فرهنگ امروز: رابطه میان فلسفه و فرهنگ همواره موضوعی جذاب برای تحلیلگران و فلاسفه بوده است، خاصه اینکه بسیاری معتقدند که این دو حوزه اساسا ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند. کتاب «فلسفه فرهنگ: دامنه پراگماتیسم کلنگر» از آن دسته از کتابهایی است که بنا دارد نگاهی متفاوت به این مسئله بیندازد.
در این کتاب، مورتون وایت، یکی از فیلسوفان برجسته آمریکا، بازنگری گستردهای از فلسفه فرهنگ در قرن بیستم ارائه میکند. وی استدلال میکند که این رشته بسیار مهمتر از آن چیزی است که اغلب به رسمیت شناخته میشود و نسخه او از عملگرایی کلگرا میتواند سروشکلی به گستره آن بدهد.
وایت با نقد آرای ویلارد کواین مبنی بر اینکه فلسفه علم به اندازه کافی فلسفه است، پیشنهاد می کند که باید کلمه «فرهنگ» را به جای «علم» قرار دهیم. او از این دیدگاه کلگرا دفاع میکند که باور علمی با تجربه آزمایش میشود، اما این آزمایش به درستی در مورد سیستمها یا پیوندهای باورها اعمال میشود، نه باورهای مجزا. با این حال، او اضافه میکند که ما نظامهای اخلاقی را با توسل به احساس تعهد اخلاقی و همچنین تجربیات حسی آزمایش میکنیم.
وایت در جریان تحلیلهای روشن اثرش، به مسائل محوری در فلسفه علم، دین، هنر، تاریخ، حقوق، سیاست و اخلاق میپردازد. او در این حین، دیدگاههای کواین، تارسکی، گودمن و رالز را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه با رویکردهای پیرس، جیمز، دوهم، راسل، دیویی، کارنپ و ویتگنشتاین متاخر مرتبط هستند. او همچنین ایدههای فیلسوفان حوزه حقوق مانند هلمز و هارت را از دیدگاهی کلنگر مورد بحث قرار میدهد.
وایت در «فلسفه فرهنگ» نشان میدهد که چگونه نسخه پراگماتیسم او، شکاف سنتی میان حقیقت تحلیلی و ترکیبی و همچنین بین باور اخلاقی و علمی را به یکدیگر مرتبط میکند. در واقع، نقطه عالی کتاب ارائه دیدگاه درخشان او درباره اخلاق است، بر اساس این ایده که نظریههای علمی ما با دادگاه مشاهده روبرو هستند، در حالی که دیدگاههای اخلاقی ما با دادگاه مشترک مشاهده و احساس اخلاقی روبرو هستند.
کتاب وایت در عین حال کتابی جاهطلبانه و متواضع است. خود ایده فلسفه فرهنگ ایدهای بلندپروازانه است. فرهنگ در مفهوم وایت شامل علم، هنر، مذهب، تاریخ، قانون، اخلاق و سیاست است. اما فلسفه فرهنگ صرفاً مجموعهای متشکل از فلسفه علم، فلسفه هنر، فلسفه دین و غیره نیست. از نظر وایت، تنها در صورتی فلسفه فرهنگ به چنین نامی خوانده میشود که این فلسفههای مختلف یک رویکرد یا تعهد فلسفی مشترک داشته باشند.
نویسنده در پی آن است تا خوانندگان را با مفهومی به نام «فلسفه فرهنگ» آشنا کند، اما این مقوله تنها از طریق چیزی میسر شده که وایت آن را عملگرایی کلنگر مینامد. تعریف وایت از «عملگرایی کلنگرانه» مبتنی بر این دیدگاه است که هر انسانی میراثدار انبوهی از یافتههای علمی و حسانی بوده و رهیافتهایی که هر فرد در تناسب با انگیزههای حسانی خویش انجام داده تا این میراث را بهخوبی درک کند، برآمده از رویکردی عقلانی و عملگرایانه است. به بیان دیگر، این دکترین معتقد است که همه باورهای ما در معرض آزمایش تجربه هستند و همه آنها نه به صورت فردی بلکه به عنوان یک بدنه مشترک با این آزمون روبرو هستند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «هدف من در این کتاب ارائه یک بحث فلسفی از عناصر اصلی تمدن یا فرهنگ مانند علم، قانون، مذهب، سیاست، هنر و تاریخ است، بحثی که در آن رویکردی کلنگر، تجربی و عملگرایانه را توضیح داده و از آن دفاع میکنم.» (ص 6)
تصویر وایت از پراگماتیسم متمایز، بدیع و بسیار مرتبط با فلسفه معاصر است. این کتاب هم برای فیلسوفان نظاممندی که بر روی فلسفه زبان، فلسفه علم، فلسفه حقوق یا اخلاق کار میکنند و هم برای مورخان فلسفه که به مطالعه پراگماتیسم آمریکایی و تأثیر آن در اندیشه قرن بیستم میپردازند، جالب خواهد بود.
هدف اصلی وایت در این اثر مثال زدن و همچنین ترویج تحلیل فلسفی باورهای بنیادی در بخشهای مختلف تمدن است و بنابراین دامنه چنین تحلیلهایی را فراتر از دغدغههای اخیر آن با منطق، ریاضیات و علم گسترش میدهد. در این کار ستودنی، وایت بدون تردید موفق میشود و از این طریق خدمات ارزشمندی را هم به فلسفه و هم برای مطالعه همه جانبه فرهنگ انجام میدهد.
محققان و دانشجویان تاریخ اندیشهها و فلسفه از کتاب «فلسفه فرهنگ» به عنوان محصول نهایی بیش از شصت سال تأمل فلسفی یک متفکر مهم بهرهمند خواهد شد.
کتاب «فلسفه فرهنگ: دامنه پراگماتیسم کلنگر» را انتشارات دانشگاه پرینستون در سال 2002 و در 216 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما