به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «فلسفه فشن» نوشته لارس اسونسن به ترجمه آیدین رشیدی از سوی نشر مشکی منتشر شد.
فشن در قرن پانزدهم میلادی در فرانسه آن قدر مهم تلقی میشد که شارل هفتم خواسته بود وزارتخانه جداگانهای برای آن تاسیس کنند. امروزه کمتر کسی است که خواهان چنین نهادی باشد، اما مطمئنا از اهمیت فشن کاسته نشده است.
فشن از قرن هجدهم تا به امروز بهروز افزونی دموکراتیزه شده است به این معنا که دیگر منحصر به جمع کوچکی از ثروتمندان نیست. انسان غربی امروزی را به سختی بتوان خارج از دامنه فشن در نظر آورد. پیشخوان روزنامهفروشیها از مجلات فشن با جلدهای روغنی و رنگهای جذابشان انباشته است و صفحات بسیاری از مجلات سبک زندگی و روزنامهها به مطالب مربوط به فشن اختصاص دارد.
فشن از کم اهمیتترین چیزهایی است که میتوان تصور کرد. در بسیاری از متون، کلمه فشن در ترکیبی مانند فلسفه فشن همچون چیزی که فاقد جسم و وزن است به چشم نمیآید. فشن از همان ابتدا انتقادهایی را به به همراه داشت. نوشتههایی از قرن چهاردهم در دست است که در آن ظاهر کسانی که جامههایی متفاوت با لباس مشخصا کاربردی به تن میکنند مسخره توصیف شده است. تا دهه 80، مطالعات جدی فشن به نکوهش اخلاقی و حتی تحقیر موضوعشان تمایل داشتند. اما در دو دهه گذشته همه چیز تغییر کرده است.
در این کتاب تا حد زیادی به نقد فشن پرداخته شده است اما آن تحقیر نشده است. تلاش اصلی در این کتاب ایجاد رابطهای گویاتر با فشن و تغییر شیوه برخوردمان با آن است. این کار ما را کاملا از بند فشن نمیرهاند، اما به این وسیله میتوانیم تا حدی از آن مستقل شویم.
این کتاب تاریخ فشن نیست، هر چند تاریخ آن را به دقت موشکافی میکند. این کتاب یک تحقیق زیباییشناسی تجویزی نیست. به این معنا که قصد ارزیابی زیباییشناسی فشنهای مختلف باشد. رویکرد این کتاب در مبحث زیباییشناسی بیشتر توصیف است تا تجویزی. میتوان فشن را از زوایای مختلف بسیاری تحلیل کرد، اما به صورت کلی در این تحقیق یک پرسش ذهن نویسنده را به خود مشغول داشته و آن پرسش از تاثیر فشن برشکلگیری هویت بود. نظر به اینکه این پژوهش فلسفی است، نویسنده قصد داشته به جای طرح واقعیت فشن بیشتر به مفهوم فشن، بازنمودهای مختلف آن و چیزهایی که فشن ظاهرا میتواند سبب آنها شود بپردازد. در واقع میتوان گفت موضوع تحقیق نویسنده گفتمان فشن است.
هشت فصل کتاب را میتوان نسبتا مستقل خواند، این فصول طیف گستردهای از موضوعات را در برمیگیرند زیرا فشن با حوزههای متنوعی همچون پوشاک، بدن، مصرف، هویت و هنر مرتبط است. با این که فش انواع زیادی دارد نویسنده تمرکز اصلیاش را بر فشن لباس قرار داده است جون فشن تنها موضوعی در ارتباط با پوشاک نیست، بلکه میتوان آن را به صورت یک نوع سازو کار یا ایدئولوژی در نظر گرفت که تقریبا در هر حوزهای از دنیای مدرن که فکرش را بکنید، از دوران قرون وسطی متاخر به این سو، به کار رفته است. این ساز و کار به ویژه در حوزه پوشاک آشکار است. پس این حوزه عرصه اصلی مورد بحث در این کتاب است.
فشن اصطلاحی است که مشخص کردن حدود و ثغورش به وضوح دشوار است و تردید جدی وجود دارد که بتوان شروط لازم و کافیای برای قضاوت درباره مدن بودن یا نبودن چیزی یافت.
نویسنده در مقدمهای که بر کتاب نوشته است به صورت تفصیلی به تعاریف فیلسوفانی چون آدام اسمیت، ایمانوئل کانت، گئورگ زیمل، ژیل لیپووتسکی و ... از فشن میپردازد. از سوی دیگر از افرادی نام میبرد که فشن را منحصرا با پوشاک مرتبط میدانند و در همین راستا به افرادی چون آن هولاندر اشاره میکند. رولان بارت نیز از متفکرانی است که میگوید لباسهای بنیان مکادی فشن هستند در حالی که فشن خود یک سیستم معنایی فرهنگی است.
با این تفاسیر، در فصل دوم کتاب بیان میشود که فشن پدیدهای مطلق نیست و لباس خیلی بیشتر از فشن قدمت دارد. گروهی از پدیدهها نیز وجود دارند که پوشاک نیستند، اما میتوان آنها را فشن تلقی کرد و این اصطلاح به تنهایی شمول گستردهتری نسبت به پوشاک دارد.
مولف در نهایت به این نتیجه میرسد که فشن به حوزههای بسیاری مربوط میشود و بعید است بتوان از تعریفی از آن ارائه دارد که چگونگی عملکرد آن را در تمام این حوزهها توضیح دهد. همه این دلایل ما را مجاب میکنند که بهتر است بر مبنای چیزی که ویتگنشتاین آن را «شباهتهای خانوادگی» مینامد در این اصطلاح مداقه کنیم. بنابراین در این کتاب نمونههای بسیاری مطرح میشود که مخاطب ببیند تا چه حد ممکن است بر مبنای این نمونهها خصابص عمومی دیگری استخراج کنیم.
لارس اسونسن در ادامه مقدمه کتاب به آثاری اشاره میکند که در آنها به فشن و کارکردش پرداخته شده و از آثاری چون «سارتوررسارتوس»، «فلسفه فشن» و ... نام میبرد. او تاکید میکند که خطر فکری زیمل در کتاب «فلسفه فشن» را در این اثر دنبال کرده بدان معنا که پوشاک بخش حیاتی از ساختار اجتماعی نفش را تشکیل میدهد.
مولف در پایان بیان میکند: «طبیعتا خیلیها خارج از دایره فشن قرار میگیرند، اما در این بخش از جهان که ما زندگی میکنیم و در این برهه از تاریخ، عملا غیرممکن است که خود را از محیط فشن بیرون نگه دارید. حتی فقیرترین آدمها در جهان غرب، وقتی آگاه میشوند که نمیتوانند در حوزه فشن شرکت کنند. در واقع به نوعی با آن درگیر شدهاند. کنار گذاشتن از این بازی و آگاهی از این موضوع در واقع حاکی از آن است که آنها نیز در گستره تاثیر آن قرار گرفتهاند. همه خوانندگان این کتاب شهروندان جهان فشناند.»
کتاب «فلسفه فشن» نوشته لارس اسونسن به ترجمه آیدین رشیدی با شمارگان 500 نسخه در 200 صفحه از سوی نشر مشکی منتشر شده است.
نظر شما