فرهنگ امروز/فاطمه امیراحمدی: بنیاد دایرهالمعارف اسلامی سالگرد سیامین سال فعالیت خود را در عرصه پژوهشی با رونمایی از هجدهم مجلد دانشنامه اسلامی در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری برگزار کرد. در این مراسم مدیرعامل بنیاد، غلامعلی حدادعادل به سخنرانی پرداخت که مشروح این سخنان در ادامه میآید.
غلامعلی حدادعادل مدیرعامل بنیاد دایرهالمعارف اسلامی در ابتدای سخنان خود به زمان ورود خود به بنیاد اشاره کرد و گفت: گویا دیروز بود که از دفتر مهندس میرسلیم به بنده تلفن شد و مرا به همکاری دعوت نمودند. در سال 1362 بود که در خدمت مقام معظم رهبری که رییس جمهور وقت بودند از بنده دعوت شد تا عضو هیات امنا باشم. خدا را شکر میکنم که شاهد ریشهدار شدن نهالی شدیم که با نیت پاک سایهگستر شد و ثمر بخشید. دو تبریک، یکی به مناسبت سیامین سال تاسیس بنیاد دایرهالمعارف اسلامی و دیگری به خاطر انتشار و رونمایی از هجدهمین جلد دانشنامه اسلامی عرض میکنم.
نماینده مجلس شورای اسلامی بیان داشت؛ بنیاد دایرهالمعارف از دو حیث اعتبار یافته است. یکی به اعتبار موضوع خودش و دیگری به خاطر واضع آن است. موضوع کار بنیاد، معارف جهان اسلام است، از دیروز تا امروز، واقعیتها و حقایق؛ و نیز واضع آن، شخصیت ارجمندی است که به این بنیاد اعتبار بخشیده است. وی گفت: برای بنده افتخاری است که در کنار بزرگانی مثل دکتر محقق و دیگر اساتید که بعضی از آنها در شمار مراجع تقلید هستند و از هیات امنا بودند و همچنین اعضای در گذشته، بزرگانی چون آیتا... معرفت، دکتر شهیدی و دیگران، بودهام و بهرهها بردم. و باز برای بنده باعث افتخار است که نزدیک 20 سال به عنوان مدیرعامل، در خدمت دوستان هستم. پیش از من، استاد محقق بنیاد را با مدیریت خودشان راهاندازی کردند، بعد از ایشان جناب آقای پورجوادی مدیرعامل شدند و چند سالی نیز مهندس میرسلیم زحمت کار را کشیدند. و از آغاز 1374 نیز بنده در خدمت بنیاد هستم.
وی ادامه داد؛ ندایی که با «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» در 1448 سال پیش در مکه، اسلام را به دنیا معرفی کرد، منشا تمدنی بزرگ شد که در این 14 قرن، در بخش وسیعی از جهان، بزرگانی با الهام از این ایمان، معنویت و جهانبینی، در چهرهپردازی از این تمدن عظیم، موثر افتادهاند. ما وارث میراث عظیم این 14 قرن فرهنگ و تمدن جهان اسلام هستیم. و لازم است این فرهنگ و تمدن شناسانده شود.
رییس اسبق مجلس شورای اسلامی در ادامه افزود؛ اگر دیگران تلاش کردهاند که با انگیزهی شخصی خود،40 تا50 جلد دایرهالمعارف در خارج از کشور بنویسند و نوشتهاند، ما نیز به حکم صاحبخانه و به حکم «رب البیت ادری بما فی البیت» وظیفه داریم جهان اسلام را از نگاه، دانش و قلم خودمان به خود و دیگران معرفی کنیم. انگیزهی مقام معظم رهبری در آن زمان در تاسیس بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، این بود تا نه فقط جبران کجاندیشیها شود بلکه دست یافتن به اطلاعاتی بود که برای ما دستیابی به آنها بسی آسانتر است تا خارجیها به ما بگویند ما چه هستیم و چه میگوییم در مورد معرفت اسلامی.
حدادعادل سپس در مورد خصوصیات و ویژگیهای کارهایی که در بنیاد برای تالیف این دانشنامههای اسلامی شده است، گفت: در این 30 سال من میتوانم بگویم اوصاف عمومی حاکم بر این کار فرهنگی بزرگ شامل؛ اولا دقت علمی است؛ یعنی برای ما رعایت دقت و صحت در مطالب کتابها از همه چیز مهمتر است. با اینکه بنده این روزها به اندازهی گذشته نمیتوانم وقت، صرف مقالات کنم اما میدانم سنت حاکم بر دایرهالمعارف اسلامی این است که تا به درستی مطلبی واقف نشویم، آن را به دست چاپ نمیسپاریم. یادم است ما نسبت به امور جزیی به قدری حساسیت به خرج دادیم و مسائل را تعقیب میکردیم که شاید چندین بار مقاله بین من و معاون علمی رد و بدل میشد و تا مطمئن نمیشدیم، عبور نمیکردیم. این یک اصل بوده است که ضامن اعتبار کار بنیاد است؛ و نیز باعث افتخار ماست. دوما این دانشنامه واجد اعتقادات اسلامی و شیعی و نیز دریافت فرهنگ اسلامی– ایرانی ما از جغرافیای جهان اسلام است و بیش از هر چیز معرفی نوع نگرش نظام و رهبری نظام ما به جهان اسلام است. در دنیا چون قلم در دست دشمن بوده است تصویر خوفناکی از جمهوری اسلامی ترسیم شده است که گویا همه چیز همراه با خشونت و جهالت است. محققان و اندیشمندان خارجی وقتی دایرهالمعارفی میخوانند که نام رهبری نظام در ابتدای آن نقش بسته است و مطالبی را خارج از اسلام و تشیع میخوانند دیدگاهی دیگر نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی پیدا میکنند. و این اتقان علمی آنها برای ما کافی است. و برای ما افتخار است که در چنین کشوری زندگی میکنیم.
مدیرعامل بنیاد در ادامه به دیداری اشاره کرد و گفت: فردی که سالها در خارج از ایران زندگی کرده بود، به ملاقات بنده آمد و از گذشتهی خود گفت و در مورد خاندانش توضیح داد و بنده نیز گوش دادم و بعد اجازه خواستم و از قفسه، مجلدی که در آن خاندان آنها معرفی شده بود را آوردم و به او دادم. در کتاب چهار نسل از نیاکان او شرح داده شده بود. حیرت کرد و گفت، من خودم نمیتوانستم به این کاملی در مورد گذشتهام بنویسم که شما کار کردید.
وی در ادامه افزود؛ وقتی ما به فرقهای میرسیم که مربوط به جهان اسلام است، همان طور که ما نسبت به تشیع و ایران به معنای درست کلمه، تعصب داریم، تلاش میکنیم که مقالات ما عالمانه، منصفانه و درست باشد. به همین دلیل است که 5 مجلد از کتابها در جهان اسلام ترجمه شده است و نیز با استقبال روبهرو شده است.
وی در ادامهی سخنان خود به فواید این نوع دانشنامهها اشاره کرد و اظهار داشت؛ فایدهی دانشنامهای مانند دانشنامه اسلامی این است که در رفع انواع نیازهای علمی، کمک بزرگی به محققان میکند. کافی است که فرصت کنید و تنها مجلدات را ورق بزنید، نزدیک به 8 هزار مقاله نوشته شده است که پهنه وسیعی از اطلاعات و دانش را در برمیگیرد. و این دانشنامه وقتی کامل شود، مددکار پژوهشگران خواهد بود. فایدهی دوم این نوع کتابها این است که در مجموع، تصویری کلی و چشمانداز وسیعی از جهان اسلام به دست میدهد. هر کسی ممکن است با بخشی یا دورهای آشنا باشد اما مجموع این معارف از اندلس تا اندونزی، از جنوب چین تا جنوب هند، یک چنین پهنهی جغرافیایی عظیمی در 14 قرن، میتواند در این مجموعه تصویر شود. قطعا این تصویر، تصور ما را از جهان اسلام تغییر خواهد داد. فایدهی بعدی این مجلدات این خواهد بود که دایرهالمعارف، یک منبع قابل اعتماد است. یعنی وقتی ما به اتقان یک کتاب ایمان داشته باشیم، هنگامی که از آن مطلبی نقل کنیم دیگر شک و تردید نخواهیم داشت. هر کتابی، وقتی به عنوان منبع ذکر شود، دقت و درستی مطلب نقل شده را مهر میزند و تایید میکند. این قابل اعتماد بودن فایدهی بزرگی برای جامعه است که از ویژگیهای دانشنامه است.
نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامهی ویژگیهای دانشنامه اسلامی اضافه کرد؛ نکتهی مهم دیگر این است که این دانشنامه کاری مطلقا روشمند است. یعنی در کار ما اهمیت روش، کمتر از دانش نیست. قریب به یکصد انضباط علمی و فنی در تعریف این دانش داشتهایم. در غیر این انضباط، نمیتوانست کاری کرد که با چاپ مجلد هجدهم، محقق رجوع به مجلد یکم کند. از هر جنبهای که بگیرید، مکتوب و مستند است. بنابراین، این نشان از روشمند بودن کار دارد. و بالاخره، در هر موضوعی منابع مهم دست اول و اصلی آن موضوع را در ذیل مقاله معرفی میکنیم. وی عنوان کرد؛ بنده با اطمینان عرض میکنم منابع ذکر شده در ذیل مقاله کم اهمیتتر از خود محتوای کتاب نیست، ضمن آنکه خود این منابع، انواع کلیدها را برای تحقیقات بعدی به دست میآورد. اینها و بسیاری دیگر، بخشی از فوایدی است که یک کتاب میتواند برای جامعهی ما داشته باشد.
مدیرعامل بنیاد ادامه داد؛ نفس این تالیف دلالت به چند چیز دارد، بنیهی علمی کشور ما، یعنی کشوری است که میتوانیم کتابی با این وسعت، دقت و صحت در داخل کشورمان تالیف کنیم. یعنی این ما میتوانیم، فقط در صنعت نیست در این بخش از مطالعات نیز وجود دارد. امروز ما سراغ نداریم کاری نظیر دانشنامه، در جهان اسلام در دست تالیف باشد. مثلا کشوری که از نظر مالی نیز موقعیت خوبی دارد، یک چنین کاری را شروع کردند ولی منصرف شدند و کار متوقف شد. یا در کشورهای دیگر نیز یک چنین کاری شروع شد که یک سر ترجمهی مقالات جهان اسلام است. اما این تنها کشور شما است که توانسته در این راه موفق گام بردارد.
وی همچنین افزود؛ در یک فرایند 30 ساله کتاب دانشنامه در 16 هزار صفحه و در 18 مجلد عرضه شده است. و این موفقیت دال بر ثبات علمی کشور است. و نیز دلالت بر مالکیت و ثبات در مدیریت یک موسسه میکند. همچنین حاکی از ثبات و نظم در یک موسسه است که زیرساختهای آن درست طرحریزی شده است و این رشد معناداری از علم را بیان میکند. بنده وقتی کتابی مثل دانشنامه را با پدیدههای صنعتی مقایسه میکنم، میگویم دانشنامه در عرصه فرهنگ و علم شبیه یک صنعت بالا دستی است در صنعت. دایرهالمعارف امالکتاب است و مادر کتابها است.
مدیرعامل بنیاد دایرهالمعارف اسلامی در ادامه گفت: آرزو دارم این کار به اتمام برسد و شروع کنیم به تالیف دایرهالمعارف تخصصی از دل این دایرهالمعارف. در اینباره عددی را میگویم که گزاف نیست. من قویا احتمال میدهم اگر این دایرهالمعارف در 50 جلد تمام شود، حداقل 150 دایرهالمعارف تخصصی از دل این 50 مجلد استخراج شود. چهگونه به این عدد رسیدم، ما 12 گروه و 5 بخش داریم که اگر هر گروهی موضوعات مورد علاقه و کار خود را در 10 طبقه دستهبندی کند، میتوان به این عدد رسید.
وی اذعان داشت؛ این دایرهالمعارف میتواند مولد یک دایرهالمعارف دیگری باشد به نام شهرهای بزرگ جهان اسلام از دمشق، دوبی، دهلی و دیگر شهرها. اگر از هر جلدی در مورد 4 یا 5 شهر بزرگ، مطالب را جمع کنیم، یک کتاب درجه اول خواهد شد. قواعدی فقهی که در این دانشنامه ذکر شده است نیز میتواند یک مجلد جداگانه را به وجود آورد. یا دانشنامهای شامل تالیفات خاورشناسان و اسلامشناسان است که از 100 شخصیت غیرایرانی و غربی که یا اسلام شناس، یا خاورشناس و یا ایرانشناس بودهاند، نام برده میشود که اگر تمام شود خود ارزشمند است. شرح حال مراجع تقلید، شرحنویسهای قران، موسیقی در جهان اسلام به عنوان علم، هنر و واقعیت، همه در نظر گرفته شده است و حتا در موسیقی نظر فقها را نیز بیان کردهایم، و هر یک از آنها نیز خود یک دایرهالمعارف خواهد شد.
قابلیتهای معرفتشناسانه زبان فارسی و پاسداری از آن
سیدمصطفی میرسلیم مدیرعامل اسبق بنیاد دایرهالمعارف اسلامی نیز در مراسم سیامین سال تاسیس بنیاد و رونمایی از مجلد هجدهم دانشنامه اسلامی، گفت: در کارهای طولانی مدت که حدسزده میشود تا خاتمهی کار که ممکن است 50 سال طول بکشد، قطعا کسان زیادی را از دست میدهیم. همان طور که افرادی چون احمد طارمی عراقی، آیتا... معرفت، دکتر شهیدی و دکتر گرجی از جمع ما رفتند و به دیار باقی شتافتند.
وی به زمان حضور خود در بنیاد اشاره کرد و گفت: در سال 62 پیرو دستور مقام معظم رهبری که در آن زمان رییس جمهور وقت بودند، درباره شکل دادن بنیاد دایرهالمعارف، قرار بود من و دکتر شیرازیان هیات امنای اولیه را معرفی کنیم. مدتی طول کشید و هیات امنای اولیه را معرفی کردیم. در آن زمان مقام معظم رهبری فرمودند، بعد از پایان دوره دوم ریاست جمهوری در سال 68 ، انشاا... فارغ از مسئولیتهای سیاسی برای پیگیری کارهای دایرهالمعارف در بنیاد مستقر خواهم شد. که خب اتفاقات بعدی، کار را به شکلی دیگر رقم زد.
وزیر اسبق وزارت ارشاد در ادامه گفت: نگاه و انگیزهی مقام معظم رهبری رد تاسیس این بنیاد به چند عامل برمیگشت. اولین انگیزه، شناساندن اسلام ناب و معارف اهلبیت بود. دومین هدف شناساندن ایران به ویژه ایراناسلامی به لحاظ تمدن، فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و آداب و رسوم بود. سومین هدف نیز به جهان اسلام، کشورهای اسلامی و مسلمانان برمیگشت. شاید سوال شود با این تعداد دایرهالمعارف حتا اسلامی، چهگونه باز هم مبادرت به تالیف یک دایرهالمعارف جدید با نام دانشنامه جهان اسلام شد. البته کارهای جدیدی همه با ظاهری علمی و منطقی با معیارهای مقبول انجام شده است اما با باطنی که چیز دیگری است و القاکننده به آن چیزها. یعنی اگر شما مقالات را بررسی کنید، متوجه میشوید که بخشی از حقیقت ذکر شده است و به عمد گوشهای را رها کردهاند یا کم اهمیت جلوه دادهاند. ارزش مقالات را در بسیاری از موارد ما شاهد هستیم اما در مقالاتی بعضا میبینیم که جدایی دین از سیاست کاملا پررنگ شده است. مقالات عالی در سطح مطلوبی که در آنها شاهد هستیم که فرهنگ ظلمستیزی و حقگرایی کمرنگ شده است؛ یا مقالاتی که مدعی تبعیضگرایی هستند. در فرهنگ و تمدن اسلامی این موارد چیزهایی است که استثنایی و به ندرت نیستند بلکه به کرات مشاهده میشود. لذا به این نتیجه رسیدیم که این گونه نمیتوان به ارائه فرهنگ و تمدن اسلامی راضی شد بلکه باید کار دیگری انجام داد.
مهندس میرسلیم ادامه داد؛ ما موظف بودیم که این دانشنامه را به زبان فارسی دربیاورم. چرا که قابلیتهای معرفتشناسانه زبان فارسی و پاسداری از این زبان و تن ندادن به تمایلات و وسوسههای تجویزگرایانه با هدف فراموش نکردن اصالت مفهوم برای ما مهم بود. شما در مجموع بیانات رهبری، توجه خاص ایشان را بر اهمیت پاسداری از زبان فارسی دیدهاید. این توجه و اهتمام باید رنگ و بوی خویش را در اثری مرجع مانند «دانشنامه جهان اسلام» ظاهر میکرد. بدین منظور برای درست انجام شدن کار، اول خود ما دستاندرکاران باید ایرانی زندگی کنیم. کسی میتواند از عهدهی این کار برآید که به ایرانی و مسلمان بودن خود افتخار کند. کسی میتواند این کار را به سرانجام برساند که غنای زبان فارسی را میشناسد و به آن احترام میگذارد؛ و نیز کسی که آثار اندیشمندان بزرگ را از ابتدا خوانده است و با این گنج عظیم معرفت آشنا است. در این امر باید وجود زبانشناسی در ذهن ما غلبه داشته باشد تا بتوانیم از ارائه این کار برآییم.
عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر در ادامه گفت: گاهی مولفان خوبی در جهان اسلام بودهاند که در معرفی تاریخ و جغرافیای اسلامی کار کردهاند اما به فارسی نبوده و ترجمه شده است.
وی ادامه داد؛ ما در تدوین این دانشنامه اعتقاد نداشتیم که در همه موارد باید کار تالیفی انجام بدهیم. اگر از طرف نویسندگان خارجی موذیگری احساس نمیکردیم و مقالاتشان در جهت اهداف دانشنامه بود از مقاله ترجمه هم استفاده میکردیم. اما به این نکته هم اشاره کنم که زحمت ترجمه مقاله، کمتر از تالیف آن نیست. لذا لازم است در اینجا نکتهای را یادآور شوم؛ اگر در متن ترجمه واژهای غیرفارسی استفاده شود باعث خسارت آمدن به زبان فارسی میشود و باید در ترجمه به این نکات نیز توجه ویژه داشته باشیم و از زبان فارسی پاسداری کنیم. حتا باید در ترکیب جملات دقت کنیم که موجب تضعیف زبان ما نشود. من به این اعتقادی ندارم که باید واژه به واژه متنی را ترجمه کرد، بلکه مترجم باید جمله را خوب بفهمد و سپس همان طور که فهمیده است به فارسی فرضا ترجمه کند. زیرا ممکن است ترجمهی واژه به واژه حق مطلب را ادا نکند.
وی تاکید کرد؛ ما باید حتا به طرز فکرها نیز توجه داشته باشیم که به طور مثال در خارج از کشور باب این است که میگویند به احترام فلان کس که در میان ما نیست یک دقیقه به پا خیزید. اما در فرهنگ ما این نیست که مثلا به احترام فلان درگذشته بایستید و فاتحهای قرائت کنید. این مسائل یعنی در هم آمیختن فرهنگها با یکدیگر برای فرهنگ ما خوب نیست. البته این وامگیری با بهرهبرداری فرهنگی متفاوت است. فرهنگ اسلامی- ایرانی ما به اندازهی کافی غنی است که نخواهد وامدار فرهنگهای دیگر باشد.
مصطفی میرسلیم در پایان گفت: خلاف مصلحت است که ما در دانشنامه باعث رواج طرز فکر دیگران و اصطلاحات و واژههای زبانهای دیگر شویم. البته باید اعتراف کنم همکاران در طی این 30 سال زحمتهای بسیاری کشیدهاند. زیرا به همت آنها رتبهبندی در مراعات این نکات که عرض شد در مقایسه با کارهای دیگران بیشتر رعایت شده است.
با نوشتار انسان جاودانه میشود
در ادامه مراسم محسن جهانگیری استاد دانشگاه تهران به سخن پرداخت و گفت: اهمیت علم و حکمت در اسلام برای همگان روشن است؛ و اهمیت نگارش، نون و القلم که در قران آمده است و خداوند سبحان به آن سوگند یاد میکند، نیز واضح و مبرهن است. در هیچ دین و فرهنگی به اندازهی اسلام به علم و دانش اهمیت داده نشده است. این افتخار ما مسلمانان است که پیامبرمان خود را یک معلم معرفی میکند. ملاصدرا در کتاب خود به حدیثی اشاره میکند که زمانی پیامبر برای رفتن به مسجد از منزل خارج میشوند. در مسجد به دو گروه، بر میخورند که گروهی مشغول عبادت بودند و گروه به آموختن میپرداختند. پیامبر اکرم هر دو گروه را تایید میکنند و عنوان میدارند کار هر دو خوب است اما خود در جمع گروهی که به علمآموزی مشغول بودند، وارد میشوند و میفرمایند تعلیم و تعلم افضلتر است. برای شریعت اسلام افتخاری است که پیامبرش به عنوان معلم مبعوث شده است. خداوند متعال در آیات قرآن کریم پیامبر خویش را معلم معرفی میکند که کتاب آسمانی را به دیگران تعلیم میدهد و مقصود از کتاب علم شرایع، حکمت است.
او در ادامه تاکید داشت؛ این را باید توجه داشته باشیم که اصطلاح حکمت در قران همان فلسفه نیست. گرچه مسلمانان که به ترجمهی فلسفه غرب میپرداختند و کوشش میکردند واژههای اسلامی به کار ببرند، این واژه را جایگزین فلسفه کردهاند. لذا به جای فلسفه، حکمت و به جای فیلسوف، حکیم به کار میبردند. اما حکمت در قران، با فلسفه غرب متفاوت است. حکمت خاص است یعنی هم علم است و هم عمل. زیرا انسان دو بال نیاز دارد یکی بال علم است و دیگری بال عمل. حکمت در روایت و قران، علم به همراه عمل است.
جهانگیری همچنین عنوان داشت؛ اسلام دارای جامعیت است یعنی به تمام علوم توجه دارد. و به تبع آن مسلمانان نیز همین طور هستند. به طور مثال ابونصر فارابی کتابی در باب سیاست دارد ضمن آنکه کتابی در باب موسیقی نیز نوشته است. ابن سینا هم فلسفه نوشته است و هم قانون را در علم طب به رشتهی تحریر درآورده است. اندیشمندان اسلامی هیچ علمی را به بهانهای طرد نمیکردند؛ بلکه مشتاق آن بودند، در هر نوع آن که بود.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به یکی از ستارهپرستان به نام «ثابت بن حرّه» گفت: «ثابت بن حره» یکی از مترجمین مورد احترام مسلمانان در بیتالحکمه بغداد بود، وقتی او از دنیا رفت، سید مرتضی علمالهدی که با شیخ رضی دو شخصیت مقدس در اسلام هستند، هرگاه به نزدیکی قبر ثابت بن حرّه میرسید از دور به احترام او از اسب پیاده میشد. از وی خرده گرفته شد، و ایشان در جواب گفت: من به علم او احترام میگذارم.
این استاد دانشگاه با اشاره به آیه «شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ» عنوان داشت: ابوحامد غزالی میگوید در شرافت و فضیلت علم همین یک آیه بس است که شهادت اهل علم را در ردیف شهادت ملائکه و خداوند قرار داده است.
محسن جهانگیری در پایان خطاب به پژوهشگران بنیاد دایرهالمعارف اسلامی گفت: نکتهای در مورد نوشتن به عنوان یک تجربه بگویم، در دوره جوانی که توانایی نسبتا خوبی داشتم متاسفانه کم نوشتم و وقتی به فکر نوشتن افتادم که پیر شدم، اکنون متوجه شدم که هیچ چیزی مانند نوشتن نیست و نوشتن است که انسان را جاودانه میکند، همانند فردوسی که وقتی شاهنامه را نوشت، اسامی بزرگان و پادشاهان و پهلوانان ایران را زنده کرد و شما در کارتان هیچ تزلزلی ایجاد نکنید که بهترین وسیله برای جاودان شدن همین است.
نظر شما