به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از فارس؛ دومین روز از نخستین گردهمایی فعالان تحول علوم انسانی کشور تحت عنوان «جنود عقل» روز گذشته (شنبه 29 شهریور) در اردوگاه شهید چمران تهران برگزار شد.
در این مراسم آیتالله سید محمدمهدی میرباقری درباره جریانات مختلف در حوزه تحول علوم به ویژه علوم انسانی گفت: تلقی اصلی این است که فعالان مدعی علوم انسانی در سه لایه فعالیت میکنند، نخست مبانی که صاحبنظرانی در این عرصه قائل به علم دینی هستند از جمله حضرت آیتالله جوادی آملی و سیدحسین نصر که قائل به علم قدسی است. دسته دوم در حوزه راهبردنگاری یا علوم استراتژیک هستند به نتایج و سندهایی هم رسیدهاند و دسته سوم هم افرادیاند که در تولید خود علم دینی وارد شدهاند مثل دانشگاه باقرالعلوم.
وی در ادامه توضیح داد: تلقی بنده نسبت به لایه اول و اشکالاتی که دارم بدین شرح است نخست در دو دهه اخیر در این حوزه ما با رکود روبه رو هستیم افراد چون دکتر گلشنی سه دهه است که درباره علم دینی صحبت می کنند ولی حرف تازهای نزدهاند. یک زمان رویکرد قالب این بود که علوم انسانی همان علوم غربی است که باید اصلاح شود الان دیگر چنین رویکردی مدنظر نیست و فلسفه های مضاف و روشهای دیگر علوم مدنظر است.
آیتالله میرباقری اشکال دوم را بی ارتباطی برخی از نظریهها با انقلاب اسلامی به شمار آورد و گفت: نمونه این نظریهها، نظریه سیدحسین نصر درباره علم قدسی است که هیچ ربطی به انقلاب اسلامی ندارد درحالیکه نظریات ما باید معطوف فضای کنونی دنیای اسلام و اضطرارهای آن باشد وگرنه در پارادایم انقلاب قرار نمیگیرد. بنابراین کسانی که علم دینی را صرف نظر از بستر انقلاب اسلامی درنظر می گیرند به تعبیر بنده راه به جایی نمی برند.
وی با تاکید بر اینکه عدهای از کسانی که انقلاب را پذیرفتند و معتقد به علم دینی هستند هم به خاطر تحلیل غلط از انقلاب مایوس شدند، توضیح داد: حتی عدهای از اینها از بزرگان هم هستند و شعار «مرگ بر آمریکا، آری یا نه» میدهند. این ناشی از عدم درک از انقلاب است. در نهایت براساس همین تفکر غلط برخی به این نتیجه رسیدند که ما بحران زیاد داریم و بنابراین باید به سراغ علوم دقیقه برویم بله برخی تناقضات و بحران ها هست اما معنی اش این است ک ما به دنبال راه خود هستیم این مواجه سنگین با غرب برخی بحرانها را ایجاد کرده است.
آیتالله میرباقری با اشاره به برخی تلقیهای غلط از انقلاب سیاسی بدون انقلاب فرهنگی و اقتصاد گفت: ما الان نسبت به تولیدات غرب عقب نیستیم اگر تولیدات ما هم تجمیع شود موفقیت های ما مشخص می شود. یک اشکال دیگر هم این است که با رویکرد انقلاب به مبانی نپرداختیم شاید به درک عمیق و درستی نرسیدیم و نمیتوانیم نظریه را ادامه دهیم باید تلاش کنیم از حالت سکوت خارج شویم تمام بسترها برای عرضه نظریات را فراهم و نقدها را پاسخ دهیم بنابراین نباید دچار تورم در حوزه نظر هم بشویم.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در پایان اظهار داشت: اگر ما معتقدیم علوم انسانی دینی داریم در رتبه قبل معرفت شناسیمان باید قائل به معرفت شناسی اسلامی و غیر اسلامی باشمی وگرنه دیگر نمیتوانیم قائل به علم دینی و غیردینی شویم. اگر مبنای ما در معرفت شناسی این است که معیار صحت و سقم یک مولفه های ان هم نسبت معرفت با واقعیت است بی تردید دنبال علم دینی بودن بی معناست.
*متناظرهای ما در عالم اسلام و غرب متفاوت است/ روش مواجهه مسلمین در برابر علم غرب
حجتالاسلام احمد رهدار رئیس موسسه فتوح اندیشه در این همایش درباره مغالطات روش مواجهه مسلمین در برابر علم غرب عنوان کرد: پیشنهاد این موضوع به دو علت ارائه شد، نخست انتشار کتاب علم دینی بنده و اینکه بحثهای دیگری از جمله مباحث این جلسه باید بدان ضمیمه شود و دوم توجه به این موضوع برای کسانی که در عرصه علم دینی زحمت جدی میکشند.
وی در ادامه افزود: باید این را بدانیم که نسبت ما با دنیای غرب آیا با روشهای شایستهای صورت گرفته یا خیر؟ بنده معتقدم که چون تابه حال به این قضیه توجه جدی نشده کلاههای سنگینی سر ما رفته است! در بسیاری از پژوهشهای ما خواسته یا ناخواسته تعاریف غربی هژمون هستند یعنی محدوده و ماهیت و نتایج موضوع را ما از غرب می گیریم.
حجت الاسلام رهدار با تعریف برخی واژهها عنوان کرد: به طور مثال خود واژه علم که کلیدواژه آن بسیار در قرآن و روایات آمده است گمانم این است که مسلمانان توصیه اسلام درباره علم را شنیده اند و بعد از آن یک اشتباه روشی درباره درک ماهیت، خصوصیات و نتایج و پیامدهای آن را از محضر اسلام تلمذ نکرده اند. به همین دلیل است که در ذهن خود ما اگر بخواهیم بگوییم عالم چه کسی است به مدرک و تحصیلات توجه می کنیم درحالیکه باید به تقوا، اخلاص، شکر و ... توجه کنیم.
حجت الاسلام رهدار با اشاره به تعاریف از انسان در اوایل قرون پانزدهم تا قرن بیستم توسط افرادی چون ماکیاول، لامارک، نیچه و دیگران گفت: این افراد انسان را میمون، ابر انسان و ابر حیوان، گرگ و روباه تعریف کرده اند همین تعاریف انسان ها را به جنگ جهانی اول و دوم کشاند و سپس هم که منشور حقوق بشر بازهم با حق وتو برای انسانها در غرب تعریف شد.
حجتالاسلام رهدار یکی دیگر از اغلاط ما در برداشت از علم غربی را غلط در قضاوتهای ما از علم غربی به شمار آورد و گفت: در اغلب موارد متناظرهای ما در عالم اسلام و غرب متفاوت است نباید یک نمونه تیپیکال غربی با نمونه اسلامی مثال بزنیم، حداقلی و حداکثری باید با هم سنخ خود مقایسه شود.
وی با تأکید براینکه ادعا میکند بدترین فرد و جامعه اسلامی اگر با متناظرهای خودش مقایسه شود، بدترین جامعه اسلامی از بهترین جامعه غربی بهتر است، توضیح داد: به طور مثال در توجه قانون در غرب که خیلی هم به ظاهر غربیان مدعی آن هستند، باید گفت قانون در غرب متناظرش در عالم اسلام ، شریعت است. بنابراین اصل مقایسه قانون با قانون غلط است. پس پرده غرب بی نظمیها و قانون شکنیهای کلانی است که باید مطالعه شود.
نظر شما