فرهنگ امروز/ مهسا کلانکی: مردی که سالهای عمرش را در اعتلای فرهنگ و ادب ایران زمین گذرانده، مؤسس مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل، عضو و رئیس انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی، عضو هیئت امنای انجمن فلسفه ایران و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
مهدی محقق هماکنون نود سال از عمرش میگذرد؛ بهتر است بگوییم عمر باعزتش که سالها صرف تحقیق، تصحیح و شرح کتابهای ادبی و فلسفی شده و بیش از 80 اثر در این زمینه منتشر کرده است.
او سالها در دانشگاه مکگیل به تدریس علوم شیعه مشغول بوده است و گفتوگویی که در ادامه میآید دیدگاه این استاد دانشگاه درباره جایگاه تصحیح و تدریس متون شیعی است.
یکی از موضوعاتی که به تازگی از سوی برخی پژوهشگران مطرح شده کمکاری موسسات در معرفی و تصحیح آثار مکتوب تشیع است. حال میخواهیم با این پرسش آغاز کنیم که از دیدگاه شما آیا در این زمینه مصححان ما عملکردی موفق داشتهاند یا خیر؟
آنچه مسلم است نباید با دید انکار به این کتب نگاه کنیم. در حوزههای علمیه کتابهای عربی اهل سنت را میخوانند. به عنوان مثال کتاب «البهجة المرضیة فی شرح الالفیه» از جلال الدین سیوطی که از بزرگان اهل تسنن بوده و کتاب او یکی از منابع مهم درسی طلاب در حوزههای علمیه است. همچنین آثار دیگری مانند «الاتقان فی علوم القرآن» که مؤلف آن عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی است. برخی با غرضورزی مطالبی درباره تفکیک منابع شیعه و سنی میگویند، در حالی که این آثار همگی فرهنگ اسلامی هستند و ما به آن احترام میگذاریم؛ همانگونه برای تفسیر «مجمع البیان» طبرسی که تفسیری شیعه هست، احترام بسیاری قائل هستیم. برای «تفسیر الکشاف» زمخشری و تفسیر طبری نیز ارزش بسیاری قائلیم.
بسیاری از این قضاوتها، قضاوتهای عامیانه است و کتابهایی که مربوط به ترویج شیعه است در حوزه علمیه قم به اندازه کافی منتشر میشود و کمبودی در این زمینه نیست. اختلافات فقهی، اختلاف در اصول دین و اختلاف در امر خلافت و امامت، منشأهای شکلگیری گروهها و فرق اسلامی بودهاند و چه در حوزه اختلافات فقهی و اختلاف در فروع و چه در حوزه کلام و عقاید و همواره بزرگان کوشیدهاند که از میزان اختلافات بکاهند.
یعنی به گفته شما آثار اسلامی قابل تفکیک نیست و ما به همان اندازه که برای آثار شیعی ارزش قائل هستیم و روی آنها تحقیق میکنیم باید در زمینه آثار اهل تسنن نیز به پژوهش و تصحیح آثار بپردازیم؟
همه این آثار فرهنگ اسلامی و برای ما ارزشمند است. زمانی که شیخ طبرسی تفسیر خود را نوشت قبل از او زمخشری، که اهل تسنن بود، تفسیر الکشاف را نوشته بود. طبرسی به عنوان یک فرد شیعه مذهب مطالب بسیاری را که در تفسیر الکشاف آمده بود در تفسیر خود گنجاند.
تصور نمیکنید برخی از منابع تشیع به دلیل اینکه کاتبان آنها گمنام بوده آنگونه که شایسته بوده مورد بررسی قرار نگرفته است؟
یکی از مهمترین دلایل این موضوع این است که شیعه همواره در حصر بوده است. به غیر از زمان صفویه که حکومت شیعی شد پیش از آن حکومت سنی بر ایران حاکم بود. با وجود این دانشمندان شیعه در همه علوم و فنون کتاب نوشتند. اختلافی که میان چهار مذهب فقهی حنبلی، شافعی، مالکی و حنفی هست بیشتر از اختلافی است که میان شیعه و سنی دیده میشود. زیربنای فقه اسلامی مبتنی بر قرآن و حدیث و اجماع و عقل است و در شیعه و سنی به کیفیت بالایی دیده میشود و فقه ما مغایر با فقه اهل سنت نیست. حتی شیخ طوسی کتابی دارد به نام کتاب «الخلاف فی الاحکام اختلاف» بین فقهای سنی و شیعه را بررسی کرده و آنجا دیده میشود اختلاف میان چهار مکتب سنی بیش از اختلاف آنها با شیعه است.
البته از سوی دیگر بسیاری از نسخهها به دلایلی مانند انحصار در کتابخانهها از دسترس پژوهشگران خارج هستند و این موضوع میتواند یکی از دلایلی باشد که مصححان ما کمتر به سراغ تصحیح این آثار میروند.
مسلما باید روی این آثار تحقیق و بررسی بیشتری شود. مقالات و کتابهایی درباره آنها نوشته شود تا دنیا از این آثار با خبر شود. باید زمانی برسد ما خودمان ارزش میراثمان را درک کنیم و قدر آنها را بدانیم. نباید با نگهداری این نسخههای خطی در گنجینهها، آنها را به نوعی زندانی سازیم، بلکه این آثار باید فهرستبندی شده تا پژوهشگران و دانشگاهیان در تحقیقات خود از آنها استفاده کنند، چرا که این نسخهها در پیشرفت علم بسیار موثر هستند. بسیاری از نسخ خطی ما هماینک در گنجینههای خطی موزههای اروپا نگهداری میشود، ولی خوشبختانه اکنون توجهها بیشتر به این حوزه جلب شده است.
راهکارهای رفع مشکلاتی که بر سر راه میراث مکتوب تشیع وجود دارد چیست؟
مسئولان باید کمک کنند و از آثار پژوهشی در این حوزه حمایت کنند. گاه دیده میشود که این مکتوبات در انبارها میمانند و کسی به آن ها مراجعه نمیکند. این منابع، آینه تمام نمای پشتوانه اصیل ایران اسلامی است که باید نسل امروز از آن آگاهی یابند و بدانند که پیشرفتهای ما در عرصههای مختلف علوم، ریشهای تاریخی دارد. باید اجازه داد تا جوانان هم در این عرصه تلاش کنند و تواناییهای خود را بسنجند. البته رفتن در این مسیر باید همراه با اساتید چیرهدست باشد چرا که گفتهاند:
«بی پیر مرو تو در خرابات/ هرچند سکندر زمانی».
وضعیت کنونی مطالعات اسلامی در ایران و جهان را چگونه میبینید؟ در دانشگاه مکگیل که در آن به تدریس علوم شیعه پرداختید، در این زمینه موفق عمل شده؟
متاسفانه اکنون کرسیهای اسلامشناسی و ایرانشناسی یکی پس از دیگری تعطیل میشود. اصول فقه شیعه را برای اولین بار به دانشگاه مکگیل بردم و فرهنگ اصطلاحات اصول فقه را در آنجا چاپ کردم ولی متأسفانه کرسی مطالعات شیعی در آنجا به سوء تدبیر برخی از متولیان امور دانشگاهی تعطیل شد. من تا زمانی، هرسال یک ترم به دانشگاه مکگیل میرفتم که کرسی مطالعات شیعه تعطیل نشود که در نهایت شد.
ایبنا
نظر شما