فرهنگ امروز: «در یک دهه اخیر چرخش کانون توجه جمهوری اسلامی ایران برای توسعه روابط خارجی از غرب به شرق، که برآمده از تجربه قریب به چهار دهه تعاملات خارجی با غرب است، نیازمند زمینهسازیهای بین فرهنگی با کشورهایی نظیر روسیه برای تحقق روابطی وثیق است. شکلگیری روابط پایدار، مؤثر و سازنده بین دو دولت از مسیر توسعه ارتباطات دو ملت گذر میکند. هر چند عدم شناخت از محیط فرهنگی کشورهای شرقی به ویژه روسیه ریشه در رویکردهای سیاست خارجی ایران از دیرباز تاکنون دارد، اما امروزه که ضرورت شکلدهی و بازطراحی روابط دو کشور برای پیشبرد توسعه منطقهای، همافزایی در ارتقاء جایگاه کشورهای شرقی در عرصه بینالملل و مقابله با اقدامات یکجانبه آمریکا بیش از پیش مدنظر قرار گرفته است، نباید این مهم صرفاً محدود به توسعه روابط سیاسی عالی باشد. گستره حکمرانی روسیه و ایران امروزی، بخشهایی خصوصی و غیرمتکی بر دولتها را شامل میشود که پیوند بخشیدن میان آن دو نیازمند افزایش شناخت دو طرف از جذابیتها و اختصاصات فرهنگی و اجتماعی دو ملت است. جمهوری اسلامی ایران در سالهای گذشته با اتکاء به ظرفیت گفتمانی خود، ساختارهای متعدد فرهنگی را برای پیگیری و گسترش ارتباطات خارجی ایجاد کرده است.»
این سطور بخشی از مقدمه کتاب «زیر لایههای از برف» نگاهی به شاخصهای فرهنگی روسیه به اهتمام زهرا محمدی، استاد دانشگاه تهران از سوی انتشارات نگارستان اندیشه به چاپ رسیده است. گوشزد کردن این نکته حائز اهمیت است که با وجود همسایگی ما با روسیه کتاب چندانی به ویژه در بخش فرهنگ از این کشور نداریم. از طرفی توسعه روابط با روسیه باعث شده که بیش از پیش نیازمند اطلاعات به روز از کشور روسیه باشیم. بسیار جای تعجب و حیرت است که ما کتابهای چندانی درباره روسیه نداریم در حالی که به دلیل همسایگی و مناسبات میان دو کشور ایران و روسیه نیاز به اطلاعاتی از حوزه فرهنگ آن وجود دارد که کتاب «زیر لایههای برف» اطلاعات تازهای از روسیه در زمینه فرهنگ به مخاطب ارائه میدهد. برای آگاهی از جزئیات کتاب با زهرا محمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفتوگو کردیم که در زیر میخوانید:
چرا با وجود سابقه طولانی روابط دوجانبه، شناخت کافی نداریم؟
عدم شناخت ایرانیان و روسها از یکدیگر دلایل مختلفی دارد. موانع زبانی، فرهنگی، سیاسی و... زبان روسی برای ایرانیان و زبان فارسی برای روسها چندان ساده و در دسترس نبوده است. حتی در روسیه که آموزش زبان فارسی از سال 1700 میلادی به فرمان پطرکبیر و در وزارت امور خارجه آغاز شد، باز هم تنها خواص و تنها با اهداف نظامی و اقتصادی به آموختن زبان فارسی میپرداختند. زبان روسی نیز در ایران در دورههای مختلف با نوعی بایکوت روبهرو بوده است. در عصر پهلوی، هراس از اندیشههای چپ و گرایش روشنفکران ایرانی به ایدههای انقلاب اکتبر وجود داشت، پس از انقلاب نیز ملاحظات ایدئولوژیک به این هراس افزوده شد. اما در دو دهه اخیر شاهد چرخش جدی در این زمینه بودهایم و زبان روسی در ایران گسترش یافته است. اما این زباندانی لزوما به معنای شناخت فرهنگ روسیه نیست.
خانواده در جامعه روسیه چه جایگاهی دارد؟
در کتاب، به طور مفصل به بحث خانواده در روسیه پرداخته شده است. خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در روسیه شناخته شده است. نهاد خانواده در دورههای مختلف تاریخ روسیه با آسیبهای مختلفی روبهرو بوده است. از دهه 80 به بعد شاهد افزایش تعداد مادران تنها هستیم. در همین راستا قوانین حمایتی برای مادران تنها تصویب شدهاند تا مشکلات نگهداری از فرزندان مانع فرزندآوری در روسیه نشود. مساله فرزندآوری از اولویتهای سالهای اخیر سیاستهای کلان روسیه بوده است.
در فهرست مطالب کتاب به فعالیتهای فرهنگی روسیه اشاره شده، این فعالیتها شامل چه مواردی است؟
اگر فهرست کتاب را ببینید، به سادگی متوجه این موضوع خواهید شد. عادتهای غذایی، فرهنگ پوشش، عادتهای استراحت و سفر و کار و... از جمله مواردی هستند که در کتاب به آنها پرداخته شده است.
وضعیت سانسور کتاب در روسیه به چه شکل است؟
در روسیه سانسور رسمی به آن معنایی که ما میشناسیم، وجود ندارد. از زمانی که گورباچف اعلام کرد هر گونه سانسوری لغو شده است، تنها سانسور حوزه کتاب تا به حال بازنگشته است. مثلا در حوزه رسانه آشکارا با تغییر دادهها و سانسور مواجه هستیم. اما محدودیتهای اجتماعی و سیاسی، ناشران و بنگاههای انتشاراتی بزرگ را به سمت چاپ آثاری سوق میدهند که عامهپسندتر و پرفروشتر باشند. در واقع بیمخاطب ماندن ادبیات فاخر -که نتیجه سیاستهای فرهنگی کلان و سرمایهگذاریهای عجیب در حوزه سرگرمی است- ضربههای سنگینی بر پیکر کتاب وارد کرده است.
مهاجران در روسیه چه وضعیتی دارند؟
به طور کلی روسیه کشور مهاجرپذیری به شمار نمیرود. مهاجران کاری و تحصیلی بیشترین گروه مهاجران را در این کشور تشکیل میدهند که قاعدتا هیچیک نیز همیشگی نیستند. در کتاب به طور مفصل به آمار، دلایل و پیامدهای مهاجرت از روسیه و مهاجرت به روسیه و چالشها و حقوق مهاجران پرداخته شده است.
چه زمینههای فرهنگی میتواند در گسترش روابط دو کشور موثر باشد؟
ادبیات و هنر میتوانند مهمترین حوزههای تبادل و همکاری فرهنگی میان دو کشور باشند. پلهای ادبی، گفتوگوی مستقل شاعران، نویسندگان، سینماگران، اهالی تئاتر و موسیقی، نقاشان، مجسمهسازان و... بدون سایه نهادهای دولتی، نخستین گام ایجاد همکاری متقابل است
نظر شما