کل اخبار:13
-
۱۳۹۷-۰۳-۰۲ ۱۴:۴۰
درسگفتار «سرمایهداری و روانکاوی» برگزار میشود
درسگفتار «سرمایه داری و روانکاوی» با تدریس عادل مشایخی در موسسه پرسش برگزار میشود.
-
۱۳۹۶-۰۶-۰۱ ۱۷:۰۰
علم سیاست به مثابه بیان دولت/ سخنرانی عادل مشایخی درباره «تبارشناسی خاکستری است»
باید بپرسیم چگونه و از چه طریق کنشهای کلامی این قابلیت را مییابند که چیزی را در تصویر بصری رویت پذیر کنند که به خودی خود در تصویر بصری دیده نمیشود. برای پاسخ به این پرسش باید توجه کنیم که در سینمای ناطق با حضور یک «دیگری» در عرصه تصویر بصری مواجهیم. این «دیگری» چیست؟
-
۱۳۹۵-۱۰-۱۸ ۱۲:۱۶
فلسفه تحقیر حماقت است
سخن دلوز درباره فلسفه به مثابه تحقیر حماقت را بهگونهای دیگر نیز میتوان تعبیر کرد. این تعبیر به مدد شرحی که عادل مشایخی درباره میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی نوشته قابل فهم است.
-
۱۳۹۵-۰۹-۲۰ ۱۷:۴۰
عادل مشایخی: منطق اعتدال و گریز از امر واقعی
منطق اعتدال اسکلتی است که معنای اعتدال را شکل میدهد و اگر بخواهیم آن را تحلیل کنیم، باید قطعهبهقطعه پیش رفت. باید ماشین دولت، سرمایه و دیگر ماشینهایی که معنای اعتدال را تولید میکنند، بررسی کرد.
-
۱۳۹۵-۰۸-۱۵ ۰۸:۰۲
گزارشی از سمینار «امر اجتماعی چیست؟» (۲) ؛
امر اجتماعی با نگاه به نظریه انتقادی دولت
اگر بخواهیم نظریه انتقادی دولت را به عنوان یک تراکمیافتگی وضعیت اجتماعی تدوین کنیم، باید بتوانیم پس پشت این نگاه نیروهای متکثری را که از پایین حرکت میکنند، به بازیگیریم و صحنه را از نو بیاراییم و ببینیم چه نیروهایی در حال عمل کردن هستند و این نیروها چگونه پس زده و به زیر برده شدهاند و چگونه سوژهسازی شدهاند تا کسی مثل آقای سریعالقلم بگوید ما همچنان در وضعیت قبیلهای هستیم.
-
۱۳۹۵-۰۸-۱۰ ۰۹:۰۲
گزارشی از سمینار «امر اجتماعی چیست؟» (۱) ؛
قبض و بسط جامعه
به هنگام اندیشیدن به امر اجتماعی یکی از آغازگاههای نامناسب که به طرح معماهای لاینحل و اتلاف وقت منجر میشود، فرد است، خواه به معنای زیستشناختی و روانشناختی و خواه در مقام فاعل شناسایی یا خاستگاه مطلق اندیشه و عمل در معنای مورد نظر دکارت. وقتی با فرد منزوی شروع میکنیم، با معمای لاینحل دیگران یا اگوهای دیگر مواجه میشویم و کارمان به فلسفهبافیهای بیسرانجام میانجامد و از اندیشیدن به امر اجتماعی بازمیمانیم.
-
۱۳۹۵-۰۷-۱۴ ۱۸:۰۰
نظری به مقالههای اخیر سیدجواد طباطبایی و محمد قوچانی در نشریه سیاستنامه / عادل مشایخی؛
کارل اشمیت وارد میشود
قوچانی در مقالهی خود پلی را صراحت بخشیده است که دکتر طباطبایی را به اقتصاددانهای نئولیبرالی چون دکتر غنینژاد، دکتر نیلی و... میپیوندد، تا مبانی نظری «ناسیونال -نئولیبرالیسم» ایرانی انسجام، صراحت و روشنی بیشتری پیدا کند.
-
۱۳۹۵-۰۵-۰۲ ۱۷:۲۰
درسگفتارهای «هایدگر پس از هستی و زمان» برگزار میشود
موسسه مطالعاتی سیاسی- اقتصادی پرسش درسگفتارهای «هایدگر پس از هستی و زمان» را برگزار می کند
-
۱۳۹۵-۰۴-۰۹ ۱۷:۳۹
صوت /«وضعیت ترجمه در ایران» (۲)
عادل مشایخی
-
۱۳۹۵-۰۱-۳۱ ۰۹:۱۶
نگاهی به کتاب نیچه و فلسفهی ژیل دلوز، ترجمهی عادل مشایخی؛
آری گفتن به زندگی فقط با انحلال رنج امکان دارد
نیچه به مسئولیت معنای ایجابی میبخشد، اما مسئولیت او احساس بیمسئولیتی کامل و خود را از قید ستایش و نکوهش اکنون و گذشته آزاد کردن است. هنگامی که یونانیان وجود را جنایتکارانه و «گستاخانه» میخوانند، بر این گمانند که خدایان انسانها را دیوانه کردهاند: وجود مجرمانه است اما خدایانند که مسئولیت این خطا را بر عهده میگیرند. یونانیها وجود را جرم میدانند، مسیحیها گناه. یونانیها میگویند تو مقصری، مسیحیها میگویند من مقصرم. انسان نیچهای اما بیگناه است، بیگناهی نیچه اما به چه معناست؟
-
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۴:۴۵
«تعالی اگو» سارتر برای نخستین بار در ایران منتشر شد
«تعالی اگو» ژان پل سارتر برای نخستین بار با ترجمه عادل مشایخی در ایران منتشر شد.
-
۱۳۹۴-۰۸-۰۴ ۰۹:۴۰
گفتاری از صالح نجفی در سمینار «وضعیت ترجمه در ایران» (۲)؛
سوژه ناساز و بیاندام مترجم
سوژه مدرن یا سوژه مترجم در وضعیت تاریخی ما عملا یک سوژه ناساز است. معیار مترجمین بر درستی یا غلطی ترجمه در دو سطح است: سطح اول dissonance درون متن است، به این معنا که قطعههایی (fragment)در متن وجود دارد که به آینده ای ارجاع می دهید که هنوز زمان آن نرسیده. سطح دوم ناسازیای است که تمامیت آن متن را در بستر تاریخیاش تعریف میکند، به این معنا که قطعههایی (fragment) در متن هست که آن را با تمامیت فرهنگ تاریخیاش نیز ناهماهنگ میکند.
-
۱۳۹۴-۰۷-۲۹ ۰۹:۳۵
گفتاری از عادل مشایخی در سمینار «وضعیت ترجمه در ایران» (۱)؛
ترجمه به مثابه حرفه؛ ترجمه به مثابه رویداد
در هر جامعهای سازوکارها و تکنیکهایی به کار میافتد تا این رویداد ترجمه مهار شود و مترجم به قلاب یا قناره هویت یا نقشی اجتماعی بیاویزد. ترجمه بهمنزله حرفه محصول همین سازوکارهاست. درنتیجه همین سازوکارهاست که ما رام و سربهراه هر از گاه بادی به غبغب میاندازیم و با ژستی ابلهانه خود را معرفی میکنیم: «حرفه، مترجم».