین انتشار پژوهشهای طنز اتفاق مبارکی است بخصوص وقتی زمینههای کمتر پرداختهشده را شامل شود. یکی از این اتفاقات مبارک، انتشار کتاب تاریخ طنز در ادبیات فارسی نوشته دکتر حسن جوادی است که در پاییز سال ۱۳۷۸ از سوی نشر کاروان چاپ شد و چاپ دوم آن با بازنویسی و اضافات فراوان در پاییز ۱۴۰۰ به همت نشر مروارید انتشار یافت وعلیرغم مشکلات اقتصاد نشر، در اندک زمانی به چاپ سوم رسید. کتاب، بازنوسی و تکمیلشده مقالاتی است که برخی از آنها پیشازاین بهصورت کتابچه و جزوه به زبان انگلیسی و یا در قالب مقاله در نشریات فارسیزبان منتشر و بعدها در کتابی به زبان انگلیسی گردآوری شدهاند. همچنین بخشهایی مثل «طنز در سه دهه اخیر» به آن افزودهشده است.
دکتر حسن جوادی دارای مدرک دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه کمبریج است و سابقه تدریس و ریاست گروه زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه تهران دارد و سالها در دانشگاههای برکلی و کمبریج تدریس کرده و در عرصه پژوهش و ترجمه نامی آشناست. احاطه و تسلط او بر تاریخ ادبیات زبان فارسی و انگلیسی زمینهساز تحلیل تطبیقی آثار طنزآمیز ایران و جهان در کتاب حاضرشده است، امری که آنرا از بسیاری آثار پژوهشی طنز (که تاکنون به زبان فارسی منتشرشدهاند) متمایز میسازد. مباحث کتاب با شواهد متعددی از تاریخ ادبیات طنز ایران و جهان همراه است که کثرت این مثالهای ادبی یکی از وجوه تمایز آن با نمونههای مشابه است. کتاب همچنین مباحثی جدید را شامل میشود که در دیگر پژوهشهای طنز کمتر از آنها نشانی دیده میشود ازجمله بخش «زن، موضوعی برای طنز» که در آن، این موضوع ازنظر روانشناختی و تاریخی بررسی و تحلیلشده است و با مثالهای متعدد از آثار ادبی کلاسیک و معاصر طنز فارسی همراه است.
کتاب همانگونه که از عنوانش پیداست بیشتر به تاریخ طنز در زبان فارسی اختصاص دارد. ازاینرو به بحث درباره تئوری طنز نپرداخته و دو فصل ابتدایی (که به گونههای شوخطبعی و شیوههای طنز اختصاص دارد) میتواند مقدمهای برای مباحث اصلی اثر قلمداد شود. «طنز و انواع ادبی»، «طنز و مذهب»، «طنز و انتقاد اجتماعی در ادبیات فارسی پیش از مشروطیت»، «طنز در مطبوعات»، «شاعران طنز سرا و مطبوعات»، «زن موضوعی برای طنز»، «طنز در رمان و داستان کوتاه» و «طنز در نمایشنامه فارسی» بخشهای بعدی کتاب را تشکیل می دهد. «طنز در سه دهه گذشته» بخش جدیدی است که بر چاپ اول افزودهشده است و به ژانرهایی که در سایه گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی طنز ایجادشده است میپردازد. همچنین فصل «طنز فارسی در ایران و خارج از ایران در سه دهه انقلاب» در چاپ جدید بازنویسی شده و اتفاقات سالهای اخیر نیز در آن آمده است.
مؤلف، در بخشهای «طنز، هجو، هزل»، «شیوههای طنز» و «طنز و انواع ادبی»، نمونههای متعددی از طنز در ادبیات اروپایی آورده و ضمن تطبیق آنها با نمونههای زبان فارسی به بررسی نکات اشتراک و افتراق آن با سنت طنز و هجو نویسی در ادبیات فارسی پرداخته است. همچنین به بازتعریف برخی واژههای بهکاررفته در طنز پرداخته است. برای مثال ضمن تعریف دقیق واژه Irony، شاخههای مختلف آن را معرفی کرده و این معرفی را با شواهد و مثالهای متعدد همراه ساخته است. تعریف واژگانی که برای مخاطبان فارسیزبان کمتر آشناست (مثل رآلیسم متعالی و رآلیسم پست و ارتباط این دو با طنز) یکی دیگر از پیامدهای آشنایی عمیق نویسنده با ادبیات انگلیسی است که بیشک برای مخاطب فارسیزبان مفید است. معادلیابی برای لغات جلوه دیگری از این امر است که زمینه را برای برخورد تخصصیتر با واژگان شوخطبعی فراهم میسازد. برای مثال نویسنده معادلیابی «نقیضه» برای واژه «پارودی» را مناسب نمیداند و آن را «تقلید طنزآمیز» ترجمه میکند. البته با توجه به گستردگی مفهوم طنز و محدوده بهکارگیری آن در آثار ادبی، به نظر می رسد میتوان نکاتی نیز بر این سه بخش افزود. برای مثال در بخش «شیوههای طنز»، مبنای تقسیمبندی مشخص نیست. نویسنده، برای معرفی شیوههای طنز از کوچک کردن، بزرگ کردن، تقلید مضحک و کنایه طنزآمیز، طعنه و نقلقول مستقیم سخن گفته، درحالیکه از شیوههای دیگر ازجمله تکرار، وارونهسازی، جابجایی نقشها، تداخل رخدادها، کودن نمایی و تحامق یاد نکرده است.
در بخشهای بعد، وقتی سخن از مباحث نظری و کاربردی طنز فراتر می رود و به بررسی سیر تاریخی تحول طنز فارسی میرسد، مخاطب با نکات جالب و خواندنی از تاریخ و پیشینه ادبیات طنز فارسی آشنا میشود. فصلهای کتاب دربردارنده مباحث فراوانی است که هرکدام میتواند موضوع یک مقاله و پژوهش جداگانه باشد.
از آن جمله بخش «طنز و مذهب» که در یک بررسی تاریخی ضمن آوردن نمونههای متعدد از آثار شاعران دورههای مختلف تمدن اسلامی، به جستجوی ردپای طنز در تقابلهای فکری و مذهبی میرود و این پژوهش را تا زمان حاضر میگسترد. البته گستردگی مباحث در کتاب حاضر گاهی سبب میشود که به برخی نکات مهم بهاندازه کافی پرداخته نشود. برای مثال، در بخش «طنز در نمایشنامه فارسی»، وقتی سخن از وضعیت نمایشنامه در سالهای اخیر به میان میآید، نویسنده به این جملات اکتفا می کند: «در چند سال گذشته نقش فعالانه دولت در ترویج نمایش و همچنین پیدا شدن مجلات و نشریات مخصوص نمایش، روند تازهای به این هنر بخشیده است و امید زیادی به آینده آن می رود.» اینگونه برخورد، بیشتر به کار توصیف می آید تا تحقیق. در بخش «طنز در رمان و داستان کوتاه» که نکات و توضیحات ارزشمندی درباره برخی آثار مهم طنزآمیز مثل حاجیبابای اصفهانی دارد، نویسندگان جدید ایران، به دودسته تقسیمشدهاند و آثارشان موردبررسی قرارگرفته است: یکی دستهای که در آثارشان نوشتههایی طنزآمیز وجود دارد (صادق چوبک، جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی، جمال میر صادقی، سیمین دانشور و رضا براهنی)، دسته دوم، آنهایی که داستان کوتاه را بیشتر بهصورت وسیلهای برای طنز به کار می بردهاند (خسرو شاهانی، ایرج پزشک زاد، ابوالقاسم حالت و غ.داوود). ملاک گزینش این نویسندگان (که برخی به اعتراف خود نویسنده چندان آثار طنزآمیزی هم ندارند) چندان روشن نیست. در این میان جای نویسندگان مطرحی چون هوشنگ مرادی کرمانی و یا بررسی آثار جریان طنز متعهد که فریدون تنکابنی یکی از نمایندگان آنست خالی است. این نقیصه در بخش «طنز سرایی پس از مشروطیت» و «شاعران طنز سرا و مطبوعات» نیز بچشم میخورد که علیرغم برخورداری از نکات خواندنی و جالب، ملاک گزینش و معرفی شعرای طنز سرا مشخص نیست.
علاوه بر نکات گفته شده، امید است در چاپهای بعدی پارهای اشکالات تایپی و ویرایشی اثر نیز رفع شود. چراکه برخی از این لغزشها گاه باعث تغییر مفهوم هم شده است. برای مثال در ص ۲۱۰ بجای منوچهر محجوبی اشتباهاً منوچهر مجابی نوشتهشده است. در ص ۴۹۸ شاغلام صحیح است که شاهغلوم نوشتهشده است. در صفحه ۵۰۴ نبوی عضو شورای سردبیری مجله گلآقا معرفیشده است؛ در حالیکه هیچگاه گلآقا توسط شورای سردبیری اداره نمیشد. در پاورقی ص ۲۸۳ محسن دولو از نویسندگان چپ معرفیشده درحالیکه دولو کاریکاتوریست بود و تمایلات چپ نیز نداشت. در ص ۵۲۸ صلاحی را از طنزنویسان مهاجر قلمداد میکند درحالیکه صلاحی مهاجرت نکرد. در ص ۵۱۳ از دوستی سه تن تا آخر عمر صلاحی نام میبرد که یکی از آنها سالها پیش از آن فوت کرده است.
در انتها، نمی توان از جامعیت منابع انتهای بخشهای کتاب و نیز کتابنامه این اثر تحقیقی مهم یاد نکرد. وجود ضمایمی مانند فهرست مجلات و روزنامههای طنزآمیز ایران، کتابنامه (شامل منابع شرقی و غربی)، فهرست آثار و اشخاص و فهرست منابع متعدد (که نشانگر جامعیت اثر حاضر نیز هست)، مجموعهای کامل از منابع فارسی و انگلیسی درزمینهٔ طنز را دراختیار مخاطب قرار میدهد. همچنین همراه ساختن مباحث کتاب با گزیدهای از تصاویر کارتونی در نشریات قدیم علاوه بر مستند ساختن گفتهها، بر جذابیت این اثر افزوده است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی شهرکتاب
نظر شما