فرهنگ امروز/ آتنا آلیاسین:
اشاره: خشونت علیه زنان محور اصلی داستان هر دو فیلم «واکنش پنجم» و «ملی و راههای نرفتهاش» ساختۀ تهمینه میلانی محسوب میشود. مسائل و معضلات زنان همواره در کانون توجه این کارگردان بوده است. هرچند برخی از منتقدان، فیلمهای او را دربارۀ زنان اغراقآمیز و غیرقابل انطباق با واقعیت میدانند، اما با مراجعه به پروندههای پرشماری که در خصوص نقض حقوق زنان وجود دارد، میتوان مصداقهای واقعی این فیلمها را در جامعۀ امروز ایران مشاهده کرد. هرچند ممکن است شدت خشونتی که در فیلمها دیده میشود برای برخی از مخاطبان غیرقابل باور باشد، اما این میزان از خشونت در برخی از موارد در عمل اتفاق میافتد.
مقدمه:
رئیس انجمن روانپزشکان ایران در دیماه ۱۳۹۶ اعلام کرد که «به طور تقریبی ۲۰ درصد از زنان در طول زندگی خود تجربۀ خشونت فیزیکی و حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد نیز تجربۀ خشونت عاطفی را دارند. سه نوع همسرآزاری جسمی، عاطفی و جنسی وجود دارد. خشونت عاطفی یعنی بین دو نفر رابطۀ درست و منطقی برقرار نیست که شامل رفتارهای بینفردی، رفتار کلامی و عدم توجه و قهر کردن است. بیتوجهی به خواستههای زن مانند ارتباط با خانوادهاش، دکتر رفتن و ادامه تحصیل از مصادیق این نوع آزار هستند. خشونت فیزیکی شامل صدمه زدن مانند پرت کردن اشیا، هل دادن تا تهدید با ابزار خطرناک میشود.»
طبق آمارهای اینچنینی که ارائه میشود، مسئلۀ خشونت علیه زنان وجود پررنگی داشته و البته اختصاص به کشوری خاص ندارد، بلکه این خشونت بنا بر دلایل مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در تمامی نقاط جهان دیده میشود و تنها در شدت و ضعف آن تفاوتهایی وجود دارد. هرچند ممکن موضوع فیلمهای میلانی عمومیت نداشته باشند، اما برگرفته از مسائل همین جامعهاند. میلانی در روند فیلمسازیاش سعی داشته که از پیشداوریهای قالبی دربارۀ زن و مرد دوری گزیند و لایههای پنهان هنجارهای اجتماعی را واکاوی کند و نسبت به مفاهیم بدیهی انگاشتهشده در ذهن مخاطب، پرسشهایی را برانگیزد.
فیلم را در مقام یک متن نمیتوان جدای از جامعه در نظر گرفت. معنای متن فیلم تحت تأثیر بافت فیزیکی، روانشناختی و اجتماعی فرهنگی که متن در آن ساخته یا بدان ارجاع شده، قرار دارد؛ لذا در رمزگان فرهنگی و ایدئولوژیکی، بخش اصلی رمزگان فیلم است، چراکه چیزها و شخصیتها هرگز بدون هویت پیشین وارد فیلم نمیشوند؛ آنها از نخستین لحظۀ ورود دلالتهایی را که در دنیای خارج از فیلم یافتهاند با خود به فیلم وارد میکنند. به همین اعتبار میتوان هر فیلم را یک فیلم آموزشی دانست، چراکه جدا از موضوع خود دربارۀ مجموعهای از مشخصههای فرهنگی نیز اطلاعاتی به دست میدهد. ترکیب این کدهای فرهنگی یا غیرسینمایی با رمزگان ویژۀ سینما در هر فیلم ویژگی و منش خاص آن فیلم را میآفرینند. میلز به همین اعتبار در خصوص زبان و سینما نوشته است که «هر فیلم مکان ملاقات سینما و غیرسینماست». (میلز،۱۹۸۱)
آثار میلانی نیز دربارۀ مشخصههای اجتماعی اطلاعاتی به دست میدهد و داستان فیلمها تحت تأثیر بافت فیزیکی، روانشناختی و اجتماعی فرهنگی که متن در آن ساخته شده، قرار دارد. زنان نقش اول داستانهای او عمدتاً با نام فرشته بیانگر زنانی با روح پاک و به دنبال صداقت و مهر هستند که برای رسیدن به خواستههای طبیعی خود مجبور به تحمل رنجها و سختیهای بسیاری میشوند.
کافه
کافه در فیلمهای میلانی مکان مهمی به شمار میرود، زیرا نماد حوزۀ عمومی است، جایی که در آن افراد خود واقعیشان را نشان میدهند و لایههای پنهانی زندگیشان را بازگو میکنند. در حقیقت، کافه مکانی برای اعتراف به نیازها و خواستههایی است که افراد در هر مکانی امکان بازگو کردن آن را ندارند.
هابرماس میگوید که حوزۀ عمومی پدیدهای اجتماعی است، «آن را نمیتوان بهعنوان یک نهاد و یا سازمان تصور کرد. حوزۀ عمومی حتی چارچوبی از هنجارها با قابلیتها و نقشهای متفاوت نیست که در آن روابط افراد تنظیم شود، بلکه حوزۀ عمومی را میتوان بهمثابه شبکهای برای دادوستد و بیان دیدگاهها و اطلاعات تعریف کرد». (انصاری:۲۲۷)
واکنش پنجم با صحنۀ حضور زنان در یک رستوران آغاز میشود، جایی که زنان گرد هم آمدهاند تا از ابراز رضایت ظاهری از همسرانشان به لایههای پنهانی و واقعیتهای زندگی خصوصیشان برسند. مسئلۀ استقلال مالی زنان در این بخش مطرح میشود و زنان به خاطر داشتن پدر، همسر و برادر متمول شکرگزار هستند. بهمرور در این فضای گفتوگومحور هریک از زنان از مشکلات زندگی مشترک میگویند و اینکه در زندگی روزمرهشان با چه مسائل و مشکلاتی روبهرو هستند و واقعیتها آشکار میشود.
در «ملی و راههای نرفتهاش»، خواهر همسر ملی در رستوران از رابطۀ پنهانیاش با مرد متأهلی سخن میگوید و از مشکلات عاطفی که با همسرش دارد صحبت میکند. در این فضای بدون نظارت ساختارهای حقوقی، امکان بازگو کردن واقعیتها برای یک زن فراهم میشود و او بدون هیچ واهمهای از مجازات جامعه، حقیقت را بیان میکند.
طلاق
طلاق یکی از راهکارهای مناسب برای زندگیهایی محسوب میشود که طرفین به دلیل تفاوت در دیدگاهها و ارزشها در دستیابی به تفاهم با مشکل جدی مواجه هستند. میلانی در هر دو فیلم به بررسی مسائل حقوقی و اجتماعی طلاق میپردازد. در واکنش پنجم تمامی زنان از زندگی زناشویی ابراز نارضایتی میکنند، اما هریک بنا بر دلیلی از طلاق گرفتن سر باز میزنند. یکی از زنان در جواب اینکه چرا طلاق نمیگیرید، میگوید که «جواب دوروبریها را چه بدهم» و زن دیگر میگوید «داروندارم به اسم شوهرم است» و دیگری نگران فرزندانش است. در فیلم «ملی و راههای نرفتهاش»، ملی پس از اینکه توسط شوهر مورد ضربوشتم قرار میگیرد به خانوادهاش پناه میبرد و با عدم حمایت آنها روبهرو میشود.
زمانی که ملی خود را از سوی همسرش در معرض خطر مرگ احساس میکند و به خانوادهاش میگوید که قصد دارد طلاق بگیرد، با واکنش شدید آنها مواجه میشود. خانواده ملی به او میگویند که «کفر نگو»، «حرف گندهتر از دهنت میزنی»، «بعد از طلاق چهکار میخواهی بکنی»، «ما تا حالا طلاق نداشتیم»، «رسوایی است»، «طلاق آخر کار نیست، برمیگردد (شوهر ملی) و خطخطیات میکند». ملی که با مرکز مشاورۀ خانۀ امن تماس داشته، میگوید که قانون از او حمایت میکند، اما از خانواده جواب میشوند که «همین قانون تو را با سلام و صلوات به خانۀ شوهر برمیگرداند». در حقیقت راهکارهای قانونی و روانشناختی برای حل مشکلات زنان ابتر میماند، زیرا بسیاری از مردم از قوانین حمایتی از زنان اطلاع ندارند و بخش بزرگی از قوانین حمایتی نیز به دلیل هنجارهای اجتماعی و ارزشهای فرهنگی که طلاق را مذموم میداند، قابلیت اجرایی خود را از دست میدهند.
قانون
شکایت قانونی زنان از مردان برای حصول نتیجه و رسیدن زنان به حقوحقوق واقعیشان نیست، شکایت همواره برای تنبیه مقطعی مردان انجام میشود و پس از آن بدون اینکه تغییری جدی در رفتار و نگرش مردان نسبت به زنان صورت گیرد، زندگی زناشویی ادامه پیدا میکند.
در «ملی و راههای نرفتهاش» پس از درگیری شدید ملی و شوهرش، همسایهها با پلیس تماس میگیرند و پلیس به خانۀ ملی مراجعه میکند. تنها زمانی نیروی انتظامی قادر است با شوهر برخورد کند که ملی از شوهر شکایت کند و ملی به دلیل تهدیدهای شوهر مجبور میشود از شکایت صرفنظر کند.
در سرانجام رفتارهای خشونتبار شوهر ملی، او پس از اینکه بهشدت از خشونت فیزیکی شوهر آسیب میبیند، فرزندش سقط میشود و جانش به خطر میافتد، شکایت میکند، اما در نهایت به دلیل فشارهای خانواده و عدم حمایت اجتماعی مجبور میشود رضایت دهد و با مردی که مشکلات عمیق و جدی روانی دارد در یک خانه به زندگی مشترک ادامه دهد.
در واکنش پنجم نیز فرشته شکایت قانونی از پدرشوهر را در آخرین اولویت قرار میدهد؛ زیرا پدرشوهر او قانون خودش را دارد و به قانون حامی فرشته تن نمیدهد. فرشته میگوید که دادگاه برای پدرشوهرش کسر شأن است و او قواعد مخصوص به خودش را در ارتباط با دیگران به کار میگیرد. در فیلمهای میلانی بهطورکلی مردان به قانون رسمی بیاعتنا هستند و بنا بر افکار و خواستههای خودشان با زنان رفتار میکنند. شوهر ملی در جواب اینکه چرا شأن و حقوق ملی را رعایت نکرده و او را کتک زده میگوید که «زنمه، ناموسمه، مال منه». پدرشوهر فرشته در واکنش پنجم نیز به عروس میگوید، «میخواهم سایۀ خودم روی سر بچههای پسرم باشد»؛ درحالیکه از نظر قانون فرشته حق نگهداری از فرزندانش و زندگی با آنها در یک خانه را دارد و پدرشوهر نمیتواند جلوی این حق را بگیرد.
خشونت
«خشونت علیه زنان یکی از مشکلات اکثر جوامع به شمار میرود و در واقع پدیدهای است کهن و جهانی که تمام کشورها متناسب با ویژگیهای خود میبایست زمینههای آن را بشناسند و با بسیج تمام امکانات به کنترل و مهار آن بپردازند. زمینههای خشونت علیه زنان تکعلّی نیستند و به همین دلیل طیف گستردهای از تبیینهای نظری را دربر دارند. این گستردگی در بنیان نظری و بالطبع نحوۀ برخورد با مسئله در روش و یافتهها گوناگونی به وجود آورده که طیف وسیعی از رویکردها را در تبیین خشونت علیه زنان پدید آورده است.» (هومن:۱۰)
انواع خشونت علیه زنان در آثار میلانی بازتاب دارد. خشونتی که از سوی جامعه، خانواده و همسر در اشکال گوناگون بر زن تحمیل شده، به انحای مختلف نمایش داده میشود. خشونت عاطفی شامل عدم برقراری ارتباط درست قبل از ازدواج و پس از آن مشکلی است که دختران با آن دستبهگریبان هستند.
عدم درک نیازهای دختران جوان و قبح عاشق شدن و ابراز عشق به جنس مخالف ازجمله خشونتهای پنهانی به شمار میرود که آسیبهای روحی و روانی برای آنها در پی دارد. همچنین از سوی مردان هم پسندیده نیست که یک زن قبل از ازدواج به مردی که دوست دارد ابراز علاقه کند. در «ملی و راههای نرفتهاش» شوهر ملی به دلیل رابطۀ عاطفیای که ملی پیش از ازدواج داشته، دچار شک مداوم نسبت به ملی است؛ درحالیکه هر نوع رابطه قبل از ازدواج با دختران را برای خود مجاز میداند.
در واکنش پنجم نیز حاج صفدر (پدرشوهر فرشته) احساسات مادری فرشته را کاملاً نادیده میگیرد و در مورد زندگی فرزندان او طبق خواستههای خودش تصمیم میگیرد نه نیازهای روحی و عاطفی فرشته بهعنوان یک زن جوان.
از دیدگاه دریدا جامعهشناس و فیلسوف فرانسوی، «خشونتی که به مفهوم متداول آن در جامعه میبینیم ریشه در نوعی خشونت انتزاعی و کلی دارد که خشونت اولیه نام دارد. دریدا منشأ خشونت تجربی در تمام اشکالش را در زبان مییابد؛ خشونت اساسی که جزء لاینفک زبان است از طریق ایجاد تفاوت و تقابلهای دوگانه عمل میکند و این تضادها و تقابلها با تأثیر بر تمامی نظامهای معنایی و تفسیری، خشونت رایج در جامعه را بنیان نهادهاند.» (ناهید شهبازی)
این تقابلها و دوگانهها از طریق زبان ساخته و نهادینه میشوند. دوگانۀ زن ناتوان و مرد قوی، زن ساکت و مرد شجاع، ادب زنانه و گستاخی مردانه و... همگی ازجمله تقابلهای دوگانهای هستند که از طریق زبان در فرهنگ تولید میشود و از طریق آموزش اجتماعی به مردان و زنان انتقال مییابند. بدینترتیب، خشونت علیه زنان در طول سالها و نسلها و قرنها ادامه پیدا میکند. در آثار میلانی مردان در رفتارهای کلامی با زنان همواره خود را محق میدانند و زنان بهعنوان افراد دارای حق مساوی در گفتوگوی دوطرفه پنداشته نمیشوند و اگر گفتوگو در جهت برآوردن خواستههای زنان باشد، از سوی مردان قطع میشود. زنان باید همواره «ساکت» و «مطیع» باشند در غیر این صورت افرادی یاغی و بیمسئولیت خطاب میشوند که نسبت به زندگی و فرزندانشان بیتوجه هستند.
همسر ملی برای خود این اجازه را قائل است که با هر نوع لحنی با ملی صحبت کند و از به کار بردن کلمات ناشایست در گفتوگو با ملی ابایی ندارد. بارها و بارها ملی را با جملات ناپسند مورد توهین قرار میدهد، درحالیکه انتظار دارد پس از آن ملی همچنان با محبت و عشق با او رفتار کند.
خشونت فیزیکی نیز ازجمله دستاویزهای دیگری است که در فیلمهای میلانی برای ساکت نگه داشتن زنان استفاده میشود. همسر ملی بهمحض اینکه اتفاقی مخالف میلش رخ دهد او را کتک میزند و ملی را مقصر میداند و میگوید که «رفتارهای تو باعث عصبانیت من و کتک زدنت میشود». در واکنش پنجم نیز پدرشوهر برای مطیع کردن فرشته از انداختن او به زندان جلوی چشمان فرزندانش ابایی ندارد و نهایت خشونت را برای تنگ کردن عرصه به عروس و نوههایش به کار میگیرد.
«ملی» و «فرشته» تمامی راهکارهای اجتماعی و قانونی موجود را امتحان میکنند تا شاید راهی برای نجات و بهبود زندگی به وجود آید، اما در نهایت این ساختارهای مردسالار جامعه هستند که سرنوشت این زنان را تعیین میکنند نه میزان تلاش و خواستههای آنان. نتیجۀ تمام رنجها و زحمتهای زنان چیزی نیست جز بنبستی که در آن مردان فرمانروایی میکنند.
نتیجهگیری
دو فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» و «واکنش پنجم» از ساختههای تهمینه میلانی، علیرغم اختلاف چهاردهسالهشان در تولید، از مفهوم مرکزی خشونت بهره بردهاند. خشونت علیه زنان مفهوم مرکزی است که میلانی آن را در قالب دو چهره، حاج صفدر (پدرشوهر فرشته) و سیامک (همسر ملی) به تصویر کشیده است. عناصر دیگری چون «آزادی بیان زنان در کافه و رستورانها»، «توجه به رهاوردها و رهیافتهای قانونی» و «چارچوبهای هنجاری و ارزشی طلاق و جدایی زنان» همگی در مواجهه با خشونت و ذیل آن به بیان سینمایی درآمدهاند. میلانی تلاش دارد تا در این دو فیلم ساختارهای حقوقی را در ارتباط با خشونت به چالش بکشد و در پرتو به چالش کشیدن این ساختارها به نقد اجتماعی دست بزند. دیدگاه میلانی در این دو فیلم بر رابطۀ دیالکتیکی میان حقوق و جامعه مبتنی است. حقوحقوق شهروندی (در اینجا حقوق زنان) بدون بسترهای اجتماعی و فرهنگی بهنوعی ایستایی و عدم نتیجهبخشی مبتلاست و آزادی عمل اجتماعی و اعتبار و شأنیت فردی، بدون توجه و شناخت حقوقی ناقص است. حقوق و جامعه در این دو اثر سینمایی، حیاتی وابسته و پیوسته دارند.
منابع:
*انصاری، منصور، دموکراسی گفتوگویی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۴
*شهبازی مقدم، ناهید، وظیفهشناس، سارا، ساختارهای بنیادی خشونت در زبان و تأثیر آن بر خشونت و تجاوز علیه زنان از دیدگاههای غربی، غربشناسی بنیادی، سال هفتم، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۹۵، ۴۵-۶۷
*میلز، اندرو، درآمدی بر نظریه فرهنگی معاصر، ترجمه جمال محمدی، تهران: ققنوس، ۱۳۸۵
*هومن، حیدرعلی، رهنمای عملی فراتحلیل در پژوهش علمی، تهران: سمت، ۱۳۷۸
نظر شما