شناسهٔ خبر: 15146 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نشست «ضرورت انقلاب فرهنگی دوم با محور توسعه علوم انسانی» برگزار شد

رحیم‌پور ازغدی: مدیریت متمرکز واحد که مورد حمایت قانونی و جهت‌گیری‌های انقلابی داشته باشد، نداشته‌ایم.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از نسیم؛ رحیم پور ازغدی در نشست "ضرورت انقلاب فرهنگی دوم با محور توسعه علوم انسانی" که عصر دیروز در دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد، با شاره به اسم این نشست گفت: من از جهاتی با این عنوان مخالف و ازجهاتی موافقم، از این منظر که سستی هایی در این زمینه وجود داشته است و بخواهد تفکر انقلابی را در عرصه نظام آموزشی تقویت کند خوب است.

وی افزود: معنای دوم که من با آن مخالف هستم این است که یک تصوری از انقلاب فرهنگی در ذهن دوستان شکل گرفته است که یک بار که دانشگاه بسته شد، پس دوباره دانشگاه ها را ببندیم؛ اگر این عنوان به این معنا باشد بنده با این انقلاب فرهنگی دوم مخالف هستم.

این استاد اخلاق با اشاره به ضربه ای که از بسته بودن دانشگاه به کشور وارد می شود، گفت: وقتی دانشگاه ها بسته باشند ما از همین بستر ضربه های زیادی می خوریم، حضور حلقه های مکتبی در دانشگاه ضرورت دارد.

رحیم پور ادامه داد: آنچه در انقلاب فرهنگی اول اتفاق افتاد، احتیاج به توضیح داد، چون یک تصویری را دشمنان داده اند و آن تصویر این است که انقلاب فرهنگی ایران را با انقلاب مائو در چین و یا کاری که فیدل کاسترو در کوبا انجام داد یکی می کنند.

وی گفت: من خودم در جریان انقلاب فرهنگی نبودم چون آن زمان می خواستم به دانشگاه بروم که تعطیل شد، به حوزه رفتم بعد از باز شدن دانشگاه ها هم دیگر همان حوزه را ادامه دادیم، برای همین از نزدیک در جریان ان اتفاق نبودم.

این استاد افزود: انقلاب فرهنگی نه تاثیر انقلاب چین بود، نه جریان لیبرالیسم کشورهای دیگر.

رحیم پور گفت: انقلاب کمونیست شوروی وقتی به قدرت رسید میلیون ها میلیون آدم را کشتند، اما انقلاب ایران را نمی توان با این انقلاب ها مقایسه کرد.

وی گفت»: در تمام درگیری های دهه ۶۰ مخالفین امام درگیری ها را شروع کردند، شروع به ترور، تجزیه کامل کشور از جمله کارهایی بود که انجام دادند و پشت همه این ها دشمن و جاسوسان بودند؛ بعد از تسخیر لانه جاسوسی و اسنادی که به دست آمد مشخص شد که پشت همه این مسائل آنها بوده اند.


ازغدی افزود: امام خمینی(ره) در همه مبارزاتش برای انقلاب و چه در جنگ با عراق بحث شان فقط دفاع بود، و همیهش در صحبت هایشان می گفتند: کاری نکنید که حکم جهاد بدهم و این نهایت خشونت امام بود.

این استاد اخلاق گفت: در مصر حدود ۴ هزار نفر جلوی چشم مردم کشته شدند و هیچ نهادی صدایش درنیامد اما در سال ۸۸ چند ده نفر از دو طرف کشته شدند و برای هر کدام چه سروصداهایی که برپا نشد.

وی با بیان اینکه تاریخ دهه ۶۰ را تحریف می کنند، گفت: همین بحث انقلاب فرهنگی بسیار تحریف می شود، انقلاب فرهنگی عملیات دفاعی از طرف امام بود، چون دانشگاه ها را به اتاق جنگ تبدیل رده بودند، در استان ها سر بچه های جهاد سازندگی و سپاه را می بریدند.

ازغدی گفت: در همین دانشگاه تهران تبلیغ می کردند، دانشگاه علوم پایگاه مجاهدین بود طرفداری جنگ مسلحانه می کردند و اسلام ستیزی شان عریان بود؛ در دانشگاه مشهد پرچم الله اکبر را آتش زدند.

وی افزود: از راست لائیک تا چپ همه و همه به امام و ارزش های انقلاب حمله می کردند و همه این مسائل و درگیری های مسلحانه ای که به وجود آمد باعث شد تا دانشگاه تعطیل شود.

این استاد به اشاره به حذف بعضی اساتید از دانشگاه ها گفت: یک سری از این اساتید طرفدار شاه بودند و یک سری ساواکی بودند و برای همین از دانشگاه ها کنار گذاشته شدند.

این استاد اخلاق گفت: آنچه به عنوان انقلاب فرهنگی مطرح شده عملیات کاملا دفاعی از طرف امام بوده است و بعد از آن قرار شد تا چند اتفاق در دانشگاه ها پیگیری شود، کنار گذاشتن برخی از اساتید که زمان شاه مانده بودند که البته آمار بسیار کمی بود.

وی افزود: مسئله بعد بحث تغییرات جزئی در کتب درسی بود و مهم ترین کار تشکیل کارگروه ها علمی بود که ابتدا بتوانند استاد تربیت کنند برای اداره کشور، ارتقاء و تغییر متون درسی، و در نهایت رشته های دانشگاهی را بازسازی کنند.

ازغدی گفت: متاسفانه مهم ترین اقدام این تصمیم که همان تشکیل کارگروه ها بود اهمیت آن جدی گرفته نشد چون مسئولانی که بر سرکار آمدند ذهن تئوریک نداشتند و یا اینکه این مسئله مخالفان سرسختی داشت که آن را از متن به حاشیه بردند.

وی افزود: حمایت مالی، قانونی مستمری از ایده امام(ره) صورت نگرفته است در این سی و چند سالی که از انقلاب گذشته است هیچی حمایتی از تفکر علوم انسانی نشده است.

این استاد اخلاق گفت: مدیریت متمرکز واحد که مورد حمایت قانونی و جهت گیری های انقلابی داشته باشد نداشته ایم، انقلاب فرهنگی مسئله ای نیست که ناگهانی اتفاق بی افتد.

وی با اشاره به بحث علوم انسانی گفت: در حوزه های علوم انسانی و علوم اجتماعی هیچ کس نمی تواند یقه کسی را بگیرد و هر کس هر آنچه که دلش می خواهد می گوید.در علوم انسانی که بحث مناسبات حقیقی و حقوقی میشود تا جایی که بحث مناسبات حقیقی است پای عقل در میان است، اما بیشتر از آن که می شود و پای اخلاق به میان می آید بحث تعدد مکاتب هم زیاد می شود.

نظر شما