به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ مقوله دموکراسی، که عمده آثار دال حول موضوع آن است، قرنها مورد بحث اندیشمندان سیاسی در یونان باستان و رُم و نیز در قرنهای هجدهم و نوزدهم و بهویژه در قرن بیستم بوده است.
واژه دموکراسی از زبان یونانی میآید و معنـی آن تقریبا «حکومت مردم» است. مسائل مربوط به دموکراسی چندین هزار سـال مـورد بحث بوده اما هیچ تعریف جهانشمولی که همه آن را قبـول داشته باشند برای آن وجود ندارد. یکی از دلایل آن هم این است که دموکراسی همـواره در حال توسعه و تغییر است. اما نکاتی هم وجود دارند که بسیاری در مورد ارتباط آن با دموکراسی توافق دارند، مثلا ارزش و حقوق برابر انسانها، آزادی اندیشه، آزادی چاپ و نشر و بیان، برابری انسانها در مقـابل قانون و نیز برگزاری انتخابات آزاد.
از دهه ۱۹۵۰ که بهطور عمده نهضتهای استقلالطلبی در آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا برای رهایی از یوغ استعمار آغاز شد، کوشش برای تأسیس نظامهای دموکراتیک سرلوحه کار کوشندگان و گروههای سیاسی بوده است. هر چند فرجام نهضتهای استقلالطلب لزوما استقرار نظامهای دموکراتیک نبوده و بعضا به دیکتاتوری انجامیده، همین نهضتها تلاش برای ایجاد چنین نظامهایی را آغاز کردند.
کتاب در نظر دارد در توضیح مفهوم و کاربرد دموکراسی، نه به منزله یک دیدگاه نظری که بر بینش فلسفی انسانمحورانه استوار بوده یا بر پایه دیدگاهی برخاسته از فرهنگ و تمدن معینی مستقر باشد، بلکه به مثابه دانشی عملی که امکان رهایی نسبی انسان از ظلم و سرسپردگی را فراهم میآورد.
در بخش اول کتاب رابرت دال (مولف کتاب) به سراغ دموکراسی و چگونگی تحول آن رفته است. در بخش دوم با عنوان دموکراسی آرمانی به پرسشهایی مانند دموکراسی چیست؟ چرا دموکراسی؟ و چرا برابری سیاسی پاسخ داده است. بخش سوم با عنوان مردمسالاری واقعی مولف به موضوعاتی مانند دموکراسی در مقیاسهای متفاوت، قوانین اساسی، احزاب و نظامهای انتخاباتی و بخش چهارم شرایط مطلوب و نامطلوب جامعه را بررسی کرده است با تاکید بر این پرسشها که کدام زمینهها به نفع دموکراسی هستند؟ چرا سرمایهداری بازار به نفع دموکراسی است؟
چرا باید از دموکراسی حمایت کرد؟
«درباره دموکراسی»، منبعی است برای آموزش حکمرانی بر پایه دموکراسی که متدها و بینشهای رابرت دال در این زمینه را به مخاطب منتقل میکند. این اثر مختصر و مفید، چکیدهای از درسهای عمیق و تاثیرگذار او درباره نقطههای قوت و ضعف دموکراسی محسوب میشود.
از دیدگاه او یک فرد برای اداره کردن یک سرزمین علاوه بر دانش نیاز به ارادهای پولادین در برابر فساد ناشی از قدرت دارد، که این مقاومت عظیم تنها از فداکاری و وابستگی به منافع ملت به جای منافع شخصی نشات میگیرد. رابرت دال با اعتقاد بر اینکه دموکراسی به ما کمک میکند تا جلوی حکومت خودکامگان شرور و بیرحم گرفته شود، میگوید: «شاید اساسیترین و ماندگارترین مسئله در سیاست همانا گریز از حکمروائی خودکامگان باشد. در سرتاسر تاریخ مکتوب، منجمله زمان خود ما، راهبرانی وجود دارند که به دلیل خودبزرگبینی، بدگمانی، نفع شخصی، ایدئولوژی، ملیگرائی، دینباوری، اعتقاد به برتریت ذاتی خودشان، یا احساسات و هیجانات صرف از قابلیتهای استثنائی دولت برای اعمال زور و خشونت استفاده کردهاند تا به اهداف شخصی خودشان خدمت کرده باشند. بهای انسانی حکمروائی خودکامگان کمتر از قربانیان بیماری، قحطی و جنگ نبوده است.»
نویسنده در ادامه برای تایید سخنش به حکومت استالین در شوروی سابق اشاره میکند و میگوید: «چند مثال از قرن بیستم را در نظر بگیرید. در دوره حکمرانی ژوزف استالین در اتحاد جماهیر شوروی (1929 - 1953) چندین میلیون انسان به دلایل سیاسی به زندان افتادند، که غالبا به علت ترس بیمارگونه استالین از توطئه بر ضد او بود. حدود بیست میلیون نفر در اردوگاههای کار جان سپردند. یا به علل سیاسی اعدام شدند، یا در اثر قحطی ناشی از فشار استالین به دهقانان برای پیوستن به مزارع دولتی جان دادند. گرچه بیست میلیون دیگر از قربانیان حکمروائی استالین احتمالا زنده ماندند، ولی متحمل رنجهای فراوانی شدند. یقینا، تاریخ حکمروائی مردمی نیز بدون معایب جدی نیست. حاکمان دموکرات نیز، مانند سایر حکمروایان گاهی نسبت به مردمی که خارج از مرزهای زندگی میکردهاند، یعنی مردم کشورهای دیگر _ خارجیها، مستعمرات و غیره _ با بیعدالتی و بیرحمی رفتار کردهاند. ولی حتی در این قبیل نیز موارد حکومتهای دموکراتیک نسبت به خارجیها رفتارشان بدتر از حکومتهای غیردموکراتیک نبوده است، بلکه غالبا رفتار بهتری داشتهاند.
تشبیه رابطه سرمایهداری و دموکراسی به زن و شوهر
به اعتقاد نویسنده دموکراسی و سرمایهداری بازار شبیه زن و شوهری هستند که گرفتار زندگی پرآشوب و کشکمشهای درونی شدهاند ولی با این حال هر دو به زندگیشان ادامه میدهند چرا که هیچکدام مایل به جدا شدن از دیگری نیستند. در نتیجه، سرمایهداری بازار در بلندمدت نوعا به رشد اقتصادی انجامیده است؛ و رشد اقتصادی نیز به نفع دموکراسی است. اولا رشد اقتصادی، با از بین بردن فقر شدید و بهبود سطح زندگی، به کاهش تضادهای اجتماعی و سیاسی کمک خواهد کرد. علاوه بر این، زمانی نیز که کشمکشهای اقتصادی ظاهر میشوند، رشد، منابعی بیش از آنچه که در دسترس است در اختیار طرفین کشمکش میگذارد و در نتیجه امکان به دست آمدن توافقی مرضیالطرفین را فراهم میسازد.
سرمایهداری بازار همچنین به خاطر پیامدهای سیاسی و اجتماعیاش نیز برای مردم مفید است. این سرمایهداری یک لایه میانین وسیعی از پولداران به وجود میآورد که نوعا خواهان آموزش، خودمختاری، آزادی شخصی، حقوق مالکیت، حاکمیت قانون و مشارکت در حکومت هستند. همانگونه که ارسطو برای اولینبار گفت، طبقات متوسط متحدان طبیعی انگارهها و نهادهای دموکراسی هستند. بالاخره و شاید مهمتر از همه، اقتصاد سرمایهداری آزاد با توزیع بسیاری از تصمیمگیریهای اقتصادی بین افراد و شرکتهای نسبتا مستقل، از نیاز به یک حکومت مرکزی قوی و حتی اقتدارگر اجتناب میکند.
کتاب «درباره دموکراسی» نوشته رابرت دال به ترجمه حسن فشارکی از سوی نشر شیرازه کتاب ما در 272 صفحه به بهای 40 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما