شناسهٔ خبر: 65036 - سرویس اندیشه
نسخه قابل چاپ

اقتراح انجمن جامعه‌شناسی از اسدالله نقدی درباره تغییرات اجتماعی ایران

گذار شهری با بیم‌ها و امیدهای درهم تنیده

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جامعه ایران در طول ۱۵۰سال گذشته حرکت تناوبی بین سنت و تجدد و قدرت این دو نیرو در هماوردی اغلب تحولات مهم معاصر از جمله انقلاب مشروطه، دوران نوسازی اول، کودتای ۲۸مرداد و نوسازی دوم، انقلاب اسلامی و جنبش‌های متعاقب آن و نیز تحول بعدی و مستمر و هنوز ساری و جاری، عدم درک درست، همزمان و متعادل از دو رویه بورژوازی تمدن غرب (علم و مدنیت و وجه و صورت استعماری آن) بوده است.

فرهنگ امروز:الناز شیری، مهم‌ترین ویژگی جامعه ایران در تاریخ معاصر چیست؟
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جامعه ایران در طول ۱۵۰سال گذشته حرکت تناوبی بین سنت و تجدد و قدرت این دو نیرو در هماوردی اغلب تحولات مهم معاصر از جمله انقلاب مشروطه، دوران نوسازی اول، کودتای ۲۸مرداد و نوسازی دوم، انقلاب اسلامی و جنبش‌های متعاقب آن و نیز تحول بعدی و مستمر و هنوز ساری و جاری، عدم درک درست، همزمان و متعادل از دو رویه بورژوازی تمدن غرب (علم و مدنیت و وجه و صورت استعماری آن) بوده است. ویژگی سوم، جوانمرگی و عدم انباشت و استمرار فعالیت‌ها، سازمان و سامان‌های اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و فرهنگی است؛ برای نمونه صنایعی که چندین و چند نسل دوام و فعالیت داشته باشد یا بنیاد و نهادهای اجتماعی پر دوام، نداشته‌ایم.
 مهم‌ترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
نخست، تجربه نوسازی و گذار و شکل‌گیری سازمان‌ها و نهادهای مدرن (آموزش مدرن و دیوان‌سالاری جدید و ...).
دوم، یکی دیگر از مهم‌ترین تغییرات جامعه ایران در تاریخ معاصر «گذار شهری» در طول یک سده گذشته است. جامعه ایران از یک جامعه به  شدت روستایی- عشایری به جامعه‌ای غالبا شهری تبدیل شده است (میزان شهرنشینی در ابتدای قرن ۱۴ شمسی حدود ۱۸تا ۲۰درصد بود و در سال پایانی قرن به حدود ۸۰درصد بالغ شده است).
سوم، تجربه چندین جنبش و کودتا، تحول اجتماعی بزرگ و پشت سر گذاشتن دو انقلاب مهم؛ انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی از دیگر ویژگی‌های ایران معاصر است.
 چه مفهومی مهم‌ترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف می‌کند؟
مفاهیمی چون؛ گذار، تعارض سنت و تجدد، تغییرات ناپایدار و عدم انباشت توسعه، جامعه نمایشی و جزیره‌ای مفاهیمی هستند که برای توصیف تحولات ایران می‌شود به کار بست. «هر که آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت»
  روندهای اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کدامند؟
شهری شدنِ مضاعف و کمّی بدون همراهی الزامات کیفی «شهری‌شدگی»، افزایش فقر، نابرابری و شکاف طبقاتی و ظهور طبقه نوکیسه رانتیر، نمایش ثروت و تشدید محرومیت نسبی در جامعه؛ زباله‌گردی نمادی از فقر دامن‌گیر است به‌خصوص ورود زنان بدین عرصه، افزایش مشارکت و حضور زنان، فسادآلود بودن مناسبات اداری و اجتماعی، مهاجرت‌های اکولوژیک ناشی از تغییرات اقلیمی؛ اگر چه از شروع اولین موج‌های مهاجرت روستا- شهری در ایران بیش از یک قرن می‌گذرد، اما احتمال تشدید آن در اثر خشکسالی‌ها و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن و تنش‌های بیشتر پیرامون «حقّابه»ها در آینده وجود دارد.
الگوی توسعه نامتوازن و تمرکزگرایی به ظهور حاشیه‌نشینی و همه پیامدها و همزادهای آن منجر شده است. بیش از یک سوم ساکنان شهرها را سکونت‌گاه‌های غیررسمی و بافت‌های ناکارآمد شهری با بیش از ۲۰میلیون سکنه تشکیل داده است که در صورت عدم مدیریت و به رسمیت شناختن، مستعد پرورش و گسترش انواعی از تنش‌های اجتماعی در آینده است. افزایش خشونت عُریان در عرصه‌های مختلف (در حوزه زبانی و قلمرو اجتماعی و عملی) به‌خصوص تسری آن به نهاد خانواده نظیر واقعه دهشتناک اهواز و شیراز و...، احتمال فعّال‌تر شدن برخی شکاف‌های اجتماعی، گسترش و نهادینه شدن فرهنگ دست‌اندازی به منابع عمومی و رانت و عرصه‌های طبیعی و شهری و اقتصادی، کم شدن حساسیت‌های اجتماعی به مسوولیت اجتماعی شهروندان نسبت به سرنوشت جمعی.
۵. برای شخص شما کدام خصوصیات این تغییرات امیدآفرین و کدام بیم‌آفرین هستند؟
بیم‌ها: 
افزایش سواد و تحصیلات یک قوت و فرصت است و البته همزمان تیغ دو لبه است. از یک‌سو سرمایه انسانی را گسترش داده و در عین حال به دلیل مدرک‌گرایی و فارغ‌التحصیلان کم کیفیت در بیش از ۲۵۰۰دانشگاه و موسسه آموزش عالی، جامعه سالیان متمادی هزینه این کمّی‌گرایی را خواهد پرداخت؛ به ویژه «اشباع شدن از دکتر» که در نظام اداری و اقتصادی صورت گرفته است. دیگر این موضوع مختصّ وزرا و مدیران کل و مدیران عامل شرکت‌ها نیست؛ بلکه تا جایی «دکترزدگی» وجود دارد که در میان تهیه‌کنندگان برنامه‌های رادیویی و شرکت‌کنندگان مسابقات سیم آخر و... تعداد قابل توجهی با مدرک دکترا شاهد هستیم. نهاد آموزش آفت‌زده است و ناکارآمدی‌های بسیار دارد، فقر، فساد و تبعیض، سم و سرطان انسجام اجتماعی و فرساینده سرمایه اجتماعی و نهادی است، برجسته‌سازی و تقسیم‌های رسمی جامعه به برش‌های اجتماعی و فرهنگی بدون تمرین مُدارا و تحمل همدیگر (بیم آفرین). 
شکاف دولت – ملت
به دلایلی بسیاری در سال‌های اخیر مجددا زایش‌های نوینی از باستان‌گرایی غالبا و آمیخته با خودشیفتگی و تعصّب و افراط در حال رشد است؛ درست در خلاف جهت اتفاقات برخی جوامع توسعه‌یافته که «الزامات عصر» ایجاب می‌کند، علاوه بر برخی محلی‌گرایی‌های کور و متاثر از پیرامون،  چگونگی مدیریت چالش با غرب و مضیقه‌های تحمیلی آن به خصوص برای زندگی مردم. 
امیدها: 
رشد فضاهای مجازی که به شفّافیت و پاسخگویی مدد خواهد رساند.  برخلاف فرهنگ منفعت‌طلبی در زندگی عادّی، مردم ایران در «شرایط خاص» فوق‌العاده ایثارگر ظاهر می‌شوند و اهل همدلی و گذشت، عشق و علاقه مردم به اعتلای نام ایران یک نقطه امید همیشه تابان است.

نظر شما