شناسهٔ خبر: 47666 - سرویس اندیشه
نسخه قابل چاپ

تحلیل سیر تحول سوژۀ مدرن با نگاهی انتقادی به تعدادی از منابع و مراجع مربوط(۲)؛

تفوق فلسفۀ اصالت وجود بر اصالت ماهیت

سوبژکتیویته تفوق فلسفۀ اصالت وجود بر اصالت ماهیت در سرآغاز فلسفۀ معاصر غرب، ماهیت‎گرایی را در مباحث فلسفی به محاق راند؛ در ادامه، پدیدارشناسی هوسرلی نیز که بعضاً با عنوان ماهیت‎گرایی نوین وصف می‎شد، مورد انتقاد صاحب‎نظرانی قرار گرفت که عمدتاً اندیشه‎هایی چپ‎گرایانه داشتند؛ به‌این‌ترتیب، مهم‎ترین مکتب فلسفۀ معاصر، پدیدارشناسی، در آستانۀ قرن جدید مورد انتقادهای جدی واقع شد.

فرهنگ امروز/ فرزاد کریمی:

سوبژکتیویتۀ سوژه

کتاب سوژه، استیلا و قدرت در نگاه هورکهایمر، مارکوزه، هابرماس و فوکو (میلر، ۱۳۸۸)، از جمله آثاری است که آرای این دسته از نظریهپردازان را بررسی و تحلیل کرده است؛ در این کتاب، موضوع سوژه در دو بخش جداگانه مورد توجه قرار گرفته است: بخش اول به تبیین نظریات سه اندیشمند بزرگ اجتماعی-سیاسی غرب، هورکهایمر، مارکوزه و هابرماس؛ و بخش دوم به آرا و عقاید فوکو در این زمینه اختصاص دارد. نگاه تمامی این متفکران، به اضافۀ آلتوسر که دیدگاهی در تقابل با دیدگاه مکتب فرانکفورت دارد، نگاهی از منظر شکلگیری سوژه در شرایط متفاوت ارتباط با قدرت است، در حقیقت انسان در این نظریات، سوژهای است که نه به‌صورت خودآگاه و مختار بلکه تحت تأثیر روابط قدرت شکل میگیرد.

اولویت بخشیدن به سوبژکتیویته نسبت به سوژه، تفاوت نگرش به ذهنیت در مدرنیسم و پسامدرنیسم را از منظر روابط اجتماعی تبیین کرده است؛ روابطی که حاصل تشارک اذهان فردی در فضایی جمعی است و به احیای سوبژکتیویتۀ سوژه میانجامد: «الگوی بافت بیناسوژهای بنیانی است برای انگارۀ رهایی که دلالت دارد بر اینکه فرد دوباره ویژگیهای سوبژکتیویته را به دست میآورد» (میلر، ۱۳۸۸: ۹۲). توجه به سرفصلهایی از این کتاب راهگشای مناسبی برای تبیین نگرش اندیشمندان مورد بحث دربارۀ سوبژکتیویته است: «ماکس هورکهایمر: سوبژکتیویته و استیلا؛ هربرت مارکوزه: عقل انقلاب و سوبژکتیویته؛ یورگن هابرماس: بحرانهای مشروعیت و جامعۀ ارتباطی؛ میشل فوکو: دانش از سوبژکتیویته؛ و نیز فردیتدهی، سوبژکتیویته و قدرت».

نقد دیالکتیکی مکتب انتقادی بر مدرنیته، تحلیل تاریخی ویرانگی را در کتاب (عمادیان، ۱۳۹۰) پایهگذاری کرده است؛ نویسنده در این کتاب زوال و ویرانگی را در چارچوب ارتباط تاریخ و طبیعت تحلیل کرده است؛ نظریۀ تاریخ طبیعی آدورنو مبنای نظری کتاب است و از این رهگذر ارتباط اسطوره با تاریخ و اسطوره با طبیعت و نقش این ارتباطها در ویرانگی، مورد بررسی قرار گرفته است؛ مباحث فلسفی به گونهای در این اثر تبیین شده است که میتوان برای بحث دربارۀ سوژه و به خصوص سوژۀ ویران‌شده از تحلیلهای آن سود برد. باید توجه داشت ویرانگی مورد نظر در این کتاب، چیزی نیست که در رسالۀ حاضر «مرگ سوژه» خوانده میشود، زیرا نظر نویسنده معطوف به مسائل و مشکلات دوران مدرن است.

سوژۀ اجتماعی

هابرماس نیز در ادامۀ نظرات اعضای مکتب فرانکفورت، به مدرنیته نگاهی انتقادی دارد. وی در کتاب گفتمان فلسفی مدرنیته (Habermas, ۱۹۹۰) با یادکرد از ریشههای نخستین مدرنیته، کانت و هگل، به نقد آرای فوکو و دریدا در انتقاد از مدرنیته پرداخته است؛ وی معتقد است با بازگشت به آرای کانت و هگل نیازی به نقدهای سرسختانۀ اعضای مکتب فرانکفورت و بنیانبرافکنانۀ پساساختگرایان بر خردباوری مدرنتیه نیست.

هابرماس در کتاب معروف خود، نظریۀ کنش ارتباطی (Habermas, ۱۹۸۱) (به فارسی ترجمه شده)، نظریۀ سوژۀ خود و پایبندی به ذهنیتباوری مدرنیته را در بعد اجتماعی مطرح کرده است؛ وی مفهوم سوژۀ مدرن را در زیستجهانی با روابط بیناذهنی میان اعضای آن قابل قبول میداند و آن زیستجهان را در مقابل نظام اجتماعی قرار میدهد؛ نظام فرایند عقلانیای است شامل اقتصاد، سیاست و خانواده. از نظر هابرماس، از دست رفتن معنا، تزلزل هویت جمعی، بیهنجاری، ازخودبیگانگی و شیءوارگی جامعه، نتیجۀ سلطۀ نظام بر زیستجهان است؛ بهاینترتیب است که سوژۀ فردی در زیر بار روابط عینی نظام مسلط از ماهیت تهی میشود.

هابرماس با طرحریزی یک نظام ارتباطی اجتماعی و نظریۀ «کنش ارتباطی» تلاش میکند تا اعتراضها به مدرنیته را تعدیل کند؛ در این نظریه، خرد ارتباطی جایگزین خرد ابزاری مدرنیته میشود تا آنچه به طور فردی در زیستجهان سوژه تولید میشود (رابطۀ میانذهنی)، در فهم ارتباطی انسانها از یکدیگر تحقق یابد. علیرغم خوشبینی هابرماس به اصلاح وضع موجود در صورت به فعلیت در آمدن نظریۀ کنش ارتباطی، وی سوژۀ حاضر در فرهنگ مدرن را در بدترین وضعیت ممکن خود و مدرنیته را سبب تضعیف خودبنیادی آن دانسته است.

میشل فوکو را باید از بزرگترین نظریهپردازان در بحث سوژه و قدرت دانست. آنچه دارای اهمیت است، برداشتی است که میشل فوکو از قدرت دارد و با رویکردهای پستمدرن به سوژه دارای همخوانی است. «نقطۀ عزیمت فوکو را میتوان تلاش جهت فهم روابط بسیار پیچیدۀ قدرت دانست که انسانها را در بر میگیرد و فرایند تبدیل انسان به سوژه را محقق میسازد» (نظری، ۱۳۹۰: ۲۲)؛ مطابق این برداشت، قدرت و روابط معطوف به آن سازندۀ هویت انسانی است. نظری در کتاب سوژه، قدرت و سیاست: از ماکیاولی تا پس از فوکو، انسان را در گیرودار سیاست و قدرت مورد تحلیل مقایسهای قرار داده است، در این تحلیل، گذار از سیاست مدرن به پسامدرن و سیاستهای اعمال این قدرت تبیین شده است؛ در این کتاب نیز بیشتر مباحث مربوط به چگونگی تعریف انسان در دنیای امروز مورد توجه است که میتواند تا حدودی مشخصکنندۀ وضعیت هویتی انسان یا همان سوژه باشد. به نظر میرسد چنین تحقیقاتی میتواند زمینهای کلی از بحث سوژه را در اختیار محقق ادبی قرار دهد تا بتواند بازخوردهای این نوع نگاه به سوژه را در متون ادبی تحلیل نماید.

از سوژۀ مدرن تا سوژۀ پسامدرن

فردریک جیمسون از متفکران نومارکسیست است، اگرچه وابستگی مستقیم به مکتب فرانکفورت ندارد، اما تحت تأثیر آرای بنیامین و آدورنو و همچنین لوکاچ، مواضع انتقادی خود را نسبت به مدرنیته ابراز کرده است؛ وی در کتاب پستمدرنیسم یا منطق فرهنگی سرمایهداری متأخر (Jamson, ۱۹۹۱) (مجموعه مقاله ترجمهشده به فارسی)، علاوه بر نقد مدرنیته از طریق تبیین شیوههای مدرن ساخت سوژه، به تحلیل سوژۀ پسامدرن و ریشههای تولید آن نیز پرداخته است؛ وی در این کتاب، ویژگیهای هنر و ادبیات مدرن و پسامدرن را در ماهیت سوژه و زبان در این دورهها جست‌وجو کرده، ساختارگرایی و نشانهشناسی ساختارگرا را مایۀ اصلی هنر و ادبیات مدرن دانسته است.

جیمسون در ادامه، پساساختگرایان را عامل این میداند که سوژۀ مدرن را به اسطوره تبدیل کردهاند؛ او همچنین در حیطۀ زبان عقیده دارد که در پستمدرنیسم، با از میان رفتن قابلیت ابداع موجود در نشانهشناسی مدرن، امکان ساخت نظامی جدید برای نشانه وجود ندارد؛ در نتیجه انسان تنها میتواند از سبکها و سیاقهای آمادۀ موجود استفاده کند؛ بنابراین هنر پسامدرن، هنری کپیشده است، هنری که ارتباطی با واقعیت ندارد، همین عدم امکان ارتباط با واقعیت، برخلاف هنر رئالیستی و مدرن، برای هنر پسامدرنیستی یک «آنیت» فراهم آورده است. جیسمون از پیشروان نظریهپردازی دربارۀ پسامدرنیته است و مقدمۀ کتاب وضعیت پستمدرن، (Lyotard, ۱۹۸۴) به قلم وی است. کتاب یادشده را بسیاری سرآغاز نظریهپردازی دربارۀ فرهنگ و جامعۀ پسامدرن میدانند، چه تا پیش از آن، این اصطلاح تنها در زمینۀ مباحث هنری بهویژه معماری مورد استفاده قرار میگرفته است.

نتیجهگیری

تفوق فلسفۀ اصالت وجود بر اصالت ماهیت در سرآغاز فلسفۀ معاصر غرب، ماهیتگرایی را در مباحث فلسفی به محاق راند؛ در ادامه، پدیدارشناسی هوسرلی نیز که بعضاً با عنوان ماهیتگرایی نوین وصف میشد، مورد انتقاد صاحبنظرانی قرار گرفت که عمدتاً اندیشههایی چپگرایانه داشتند؛ به‌این‌ترتیب، مهمترین مکتب فلسفۀ معاصر، پدیدارشناسی، در آستانۀ قرن جدید مورد انتقادهای جدی واقع شد. بسیاری از انتقادهای متأخر به سوژۀ مدرن از منظر مسائل اجتماعی و سیاسی صورت گرفته است؛ مباحثی چون کنش ارتباطی یا قدرت و نقش آن در سرشت سوژه، انتقاد از خارج فلسفه به درون آن است که هم تنوع و هم قوام و هم ملموس بودن بیشتر موضوع را سبب شده است.

منابع:

ـ ابراهیمی مینق، جعفر، محمد امیری و مهدی عامری. ۱۳۸۶، مکتب فرانکفورت و نظریۀ انتقادی (آرا و نظریهها)، پژوهشنامۀ علوم اجتماعی. سال اول، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۶، ۶۵-۸۶.

ـ عمادیان، بارانه. ۱۳۹۰، تاریخ طبیعی زوال. تهران: بیدگل.

ـ کریچلی، سایمون. ۱۳۹۱، لویناس و سوبژکتیویتۀ پساواسازانه. تدوین و ترجمه: مهدی پارسا و سحر دریاب، تهران: رخداد نو.

ـ لان، کریس. ۱۳۹۱، ویتگنشتاین و گادامر. ترجمه: مرتضی عابدینیفرد، تهران: کتاب پارسه.

- مصباحیان، حسین. ۱۳۸۹، «ردیابی مضمون رهاییبخش سوبژکتیویته از فرانکفورت تا پاریس»، متافیزیک (مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران). بهار و تابستان ۱۳۸۹، دوره ۴۶، شماره ۵-۶، ص ۵۹-۷۳.

ـ مکاریک، ایرنه ریما. ۱۳۸۸، دانشنامۀ نظریههای ادبی معاصر. ترجمه: مهران مهاجر و محمد نبوی، چ سوم، تهران: آگه.

ـ میلر، پیتر. ۱۳۸۸، سوژه، استیلا و قدرت در نگاه هورکهایمر، مارکوزه، هابرماس و فوکو. ترجمه: نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، چ سوم، تهران: نی.

ـ نظری، علیاشرف. ۱۳۹۰، سوژه، قدرت و سیاست: از ماکیاولی تا پس از فوکو. تهران: آشیان.

- هال، استیوارت. ۱۳۹۳، معنا، فرهنگ و زندگی اجتماعی. ترجمه: احمد گلمحمدی، چ دوم، تهران: نی.

 - Althusser, Louis. ۱۹۷۱, Lenin and Philosophi and Other Essays. Tr. Ben Brewster, U.S.A: Montly Review Press.

- Atkinz, Kim. ۲۰۰۵, Self and Subjectivity. U.S.A: Blackwell Publishing.

- Bertens, Hans. ۲۰۰۲, Literary Theory: The basics. Edition Published, U.K & U.S.A: Routledge.

- Habermas, Jurgen. ۱۹۸۱, The Theory of Communicative Action. Tr. Thomas McCarthy, U.S.A: Beacon Press.

- Habermas, Jurgen. ۱۹۹۰, The Philosophical Discourse of Modernity.

- Husserl, Edmund. ۱۹۶۰, Cartesian Meditation: An Introduction to Phenomenology. Tr. Dorion Cairns, Netherlands: Springer-Science + Business B.V.

- Jameson, Fredrick. ۱۹۹۱, Postmodernism, or, The Cultural Logic of Late Capitalism. U.S.A: Duke University Press.

- Lucacs, Georg. ۱۹۷۱, The Theory of the Novel. Tr. Anna Bostock, U.S.A: The Mit Press.

- Lyotard, Jean-Francois. ۱۹۸۴, The Postmodern Condition. U.K: Manchester University Press.

- Miller, Paul Allen. ۲۰۰۷, Postmodern Spiritual Practices, U.S.A: Ohayo State University Press.

نظر شما