به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، همایش دعوت جهانی به اسلام از طرف دفتر مطالعات دعوت اسلامی واحد جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) و کانون اندیشه جوان به مناسبت روز ارتباطات و روز جوان برگزار گردید.
یکی از کارشناسان این همایش حسن رحیمپورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که در زمینه «مانیفست دعوت اسلامی و صدور انقلاب در اندیشه امام خمینی رحمت الله علیه» به سخنرانی پرداخت.
جهاد ابتدایی مختص به زمان معصوم نیست
وی در ابتدای سخنرانی خود به ذکر این مطلب پرداخت که ما در ابتدای راه جهاد دعوت جهانی هستیم و این یک مسئله موقت نیست و مسئله اصلی ما در عرصه جهان امروز و در داخل کشور است و در جهت گیری حاکمیت هم بسیار موثر است. دو سه مسئله داریم که فقط عنوان آنها را می گویم و بعد به سراغ آنچه که دوستان از بنده خواسته اند می روم. مسئله اول بحث فقهی با پایه قرآن و حدیث در باب جهاد ابتدایی به مفهوم عام است که این مفهوم، لااقل به فتوای بنده و فتوای برخی بزرگان، مخصوص به زمان معصوم نیست و آن مرز را همین جا خیلی شفاف عرض می کنم.
وی در ادامه گفت: یک زمان جهاد ابتدایی حمله به سرزمین های دیگر با ارعاب مسلحانه برای تغییر دین و مذهب مردم است و من معتقدم چنین چیزی در زمان پیامبر و ائمه اتفاق نیفتاده است و چنین چیزی جزو مطالبات اسلام نیست که شمشیر بر گردن مسیحیان و یهودیان بگذاریم و بگوییم که ما آمده ایم شما را رستگار کنیم یا شهادتین را بگویید و یا اعدام می شوید. مواردی که در تاریخ هست عمدتاً بعد از پیامبر است و مربوط به دوران های جهاد به دنبال فتوحات نظامی بوده اند، به طور خاص بنی امیه و بنی عباس.
روش دعوت به توحید و تسلیم در برابر حق در قرآن
وی افزود: قرآن کریم روش دعوت به توحید، عدالت، اخلاق، سعادت و تسلیم در برابر حق را فرموده و مجادله به روش احسن و نه حتی حسن، گفتگو در عالی ترین سطح منطقی و در کنارش تعبیر موعظه در جایی که مخاطب مشکل نظری ندارد و یک سوء تفاهم اخلاقی و عاطفی برای نرم کردن احساسات او و اینکه به وی تفهیم شود که ما قصد غلبه بر تو را نداریم و قرار نیست ارباب شما را عوض کنیم و دعوت به کتاب و حکمت؛ تغییر دین از این راهها است.
رحیم پور ادامه داد: بنده این فکر را قبول دارم که جهاد ابتدایی به مفهوم شکستن دولت کفر و صولت طاغوت در عالم در حد امکان و توان با توجه به همه مصالح، منعی در عصر غیبت ندارد و باید به محض داشتن قدرت این کار را کرد. هدف جهاد ابتدایی به این معنای عام که اختصاص به زمان معصوم ندارد ۱-کمک به مظلومین عالم که هرجا مظلومی هست چه مسلمان و چه غیر مسلمان که برای اینها آیه و حدیث داریم و اگر از ما کمک بخواهد و از ما بربیاید در هر گوشه ای از عالم بر ما واجب است که در حد خودمان به روش مسلحانه و غیر مسلحانه جهاد و مبارزه کنیم. جهاد ابتدایی اگر به این معنا باشد اختصاص به زمان معصوم ندارد یا برای رفع موانع دعوت اسلامی که برای این هم ادله شرعی داریم. امام تمام این راه ها را در بحث صدور انقلاب و گسترش جهانی اسلام و انقلاب رفته است.
موانع صدور انقلاب
وی در ادامه در مورد صدور انقلاب و موانع آن توضیح داد و گفت: وقتی شما می خواهید پیام توحید و عدالت را مصالحت آمیز و با اخلاق و حکمت و موعظه به بشر برسانید اما صاحبان قدرت و ثروت با سلاخ جلوی شما می ایستند و می کشند و ترور می کنند و تحریم می کنند آن وقت شما حق دارید که با اینها درگیر شوید. پس شما اول خطاب جهانی می کنید بعد در مقابل شما مانع عملی و نظامی می تراشند آن وقت شما حق دارید در برابر موانع نظامی و سخت افزاری وارد جهاد نظامی و سخت افزاری شوید وگرنه در درجه اول جهاد نرم افزاری داریم. به این معنا هم باید گفت این دو هر دو جهاد دفاعی مظلوم حساب می شود و سوم شکستن دولت طاغوت و کفر در جهان، یعنی مستکبرین نباید در عالم حاکم باشند و این اصل اسلامی است. جدا از اینکه شما بخواهی کسانی را مسلمان کنی یا نکنی، دین اشخاص تغییر کند یا نکند، جدا از اینها دولت استکبار و عزت کفر نباید در جهان باشد و برای این هم آیات و روایات داریم.
رحیمپور ازغدی سپس با ذکر این مطلب که حاکمیت اسلام باید در جهان گسترش یابد گفت: طاغوت و کفر باید تضعیف شود و نباید اجازه دهیم شیاطین انس و جن بر بشریت مستضعف مظلوم حکومت کنند و به لحاظ اقتصادی و سیاسی و نظامی و ... غارت کنند و بخش مهمی از بشریت را از حقوق مادی و معنوی مشروع خودشان در دنیا و از حق سعادت در آخرت محروم کنند. پس این سه هدف که به یک معنا هر سه جهاد دفاعی و به معنای عام جهاد ابتدایی است هدف هیچکدام از اینها این نیست که شمشیر بر گردن کسی بگذارید و یک غیرمسلمان را مجبور به شهادتین گفتن کنید.
وی افزود: حتی راجع به مشرکین هم اینجا بحث هست که کسانی که اهل کتاب نیستند و مشرک علنی هستند آیا آنها هم در مباحث فقهی مثل اهل کتاب هستند؟ در اینجا یک بحثی هست که فرصت نیست اما تحلیل بنده از آیات و روایات این است و همه می دانند و پیامبر هم بیش از همه می داند که کسی با تهدید سایه شمشیر ایمان قلبی اش تغییر نمی کند نه مومن کافر می شود و نه کافر مومن می شود. اظهار کفر و ایمان از سر ترس ممکن است ولی خود ایمان و کفر با ترس به هم تبدیل نمی شوند و شواهد آن آیاتی است که خود پیامبر اکرم آورده و عمل کرده اند.
معنای آیه لااکراه فی الدین
وی ادامه داد: در مورد اسرای بدر نقل شده که اینها را بسته بودند و پیامبر را با لبخند دیدند و گفتند باید هم بخندی ما عزیزان مکه بودیم و حالا ذلیل شدیم و پیامبر فرمودند اشتباه کردی خنده من از پیروزی و غلبه نیست، بلکه از این بود که باید شما را به زور به بهشت ببرم، بعد آیاتی از این قبیل که: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی، اصلاً راه حق و باطل روشن است و بشر اگر منطقش را به کار ببرد می فهمد و ضمن اینکه می دانید این آیه لا اکراه فی الدین ۴ یا ۵ جور تفسیر شده است و همه اش هم می تواند درست باشد و شأن نزولش را هم که می دانید برخی از انصار در مدینه که مسلمان شده بودند فرزندانشان چون با یهودی ها رفت و آمد داشتند یهودی شده بودند، اینها به پیامبر گفتند که فرزندان ما مسلمان نشدند و یهودی شده اند و ما می خواهیم مجبورشان کنیم که مسلمان بشوند. طبق مشهورترین روایت برای شان نزول این آیه همین مورد بود که خیر مجبورشان نکنید، اگر می خواهند یهودی بشوند و به زور نمی خواهیم کسی را مسلمان کنیم.
وی در جمع بندی این قسمت گفت: در بحث سیاسی، یعنی شکستن جو شرک و کفر اولاً طرف محارب است و جنگیده و ثانیاً ایمان اجباری نیست و قلب کسی از بیرون تغییر نمی کند و باید از درون عوض شود و روشش را هم خود قرآن فرموده که کتاب، حکمت، موعظه حسنه و مجادله به بهترین و منطقی ترین و دوستانه ترین و موثرترین روش باید باشد. اینکه کسی شمشیر گرفته و به جنگ اسلام آمده و شکست خورده آتوریته این کفر محارب باید بشکند و نباید از این صحنه سرش را بالا بگیرد و با عزت بیرون برود چون این عزت به معنی ذلت اسلام است.
وی ادامه داد: مسئله مسلمان کردن مردم روش اسلامی دیگری دارد اما جهاد دعوت و صدور انقلاب در سطح جهان دست کم به دلیل آیات و روایات و عقل، برای این سه هدفی که عرض کردم. جمع بندی این قسمت این است که ۱-نجات مظلومین و مستضعفین وظیفه شرعی ماست و در هر دوره در حد توان باید باشد. ۲- موانع دعوت فرهنگی - اسلامی را از سر راه برداریم، یعنی می خواهی با دنیا حرف بزنی اما نمی گذارند و با شما درگیر می شوند و شما باید با آنها نبرد کنید، معصوم باشد یا نباشد در حد توان. ۳-گسترش حاکمیت و اقتدار اسلام که باید در دنیا حاکم شود که دشمنان اسلام احساس کنند که می شود به پیامبر توهین کرد و کاریکاتورش را کشید؛ یا قرآن را سوزاند، مسخره کرد و حمله به سرزمین های اسلامی کرد و غارت و ... کرد که اینها به وضوح جهاد دفاعی کرد.
جهاد ابتدایی برای شکستن صولت کفر و دفاع از حریم اسلام است
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: مقدمه دوم این است که امروز دیگر مبارزه ملی مفهومش را از دست داده است و تقریباً هیچ جهاد دفاعی و ابتدایی را به آسانی نمی شود در عمل تفکیک کرد، یعنی مثلاً در عراق، یمن، بوسنی و یا در آسیای شرقی یا آفریقای مرکزی دفاع از اینها بر همه مسلمانان واجب است، الان چطور جهاد دفاعی می تواند جهاد ابتدایی نباشد؟ البته به معنی عام، چون در روایات داریم که معنی خاص جهاد ابتدایی این است که برای گسترش اسلام در کل جهان، حمله کنی و آن چون دعوت خاص است و خصوصیات خاصی را می طلبد از معصوم بر می آید. در بین این بین فقها اختلاف شده که خیلی از فقها شاید اکثرشان جهاد ابتدایی به معنی خاص در عصر غیبت واجب نیست و برخی گفته اند جائز نیست، بعضی گفته اند جایز است و حتی برخی فقها را داریم که گفته اند واجب است و فرقی نمی کند، همان طور که تشکیل حکومت اسلامی چه معصوم باشد و چه نباشد واجب است ولی استانداردش فرق می کند همه احکام حکمش همین است از جمله جهاد ابتدایی. حالا با این توصیف، جهاد ابتدایی فقط معنی جهاد دفاعی می دهد و جهاد دفاعی فقط این نیست که خانه ات را اشغال کنند اگر در آفریقای مرکزی، قلب اروپا، یا حتی اقلیتهای مسلمان در کشورهای کفر به قرآن و اسلام اهانت شد بر شما واجب است که در حد توان دفاع کنید.
وی افزود: نکته بعدی این است که امروز بیش از همیشه دشمنان اسلام جهانی عمل می کنند، خود همین یعنی تا وقتی اسرائیل هست جهاد شما دفاعی است و هرجا به صهیونیستها یا حامیان صهیونیسم ضربه بزنی جهاد شما دفاعی و واجب است، تا وقتی حمله کنند و اشغال کنند و یا بدون اشغال عزت مسلمین را از بین ببرند و یا هجوم فرهنگی علیه اسلام و مسلمین کنند شما می توانی آن را به مسئله جهاد جهانی گره بزنی. اگر یک جایی این نبرد به عرصه سخت افزاری رسید مسلمین می توانند متوسل به سخت افزار شوند که باز هم جهاد دفاعی است. اجرای احکام اسلام مثل همان کاری که امام با سلمان رشدی کرد اینها برای شکستن صولت کفر و دفاع از حریم اسلام است تا عادی سازی نشود.
رحیم پور در ادامه گفت: اینکه به اسم آزادی بیان به مقدسات ادیان الهی توهین کنی و بعد راجع به شما سوال هم نشود کرد دوره این حرفها گذشت، دوره اینکه جهان سومی آتوریته و اقتدار شما را زیر سوال ببرد گذشت، دوره خیلی چیزها گذشت. آن وقت تافلر می گوید که هیچ کس نفهمید که کاری که این کرد این بود که سر تاریخ را برگرداند و جهتش را عوض کرد، زمین بازی را عوض کرد. تا قبل از این انقلاب همه به زمین ما می آمدند و بازی می کردند و گاهی به داور اعتراض می کردند، او زمین بازی را عوض کرد گفت شاخص ها و داورتان را قبول نداریم. ملاک ها عوض شد و اگر دقت کنید بعد از این قضیه امام با لحن تمسخر می گوید که همه شان اسلام شناس و مذهبی شدند، آقای کارتر اسلام شناس شده و همه دلسوز اسلام شده اند که ما آبروی اسلام را نبریم!
محور شرارت پاسخی برای مفهوم شیطان بزرگ امام بود
وی با اشاره به اینکه کلمه محور شرارت یک پاسخ برای شیطان بزرگ امام بود، گفت: اول آنها خیلی مسخره کردند و گفتند مرتجعین از قرون وسطی بیرون آمده اند و کلمه شیطان را در سیاست خارجی می آورند، نفهمیدند امام کاری اساسی می کند که صدای آن بعداً در می آید. بعد از این پیروزی ها بود که یک دهه گذشت و هالیوود شروع به ساخت فیلم های آخر الزمانی و حق و باطل و شیطان و خدایان و ... کرد و این کلمه را خود رییس جمهورهای آمریکا گفته اند که محور شیطنت و شرارت، ادبیات اینها را امام عوض کرد. بنابراین امروز پدیده ای به نام مجاهد بین المللی و چریک جهانی طبیعی است چون دشمنان اسلام و بشریت جهانی عمل می کنند و به هیچ مرزی احترام نمی گذارند.
وی ادامه داد: امر به معروف و نهی از منکر محدود در هیچ مرزی نیست و امری واجب است، صدور انقلاب یعنی امر به معروف جهانی و نهی از منکر جهانی. شما با همین دلیل با شاه مبارزه کردید، در برابر کسانی که می گفتند تا امام زمان نیاید که حق نداریم با کسی مبارزه کنیم، همین ها زمانی که امام عصر هم بیاید یک چیزی پیدا می کنند! در روایت داریم که وقتی حضرت می آید با ایشان همه درگیر می شوند و علیه امام ، دلیل قرآنی می آورند که کار تو غلط است. نوع دادگاه ها و دادگستری ها در زمان امام عصر عوض می شود و نفوذ ناپذیر است و رشوه و ارتباطات و ... نیست، گویا یک نظام حقوق بشر جدید آورده است.
وی افزود: امروز می بینیم که چند درصد دارند آفریقا و آسیا و ... کل بشریت را غارت می کنند، اینها همان مستضعفینی هستند که خداوند در قرآن می فرماید که چرا کمکشان نمی کنید؟ و به چه حقی ایستاده اید و کاری نمی کنید؟ خداوند توبیخ می کند، چرا فی سبیل الله و مستضعفین نمی جنگید؟ مستضعفین چه کسانی هستند؟ مردان و زنان و کودکانی که الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه قریة الظالمة اهلها می گویند خدایا ما را از این جامعه و وضعیت و دنیا نجات بده که حاکمانش صاحبن قدرت و ثروت و رسانه و تکنولوژی هستند و ما را استثمار می کنند. خداوند می فرماید که در قیامت توبیخ خواهید شد و از شما خواهیم پرسید که چطور شد که مستضعفین غیر مسلمان در دنیا غارت می شدند و کمک می خواستند و خدا را صدا می زدند و کسی کمکشان نکرد؟ نبرد در راه آنها نبرد در راه الله است. فقط هم مستضعف مسلمان را نمی گوید.
مفهوم جهاد مسلمان علیه استکبار را تبدیل به جهاد مسلمان علیه مسلمان کرده اند
رحیم پور در ادامه گفت: آمریکا رسما همه جا شکنجه گاه دارد و این را خودش می گوید و ترور می کنند و به هر کشوری هر زمان که اراده کنند حمله می کنند و غارت می کنند که اغلب هم کشورهای اسلامی است و با چه حجت شرعی و عقلی کسی می تواند به مسلمین و انقلابیون و عدالتخواهان اجازه بدهد که در برابر این کنش ظالمانه جهانی واکنش جهانی نشان ندهد؟ برای عملیات جهادی و حتی استشهادی در قلب استکبار آیاتی هستند که به آنها استناد می کنم. با این عملیات های انتحاری که از طریق تکفیری ها درست کرده اند مفهوم جهاد مسلمان علیه استکبار را تبدیل به جهاد مسلمان علیه مسلمان کرده اند و نبرد را به کوچه و خیابان های مسلمین کشاندند، هم این خلاف احکام شرع است و هم چاقو به گردن کسی چه رسد به مسلمان، حتی یهودی و مسیحی که قطعاً خلاف قرآن و روایات است.
عملیات استشهادی با رعایت ضوابط توجیه دارد/ نمونه هایی از عملیات استشهادی در صدر اسلام
اما عملیات استشهادی علیه کفر و استکبار که سرزمین اسلامی را اشغال کرده و قوای شما به اندازه ای نیست که بتوانی ضربه متقابل بزنی، ضربه زدن به دشمن به قیمت شهادت تو تمام خواهد شد و اگر همه محاسبات باشد و طرف شما کفر و استکبار باشد کاملاً مشروع است و به همین شیوه حزب الله آمریکا و فرانسه و ناتو را از لبنان بیرون کرد و به همین شیوه سرزمین های اشغالی توسعه نیافت.
وی افزود: نمونه هایی از این را در صدر اسلام داریم از جمله امیرالمومنین در جنگ جمل که فرمودند کسی را می خواهم که پیامی را به اینها برساند و شهید شود. جوانی آمد و قبول کرد و گفتند باید قرآن را برداری و جلوی صف اینها بروی و این آیاتی که می گویم بخوانی و به قرآن قسمشان بدهی و بگویی که نجنگید که جنگ شما با ما خلاف شرع است، ما حکومت مشروع قانونی هستیم که با ما بیعت کردید و نباید برای براندازی اقدام کنید. یا موردی که پیامبر چندین بار تیم هایی را برای عملیات استشهادی فرستادند و گفتند این عملیات را انجام دهید و بر نمی گردید و بهشت را برای شما تضمین می کنم. پس اصل عملیات استشهادی توجیه دارد اما با رعایت ضوابط.
امام صدور انقلاب و مبارزه جهانی را در عصر غیبت لازم و واجب شرعی می داند
رحیم پور ازغدی بیان کرد: برخی از عبارات امام را خدمتتان عرض می کنم که نتیجه ای که از آنها می گیریم این است که ایشان صدور انقلاب و مبارزه جهانی را در عصر غیبت لازم و واجب شرعی می داند و راجع به حکومت تعبیری دارد که اینها که می گویند تشکیل حکومت و اجرای حدود برای زمان معصوم است و نه غیر معصوم، امام می فرماید مثلاً فرض کنید اگر به زناکار بخواهید ۱۰۰ ضربه شلاق بزنید پیغمبر باشد ۱۰۰ تا بزند و فقیه باشد ۵۰ تا بزند؟! مسئله شخص مجری نیست، مسئله ضرورت اجرای این حکم است، لذا به لحاظ ولایی فرقی نمی کند که پیغمبر و امام معصوم باشی یا غیر معصوم، این حکم خداست که باید به زناکار ۱۰۰ ضربه شلاق زد و این حکم باید اجرا شود.
وی ادامه داد: استنباط های امام این است ۱- برای نجات مظلومین جهان از ظلم باید در سطح جهانی و در حد توان مبارزه کرد.۲- برای رساندن پیام توحید و عدالت به سراسر جهان چون شنیدن پیام توحید و عدالت حق همه بشریت است، به فلسفه خلقت و تولد تمام این ۷ میلیارد آدم مربوط است. تلاش در جهت سعادت همه بشریت از طریق رساندن پیام توحید و عدالت به بشریت واجب شرعی است ولو معصوم نباشد، اگر در برابر شما مقاومت سخت افزاری شد شما در حد توان مقابله به مثل می توانید انجام دهید و اگر نمی توانید تقیه می کنید، یعنی مبارزه مخفی.
تقیه یعنی مبارزه بعلاوه عقلانیت
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اذعان کرد: برخی تقیه را به معنی ترک مبارزه گفته اند! همان امام معصوم که می فرماید تقیه دین و مکتب و روش پدران من است کسانی که در مبارزه تقیه سرشان نمی شود و هرجا که می رسند همه چیز را رک از اول تا آخر می گویند و شیوه شان خوارجی است از ما نیستند و احمقند. تقیه یعنی مبارزه + عقلانیت، مبارزه هوشمند، که بفهمی در کجا چه چیزی به چه چیزی می ارزد و گفتن چه حرفی چقدر هزینه دارد. امام بعد از انقلاب خطاب به علما و روحانیونی که می گفتند ما تقیه می کنیم فرمود دیگر امروز تقیه حرام است ولو بلغ ما بلغ چون حالا دارند به اصل اسلام و احکام آن اهانت می کنند، تاریخ هجری را شاهنشاهی می خوانند، حجاب را ممنوع می کنند، فسق علنی می کنند، کشور را کاپیتولاسیون می کنند، نفت کشور را فروختند و کشور زیر سلطه دشمن در آمده است، اینجا که دیگر جای تقیه نیست.
تقیه برای حفظ مکتب است
وی در ادامه گفت: تقیه برای حفظ شما که نیست، تقیه برای حفظ مکتب است. تقیه یعنی اینکه کمترین ضربه را بخوری و بیشترین ضربه را بزنی،نه اینکه ضربه نزنی تا ضربه هم نخوری! اینکه ترک جهاد است.این قعود است و قیام نیست، لذا امام معصوم می گوید به بعضی از یارانم می گویم این کار را بکنید و آنها می گویند باید تقیه کنیم! و سوم اینکه امام با استناد به روایات و آیات با همه کسانی که در جهان توطئه علیه اسلام و مسلمین می کنند و مسلمانان را به خاطر دینشان مورد اذیت قرار می دهند مبارزه واجب است، و چهارم برای بسط حاکمیت اسلام، نه مسلمان کردن اجباری بقیه مردم و در هم کوباندن شرک و طاغوت.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: ما با تشکیل و گسترش حاکمیت اسلامی حقوق را باید تامین کنیم و همه بشریت حق دارند از فضای عادلانه و معنوی استفاده کنند و خودشان تصمیم بگیرند که مسلمان بشوند یا نشوند، فضای عمومی باید در سطح جهانی اصلاح شود. امر به معروف و نهی از منکر جهانی و واجب است و این کار انجام نمی شود مگر اینکه حاکمیت شرک و استکبار در جهان تضعیف شود. هیچ آیه مطلقی نداریم که مسلمانان با جهاد فقط به دلیل مسلمان نبودن با کسانی بجنگند که آنها را مسلمان کنند.
بعثت همه انبیا و یکی از فلسفه های دین و نبوت مبارزه با ظلم در سطح جهان است
وی در ادامه از کتاب آئین اسلامی بخشی از صحبت های امام در حوزه دعوت جهانی، صدور انقلاب و سیاست خارجی را بیان کرد و گفت: امام در اصل اول می گوید که بعثت همه انبیا و یکی از فلسفه های دین و نبوت مبارزه با ظلم در سطح جهان است و این محدود به زمان پیامبر و امام معصوم نشده است، تعبیرش این است که نبی مبعوث است که قدرتمندانی که به مردم ظلم می کنند پایه های ظلمشان را در سطح جهان بشکند و این یک وظیفه توحیدی مثل نماز، زکات و ... است. می گوید آمدن پیغمبر برای شکستن کنگره ها و فروریختن پایه های ظلم در جهان بود، بسط توحید امر جهانی است و بسط عدالت جهانی است و هرجا مبدأ ستایش غیر خدا بود باید آن آتش خاموش می شد. مبارزه با ظلم فرهنگی و ظلم سیاسی و ظلم حاکمیتی، هرکدام با شیوه خودش لازم است. باز تعبیر ایشان این است که موسی و ابراهیم هرکاری که در زندگیشان کردند، همان کار را ما هم باید بکنیم، این آیات الهی از طریق موسی و ابراهیم و پیامبر به همه مومنین و بشریت نازل شد مگر جایی که گفته اند این فقط وظیفه خودت است مثل تشریع. سرمشق باید بگیریم و در مقابل ظلم قیام کنیم و مسلمین در برابر همه ظلم ها و منکرات در سراسر جهان باید قیام کنند.
نه ستم می کنیم و نه ستم می پذیریم
وی افزود: اصل بعدی این است که کل روابط بین الملل ما بر اساس آیه ۲۷۹ سوره بقره است که فرمود ما پیرو مکتبی هستیم که خلاصه اش این است: لا تَظلمون و لا تُظلمون، نه ستم می کنیم و نه ستم می پذیریم، ما نمی خواهیم بر هیچ بخشی از دنیا مسلط شویم و جای آمریکا را بگیریم، ما نمی گوییم مرگ بر دیکتاتور بلکه می گوییم مرگ بر دیکتاتوری و نوع مذهبی و اسلامی آن را هم قبول نداریم، هیچ کس حق ندارد حاکم بر بخش دیگری از بشر باشد و همه باید در چارچوب ارزش های الهی به حقوق خودشان برسند. آیا مکان مطرح است؟ صریح می گوید خیر مبارزه اصالت دارد، اصالت مبارزه با ظلم های جهانی بدون اهمیت مکان و کشور. هرجای جهان که این مبارزه بهتر صورت بگیرد من آنجا خواهم بود.
وی در ادامه گفت: کسانی آمدند و اول حکومت حضرت امیر وی را نصیحت کردند که آقا بگذارید در شامات باشد تازه معاویه که کافر رسمی نبود و صبر کنید تا پایه های حکومتتان قوی شود، مصلحت نظام نیست که فعلاً شما با اینها درگیر شوید. امام علی(ع) قبول نکرد و حجتش این بود که کسی که برخلاف موازین الهی حکومت می کند و ظلم در بلاد می کند، حتی یک لحظه نمی توانم مشروعیت او را بپذیرم، حالا اگر در عمل بتوانم یا نه، بحث دیگری است اما در نظر می گویم نه و با او درگیر می شوم. امام می فرمایند اینکاری که امیرالمومنین(ع) کردند اگر معاویه را تأیید می کردند حجت می شد که تا آخر، حتی تا امروز حجت شرعی بود که افراد فاسق و ظالم حاکم باشند.
وی تصریح کرد: امام می فرمایند اگر بتوانیم باید با همه حکومتهای جور مبارزه کنیم و آنها را کنار بزنیم، اگر خدایی نکرده نتوانستیم باز هم ولو برای یک ساعت به ظلم آنها رضایت نمی دهیم. چون رضایت به ظلم، رضایت به تعدی و غارتگری مال مردم و رضایت ظلم به مظلومین است. امام می گوید ما در مقابل ظلم جهانی تنش راه می اندازیم و نهی از منکر همین تنش با ظلم است، اقامه قسط تنش با ظلم است، قولوا لا اله الا الله یعنی تنش با شرک و کفر. انبیا برای همین تنش آمده اند چون به نفع بشر و عدالت است. اما می گوید جایی که زورمان هم نرسد مکلفیم حکومت هایی که بر ضد موازین الهی و حتی ضد موازین قانونی خودشان بر سر کار می آیند با آنها مبارزه می کنیم تا سرنگون شوند و اگر نتوانستیم مبارزه زبانی و فرهنگی و تبلیغی کنیم. هرکس به اندازه ای که می تواند باید با اینها مبارزه کند و هیچ عذری پذیرفته نیست.
زیر بار ظلم رفتن و ظلم کردن به دلیل عدم تزکیه و ماندن در حیوانیت است
وی سپس در مورد تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی گفت: امام بارها به روش خیلی تند تعابیر تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی را به کار برد: ولایتی های بی دین، امام زمانی های دین فروش، ملاهای کثیف درباری و ... که هم به وهابی ها و تکفیری ها و هم به شیعه های انگلیسی می گوید. اسلام خیانت و اسلام رفاه زدگی و تعابیری که جز امام کسی به کار نبرده است. می گوید کسی که تابع مذهب است باید با ابرقدرت ها مخالفت کند، باید مظلومان را از زیر چنگ اینها بیرون بیاورد، وگرنه تابع مذهب نیست، یک شیوه دیگر استدلال امام در مسئله دعوت جهانی و صدور انقلاب، استدلال اخلاقی است. خیلی جالب است که امام می گوید زیر بار ظلم رفتن و ظلم کردن و سکوت در برابر ظلم کسی به کسی یا ظلم ملتی بر ملتی دیگر، همه اینها از ناحیه عدم تزکیه و در حیوانیت ماندن است.
وی افزود: کسانی که روحشان مادی و ماتریالیست است ترسو و دنیا طلب اند و قدرت توکل به خدا را ندارند و نمی تواند مجاهد باشند. تزکیه، صلاة اینها مراتبی است که اگر به اینها رسیده بودیم نه حال انفعالی برای پذیرش ظلم پیدا می کردیم و نه ظلم به کسی می کردیم. همه این ظلم کردن و ظلم پذیری ها و سکوتها از این است که تزکیه نشده ایم و دولتها تزکیه نشده و نخواهند شد و ظالمند و ملتها هم که تزکیه نشده اند ظلم را می پذیرند.
کربلا برای شیعیان انگلیسی، فقط تاریخ است نه فراتاریخ
این کارشناس در ادامه سخنانش گفت: اگر شما حتی اخلاق انسانی داشته باشید نمی توانید در برابر ظلم سکوت کنید. ما طرفدار مظلومیم از فلسطینی ها هم به همین دلیل دفاع می کنیم و بعد امام راجع به کربلا و عاشورا صحبت می کند و مضمون بحثش این است که خط کربلا را تعمیم نکنید، کربلا برای شیعیان انگلیسی، فقط تاریخ است نه فراتاریخ. یکی از علمای تا حد مرجعیت که متأسفانه وقتی زمان شاه به او گفتند مردم تظاهرات می کنند گفته بود که نفهم هستند و بعد گفته بودند بین اینهایی که کشته می شوند و به زندان می روند عالمان و بزرگان و اتقیا هم هستند و بعد می گوید این هم از خریتشان است. بعد امام می گوید که بعدا اسناد این آقا از ساواک در آمد که حرز و انگشتر برای شاه فرستاده بود که سلامت شاهنشاه در خطر نیفتد! می گوید کربلا به ما این را می گوید وگرنه امامت یعنی چه؟
وی افزود: کربلا می گوید در مقابل ظلم بایستید ولو هفتاد و دو نفر باشید، اگر اسلام در خطر باشد، چنان که امام حسین(ع) فرمودند اگر من الان سکوت کنم خداحافظ اسلام، دیگر اینجا جای چرتکه انداختن نیست و راه دفاع از دین اینجا فقط کشته شدن و اسارت است. امام می گوید ما باید عاشورای جهانی به پا کنیم، کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا جمله بزرگی است و اشتباه می فهمند و خیال می کنند کل یوم عاشورا یعنی هرروز بنشینید گریه کنید! محتوای این جمله غیر از این است. کربلا چه کرد؟ارض کربلا در عاشورا چه نقشی داشت؟ همه زمینها باید در سراسر جهان این نقش را ایفا کنند.
وی تصریح کرد: باید تمام روزها را تبدیل به روز عاشورا کرد. نقش کربلا این بود که سیدالشهدا با عده ای معدود آمدند و در مقالب جبار و امپراتور زمان ایستادند و کشته شدند ولی ظلم را قبول نکردند. همه جا کربلاست و در برخی روایات که صحت و سقمش را نمی دانم می گویند که یکی از مستحبات این است که مومنین منتظر سلاح هم داشته باشند آن هم سلاح مهیا نه که یک جا بگذارند. وجوب دفاع از جان و مال مسلمین در سراسر جهان حتی جایی که اقلیت هستند. این هم تعبیر دیگر امام است که هرجا به مسلمانی ظلم و اهانت بشود و به اسلام توهین شود باید در صحنه باشیم.
قرآن برای ظلم پذیری مستضعف بیچاره هم عذر قائل نیست و می گوید باید هجرت می کردی
وی ادامه داد: بعد می پرسند اگر مسلمانانی آلت دست کفار شدند و به مسلمین حمله کردند (مثل صدام و عربستان در یمن) امام می گوید آنهایی که در سرحدات به کشورهای اسلامی حمله می کنند چون حمله کرده اند دفاع واجب است و کشتن آنها هم واجب است. ما سر جنگ نداریم و می خواهیم در جهان صلح باشد اما معنایش این نیست که کسی تعدی نکند و ما بگوییم ما سر صلح داریم و بنابراین تن به ظلم می دهیم، ظلم حرام است و ظلم پذیری هم مثل ظلم حرام است. در روایت هم داریم که هرجا ظلم است دو طرف جهنم می روند، هم ظالم و هم کسی که تن به ظلم داده است، مگر کسی که مبارزه کرده و نتوانسته و مستضعف شده است، تازه قرآن می گوید به آنها هم می گوییم چرا مهاجرت نکردید؟ آنجا هیچ کار نمی توانستید بکنید الم تکن ارض الله واسعا؟ وقتی می بینید جامعه اینقدر فاسد و ظالم است و نمی توانید کاری کنید جای دیگری بروید، یعنی خدا در قرآن برای ظلم پذیری مستضعف بیچاره هم عذر قائل نیست و می گوید باید هجرت می کردی.
وی بیان کرد: امام می گوید این دفاع و دفع فساد است، شما کسی را که حمله می کند باید با او بجنگید و به او بگویید نجنگد، نه اینکه به ما که دفاع می کنیم بگویید نجنگید! جای دیگر امام می گوید هرکس که بگوید ما در برابر قدرت های جهانی باید تسلیم بشویم و محاسبه مادی کنیم، ماتریالیست و کافر است. سازش با ابرقدرت ها ظلم به بشر است و کسانی این توصیه را می کنند که با چشم مادی و طبیعی همه چیز را می بینند، چون سازش با ظالم ظلم به مظلوم است. حدید در قرآن به معنی قدرت و اقتدار و سخت افزار است یعنی معرفت و عدالت بدون ضمانت اجرایی پولاد و سلاح و قدرت پیش نمی رود.
وی افزود: امام می گوید آیا دوره میزان تمام شده یا کتاب؟ قرآن نسخ شده است؟ عدالت چطور؟ چطور میزان و کتاب هست اما حدید منتفی شده است تا امام زمان بیاید؟! حدید هم برای الان است، منتها حدیدی که در خدمت کتاب و میزان باشد. امام حتی از وحدت همه ادیان و مذاهب سخن می گوید و می گوید مستضعفین جهان چه مسلمان و چه غیر مسلمان اگر قیام نکنند سلطه های شیطانی در جهان رفع نمی شود. ما باید وحدت بین مستضعفان جهان با هر مسلک و هر مذهبی ایجاد کنیم.
وی بیانات امام خمینی(ره) را ادامه داد و گفت: ما عازم هستیم تمام سلطه ها را در جهان نابود کنیم. اینها امام را از اول انقلاب سانسور کرده اند، امام اینهاست، که می گوید شما کوشش کنید ملت ها را با حق همراه کنید و شما در مذهب خود و ما در مذهب خود اخلاص را حفظ کنیم و به خدای تبارک و تعالی اعتماد کنیم تا عنایت او شامل حال ما شود و همه این سلطه ها را در جهان سرنگون کنیم. از یک انقلاب جهانی مستضعفین علیه مستکبرین و اتحاد همه مظلومین عالم سخن می گوید. دو سوم شعارهای قبل از انقلاب عملی شد. مرگ بر اسرائیل دارد می شود و اگر قضیه تکفیری ها نبود اسرائیل تا الان سقوط کرده بود.
اسلام آمریکایی حج را تبدیل به یک چیز بی خاصیت کرده است
وی ادامه داد: آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم که ابر قدرت جهان شد هرگز در هیچ جنگی شکست نخورده بود تا الان که در عراق و در منطقه شکست می خورد. آمریکا دیگر جرأت حمله به هیچ کشور اسلامی را ندارد، اینها یعنی پیروزی امام که اتفاقات بعد از انقلاب است، دیگر الان نیابتی عمل می کنند چون خودشان نمی توانند بیایند و همین جایی هم که بودند می خواهند بروند چون نمی توانند. تلاش برای وحدت ضد استعماری و اینکه منشا ترور هم آمریکاست. اشاره به حج که اسلام آمریکایی حج را تبدیل به یک چیز بی خاصیت کرده است، حج باید محل میتینگ سیاسی و گزارش های سیاسی کل جهان اسلام و برای کل جهان باشد و این هم جزو عبادت حج است. حج بهترین پشتوانه جبهه مستضعفین است. می گوید این معما هنوز برای من حل نشده اگر شما جوابی پیدا کردید به ما هم تذکر دهید که این همه مسلمان ها که زیادند اگر نفری یک سطل آب بریزید اسرائیل تمام می شود، چرا اینقدر می ترسید؟
ازغدی در ادامه سخنرانی اش در مورد علت موفقیت امام گفت: وظیفه ای که امام برای خود قائل بود و موفق شد این بود که ترس مسلمانان را ریخت. حتی بدنه این جریان های تکفیری و ... که آمده اند جزو آثار انقلاب اسلامی است، یعنی اینکه یک مرتبه هزاران نفر پسر و دختر شهروند اروپا و آمریکا که تا چندماه پیش در دیسکوها بودند تمام رویش را می پوشاند و برای جهاد نکاح می آید و پسر مشروب خور هم کلی ریش می گذارد و عضو داعش می شود. فکر می کنید اینها چرا اتفاق افتاد؟ ادای مسلمانی که نه، خود مسلمانی مایه شرمندگی بود و هیچکس حرفی که علامت مذهبی بودن بود، نمی زد و ضد روشنفکری و تجدد بود، چه شد که امروز دختر و پسر اروپا و فارغ التحصیلان دانشگاه تا نافش ریش گذاشته و دشداشه عربی پایش می کند و یک چیزی هم دور سرش می چرخد و ... چه اتفاقی افتاده؟
وی افزود: دینداری ذلت بود و عزت شد، ننگ بود و فخر شد. منتها اینها تحت تعالیم وهابیت هستند و شستشوی مغزی شده اند و اطلاع ندارند. همین امروز که شهری در عراق و سوریه را گرفتند نوشته اند که این نه نفر شهر را گرفتند، و عملیات انتحاری کردند، دقیقاً ادای بچه های حزب الله را درمی آورند. چون موج اقبال به امام و حرفهای امام که آمده ایم دنیا را تغییر بدهیم و جهانی عمل می کنیم و سنگرهای کلیدی را در سراسر جهان فتح خواهیم کرد این ادبیات دنیا را تکان داد، حتی دشمن ما هم اگر کاری می کند از طریق همین ادبیات دارد کار می کند. دنیا عوض شد و مسیر تاریخ شد و امام در مورد روحانیون می گوید دو گروه از عظمان پیغمبر تا الان نمی گذارند مستضعفین با هم متحد شوند، یکی حکومت ها و سلاطین و دوم علما اغراض علمای نصارا و یهود، متولیان رسمی دین در غرب.
دو گروه مانع نجات بشریت و مسلمین هستند، یکی آخوند فاسد و دیگری ملی گرایان
رحیم پور ازغدی افزود: اینکه امام فرمود غرب به شما محتاج است و شما به غرب محتاج نیستید، ما برای دفاع از اسلام و کل ممالک اسلامی و استقلال همه کشورهای اسلامی در سراسر جهان در هر حال مهیا هستیم، برنامه ی ما برنامه ی اسلام است. بعد می گوید اگر حرفهای ما ارتجاع سیاه است بگذار ما مرتجع باشیم، یک جای دیگر اشاره می کنند که دو گروه مانع نجات بشریت و مسلمین هستند، یکی آخوند فاسد و دیگری ملی گرایان. دولت ها فاسدند و تا دولت ها را اصلاح یا براندازی نکنیم نمی توانیم مسلمین را نجات دهیم، یکی هم مسئله مشکل دولت ها با ملت های خودشان که همه شان دیکتاتورند.
راه نجات دشمن، اختلاف انداختن بین خود ماست
وی گفت: راجع به اختلاف شیعه و سنی هم می گوید که طرح این معنا از اول درست نبود، در جامعه ای که همه می خواهند به اسلام خدمت کنند برای اسلام باشند نباید این مسائل مطرح بشود. ما همه برادریم و باهمیم. علمای شما فتوا به یک دسته چیزها داده اند و شما تقلید از علمای خودتان کردید و حنفی شدید، یک دسته به فتوای شافعی عمل کردند و شافعی شدند، یک دسته فتوای حضرت صادق را عمل می کنند و شیعه اند، اینها دلیل اختلاف و جنگ ما و شما نیست. برادران شیعه و سنی از اختلافات عملی پرهیز کنند. امروزه اختلاف ما به نفع کسانی است که نه به شیعه اعتقاد دارند و نه به حنفی و سایر فرق، می خواهند نه این باشد و نه آن. راه نجات دشمن، اختلاف انداختن بین خود ماست.
وی افزود: همین الان را ببینید نهضت بیداری اسلام فقط به یک شکل امکان شکست خوردن دارد و آن این است که تبدیل به جنگ مذهبی بشود. در بحرین مردم علیه حکومت قیام کردند و رسانه های غرب و عربستان می گویند شیعه و سنی. در یمن شیعه و سنی کنار همدیگر هستند و ضد عربستان هستند اما می گویند شیعه و سنی. در پاکستان و عراق و ... هم همینطور. چرا از پس غرب بر نمی آیید؟ اینها چیزی نیستند. بعد می گوید فقط فلسطین نیست، اگر جلوی اینها نایستید اینها همه جا را می گیرند. یکی از دلایلی که ما با شاه مبارزه کردیم، حمایت او از اسرائیل بود، بر هر مسلمانی واجب است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند، نابود کردن اسرائیل واجب است.
وی ادامه داد: می گوید ایران اسلامی به حکم اسلام اجازه ندارد به حریم هیچ ملتی تجاوز کند. امیدواریم صلح جهانی بر پایه استقلال ملتها و عدم مداخله در امور یکدیگر، مراعات تمامیت ارضی فلذا امام خط اتحاد جماهیر اسلامی را می دهد و می گوید ما کشورهای مسلمان همه به صورت جدا جدا جمهوری بشویم و بر اساس اسلام طبق مذهب اکثریت مسلمان با حفظ حقوق اقلیت مذهبی طبق فقه خود در معاملات خصوصی و عباداتش باشد. همین در قانون اساسی ما هست، بعد همه این جمهوریهای مسلمان یک اتحاد جماهیر تشکیل بدهند و مردانشان و منافعشان محفوظ ولی با هم مثل برادر تعامل کنند و همه جا به هم کمک کنند، رشد یکی رشد همه و دشمن یکی دشمن همه باشد، واحد پولشان یکی باشد و بازار مشترک داشته باشند و قانون اساسی مشترک و ارتش مشترک. همان کاری که غرب و کفار کرده اند، اتحادیه اروپا قانون اساسی برای کل اروپا نوشته اند، یک ارتش برای کل اروپا و یک بازار و پول مشترک درست کرده اند. وقتی آنها این کار را کرده اند چرا ما این کار را نکنیم؟ ما دنبال روابط حسنه و نجات مستضعفان هستیم و می خواهیم با تمام جهان در صلح و احترام متقابل باشیم.
نظر امام درباره صدور انقلاب
ازغدی عبارتهای امام خمینی در مورد صدور انقلاب را بیان کرد و گفت: امام می گوید ما داخل درهای بسته زندگی نمی کنیم ولی درها را جلوی استعمارگران باز نمی کنیم. درهای کشور ما در مقابل استعمار بسته است و در برابر همه دولت ها و ملت های دیگر باز است،هر قراردادی در هر عرصه ای که بر ضد منافع، مصالح و عزت این ملت باشد باطل خواهیم کرد، قابل توجه قراردادهایی که می خواهد بسته شود. از او می پرسند ممکن شما انقلابتان را به کشورهای خلیج فارس گسترش دهید؟ امام می گوید: شما می دانید هیچ حادثه ای در جهان در هر نقطه ای که اتفاق بیفتد بدون تاثیر در نقاط دیگر نیست، خواه ناخواه اثر می گذارد و میزان اثر پذیری بستگی به آگاهی و انتخاب مردم دارد و اینکه آیا حکومتها به وظیفه شان عمل کنند یا نه.
وی افزود: سوال می کنند آیا شما می توانید بگویید انقلاب یک مسئله ایرانی بوده و مربوط به خودتان بوده و تمام شد؟ در جواب می گوید: خیر ما تجربه هایمان را به تمام جهان صادر می کنیم، نتیجه مبارزه و دفاع علیه ستمگران را بدون هیچ چشم داشتی به همه مبارزان راه حق انتقال می دهیم، مسلماً محصول صدور این تجربه ها جز شکوفه های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملت های در بند نخواهد بود. روشنفکران اسلامی با علم و آگاهی کمک کنند جهان سرمایه داری و کمونیسم را دگرگون کنیم.
وی بیان کرد: ما می خواهیم بلوک شرق و غرب را از بین ببریم، تمام آزادیخواهان باید با روشن بینی راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرت ها بخصوص آمریکا را به مردم سیلی خورده همه کشورهای مظلوم جهان ترسیم کنند، من با اطمینان می گویم اسلام همه ابر قدرتها را در سراسر جهان به خاک مذلت خواهد نشاند، اسلام موانع بزرگ داخلی و خارج محدوده خود در جهان غیر اسلام را یکی پس از دیگری برطرف خواهد کرد و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. سنگرهای کلیدی جهان کجا هست؟ تنگه هرمز، باب المندب، راه ارتباط آمریکای شمالی و جنوبی، شرق آسیا، دریای مدیترانه و ... را امام می گوید که فتح خواهیم کرد، منتها اشغالگر و امپریالیسم نیستیم. ما مکتبمان را در همه جا پیش خواهیم برد و در همه ممالک اسلامی و همه جهان، بلکه هرجا که مستضعفین هستند. ما رو به اعتلا هستیم. اگر می خواهید مشکلات داخلی را حل کنید باید در برابر دشمن خارجی محکم بایستید. امام می گوید که خودتان را در برابر همه مشکلات آماده کنید. ارزش های انسانی را باید به همه جا صادر کنید، استقلال فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی را باید محکم نگه دارید و این فقط در سایه اتکا به اسلام و خدای بزرگ و متحد شدن و برادر دانستن یکدیگر امکان پذیر است.
وی تأکید کرد: ما موظفیم اسلام را همه جای دنیا معرفی کنیم، اسلام در دنیا مظلوم و غریب است و دسته کوچکی هستیم که مبلغ قوی نداریم اما آنها همه چیز دارند، رسانه های گروهی دستشان است و پول زیاد دارند و خرج می کنند اما ما نباید مایوس شویم. ما با همین عده قلیل همانطور که محمدرضا را که همه قدرت ها دنبالش بودند به همت جوانان ایران شکستیم اسلام را به خواست خدا در اینجا و در همه جا در حد توانمان پیاده خواهیم کرد. دانشگاه و حوزه باید خودشان را برای یک مبارزه جهانی و تمدن سازی جهانی آماده کنند. می پرسند کجای دنیا به شما مربوط نیست؟ امام می گوید: هیچ جا. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می کنیم. انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبران هست ما هم هستیم.
امام تندترین و انقلابی ترین حرف هایش را یکی دو سال آخر عمر زده است
وی گفت: خط امام اینهاست، اینها که ۱۵ خرداد و رحلت امام و ۲۲ بهمن را می گویند جشن بگیرید اما این حرفها را نزنید بدانند که اینها انحراف مسلم است. امام هرچه به آخر عمرش نزدیکتر می شد جنگنده تر و جوان تر شد. تندترین و انقلابی ترین حرف هایش را یکی دو سال آخر عمر زده است، در دنیا آتشفشان جهانی به پا می کند. ممکن است بعضی ها بگویند با قدرت ها باید ساخت ولی بدانند سازش امروز نابودی تا آخر است، در سازش امروز با قدرت ها دفن اسلام است تا آخر دنیا. امام در یک جا می گوید اگر این دفعه شکست بخوریم چنان ریشه اسلام و شیعه را می زنند که دیگر تا قرنها نتوانیم سربلند کنیم. دو روز پیش از قول معاون دوره های قبل سرویس اطلاعاتی اسرائیل خواندم که گفته بود هنوز انقلاب پیروز نشده بود، بختیار به ما پیغام داد که امام را در پاریس و نوفل لوشاتو بکشید و فکر نکنید این مشکلش کمتر می شود، اینها هر یک روز که بمانند از روز قبل قوی تر می شوند.
شکستن فرهنگ شرق و غرب در جهان بی شهادت میسر نیست
رحیم پور بیان کرد: بعد او می گفت کاش حرفش را گوش کرده بودیم، باور نمی کردیم اینها اینقدر جلو بروند. امام می گوید مردم باید محکم بایستند، مسئولین محکم بایستند و از کشور و اسلام دفاع کنند، از توطئه ها به خود هراس راه ندهند که اگر کمی عقب نشینی کنید باید دست از اسلام بکشید و تکلیف ما بر خلاف این است. آخرین عبارت این است که امام می گوید هیچکس نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دنیای دول امروز و پایه ریزی فرهنگ جدیدی از جهان بر مبنای اسلام و برخورد قاطع اسلام با آمریکا و شوروی فشار و سختی و شهادت و گرسنگی به دنبال دارد. اینهایی که می گویند ما برای اینکه گرسنه نشویم مبارزه نکنیم، امام می گوید گرسنگی از لوازم یک مبارزه است و باید تحمل کرد مثل اینکه بگوییم من می خواهم جبهه بروم ولی مجروح و کشته نشوم! این چه جبهه رفتنی است؟! مردم ما این راه را انتخاب کرده اند و بهای آن را خواهند پرداخت و به این امر (گرسنگی) افتخار می کنند. شکستن فرهنگ شرق و غرب در جهان بی شهادت میسر نیست. باید کشته بدهیم، تا دنیا را عوض کنیم.
رحیم پور اذعان کرد: من بار دیگر از مسئولان بالای جمهوری اسلامی تا همیشه می خواهم از هیچکس و هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند، کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایه داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیسم نکشند، ما هنوز در قدم های اول مبارزه جهانی علیه غرب و شرق هستیم. مسئولین در دفاع از اسلام محکم تر از همیشه با تمام توان در برابر تجاوز نظامی، سیاسی و فرهنگی جهانخواران بایستند چرا که امروز دنیای استکبار خصوصاً غرب خطر رشد اسلام ناب را علیه منافع نامشروع خود درک کرده مگر بیش از این است که ما ظاهرا از جهانخواران شکست خواهیم خورد؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می کنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل عزت مسلمین را پایکوب می کنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب در سراسر جهان بر چوبهای دار می روند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته می شوند؟ بگذار دنیای پست مادی با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل خواهیم کرد.
وی افزود: به مسئولان اکیداً تذکر می دهم این معنا که نمی شود با قدرتهای بزرگ طرف شد را از گوشتان بیرون کنید، شما بخواهید می توانید. پشتیبان شما خداست، این زمزمه که ابر قدرت ها به وسیله ایادی شان کرده اند که تا متکی به یکی از دو قدرت نشوید نمی توانید به زندگی ادامه دهید صد در صد غلط است، روی پای خودتان بایستید. به مردم و به خدا اعتماد کنید. محکم باشید وسعی کنید قبل از هر پیشرفت در انسانیت پیشرفت کنید در این صورت خدا یاری خواهد کرد تا بتوانیم استقلال و آزادی و اسلاممان را حفظ کنیم. اینها بخشی از صحبت های امام است که گاهی فراموش می شود و شعار نیست.
امام گفت دیگر سه ابر قدرت باید برای دنیا تصمیم بگیرد و سومین آن ماییم
وی تصریح کرد: در سالگرد امام باید اینها مبنای سیاستهای جمهوری اسلامی و مبنای درسی در دانشکده وزارت خارجه ما باشد، در دانشکده ارتباطات و رسانه و صدا وسیما باید این را آموزش بدهند، در دانشکده علوم سیاسی اینها مبنای علوم سیاسی ماست. اینها سخنرانی نیست. به مرحوم آقا عیسی خادم امام گفتم خاطره ای که خودت شخصاً دیدی بگو، گفت یک روز امام در حیاط قدم می زد و ذکر می گفت و گاهی مطالعه می کرد و یا به بی بی سی گوش می کرد که ببیند دشمن چه می گوید سید احمد آمد و من هم سینی چای را آوردم که تعارف کنم، دیدم سید احمد می گوید دنیا با این دو ابر قدرت .... ، تا این را گفت امام گفت نخیر سه تا ابر قدرت، سومین آن ماییم و از این بعد برای دنیا ۳ تا ابر قدرت باید تصمیم بگیرد.
وی در پایان گفت: امام این حرف را وسط جنگ زد که این همه سختی و تحریم و ... بود، چنانکه پیامبر در محاصره خندق که داشتند خندق می کندند گفت سقوط امپراتوری روم و ایران و ... را در جرقه آتش این کلنگی که به سنگ خورد دیدم که بعضی از افراد نادان آن دوران گفتند که پیامبر از گرسنگی به سرش زده است، ما گرسنه ایم و خودش سه روز است که نان نخورده و از شدت درد دل به شکمش سنگ بسته و بعد دارد از فتح روم و ایران و ... می گوید. یک عده زمانی که امام خمینی این حرفها را می زد، در همین انقلاب و حکومت گفتند که به سرش زده است. الان هم عده ای دیگر همین را می گویند.
نظر شما