به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ محمد سلطانیفر که در میزگرد علمی - تخصصی «نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در تحولات اجتماعی جوانان» در محل وزارت ورزش و جوانان حاضر شده بود، گفت: ما در برخورد با شبکههای اجتماعی مثل بقیهی پدیدههای نوظهوری که سرمان آمد و با تکرار همین مسائل، فقط زمان را از دست دادیم. با شبکههای اجتماعی هم دقیقا با همان شیوهای برخورد میکنیم که با بقیه پدیدههای ارتباطی رسانهای برخورد کردهایم. در طول تاریخ، زمانی که رادیو، تلویزیون، ماهواره و ویدئو وارد کشور شد، ما دقیقا تکرار همین مسائل را انجام دادیم، زمان و فضاهایی را از دست دادیم و هر وقت مراجعه کردیم مجبور شدیم تبعاتش را بپردازیم.
او تصریح کرد: تا جایی که میشد، تبعات ماهواره را کشیدیم. تبعات ویدئو را هم تا جایی که میشد، کشیدیم. تبعات چه را میدهیم؟ سرتان را از همین پنجره بیرون و نگاه کنید، ساختمانهای بسیاری را میبینید که دیش ماهواره دارند. علنی هم است. اما وقتی با آنها برخورد میکنیم، میگویند ما میرویم خانه همسایمان نگاه میکنیم. از این حرفهای این چنینی. اما هنوز هم اصرار قانون بر منع ویدئو و ماهواره وجود دارد. اصلا ویدئو کجا رفت؟ اصلا وجود دارد؟ اصلا فراموش شد. ذات تکنولوژی این است دیگر. اما ما باز هم داریم همان شعارها را میدهیم.
وی ادامه داد: اگر ما در گذشته در برخورد با تلویزیون، رادیو و ماهواره دچار تعلل میشدیم، این تعلل قابل پذیرش بود. اما پدیدههای دنیای امروز هیچکدام منتظر تعلل ما باقی نمیمانند و آنقدر سریع نفوذ میکنند که ما دچار تعارضات و شعار دادنها بشویم. این پدیده را هم مثل پدیدههای گذشته دچار تعارض، چالش کردیم و بعد نیامدیم از آنچه در گذشته وجود داشته درس بگیریم که حداقل آن کار را امروز تکرار نکنیم. دوباره من نمیدانم چه اصراری وجود دارد که برمیگردیم به نقطه گذشته خودمان.
سلطانیفر سپس گفت: این فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی امروز یکسری تبعات و یکسری مزایا برای ما دارد. واقع امر این است که اینها را ما تجربه کردیم اما باز دوباره در نقطه اولیه هستیم. اینها تبعات بسیار سنگینی بود که برای ما داشت.
این مقام مسؤول در وزارت ارشاد، در بخش دیگری از اظهارات خود درباره شبکههای اجتماعی مطرح کرد: اولین اتفاقی که باعث شد متأسفانه با این پدیده برخورد اینچنینی کنیم، دوباره نقطه سر سطر شروع کردمان بود. میتوایم بنویسیم ما در برخورد با پدیدههای اجتماعی مثل بقیه تکنولوژیها نقطه سر خطیم. اولین دلیل که این اتفاق را شکل داده است، نبود فرهنگ مجازی یا باور نداشتن فرهنگ مجازی است. خیلی از ما از شبکههای مجازی استفاده میکنیم، اما به دلیل فضایی که وجود دارد، علیالخصوص در بین مسئولانی که تصمیمگیر برای ما هستند و فرهنگ مجازی را باور ندارند، پنهانکاری صورت میگیرد و هنوز باورشان نیست فرهنگ مجازی آمده و دنیا را درگیر خود کرده است. هنوز نگاه ما نگاه سنتی است. فقط شعارش را میدهیم. در کشور ما اگر درخصوص میزان دیجیتال کردن کتابها و قوانین شعار میدهند که این میزان در حد 10 درصد است، کاملا اشتباه میکنند؛ اگر ورود کنید میبینید اینطور نیست.
او ادامه داد: در همین حوزه کتابخانه، کشورهای دنیا در دیجیتالی کردن آن رقابت میکنند؛ چرا که اعتقادشان بر این است که دیجیتالی شدن، سرمایه آنها را بالا میبرد و هزینهشان را به شدت کاهش میدهد. اصلا امروز فرهنگی به نام سرمایه دیجیتالی کردن وجود دارد. هر کسی بتواند اطلاعات اسناد نوشتهها و فرهنگ خودش را دیجیتالی کند سرمایه خودش را بالا برده است. وقتی مردم ما اطلاعات و دسترسیشان بالا برود اعتقاد و ایمانشان نسبت به دولت و حکومتشان بالاتر میرود. اما ما باور نداریم و همه شعار میدهیم، از خودم گرفته تا همه مسئولان از بالا تا پایین.
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نبود ساز و کارهای قانونی را از دیگر مسائلی دانست که فضای مجازی کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکند و گفت: هنوز درگیر مخالفت بستن وایبر و اینستاگرام هستیم. این همه بستیم چه اتفاق افتاد. واقعا در این چهار – پنج سال گذشته که قاعدهی محدودیت و ممنوعیت دسترسی به فیسبوک را تصویب کردیم، کاربران ما کم شدند؟ هیچ اتفاقی نیفتاد. تبعات این قضیه این است که ما به جای تولیدکننده، مصرفکنندهی صرف میشویم. نه در این دولت و نه در دولتهای گذشته هیچ ساز و کاری وجود نداشته و فقط شعار دادیم؛ در حالی که دیگران که در رقابت با ما هستند این فضا را به ما تحمیل میکنند. دو روز پیش راهپیمایی یک میلیونی در فرانسه شکل گرفت. یک میلیون در فرانسه خیلی فرق میکند با یک میلیون در ایران و هند. یک میلیون در فرانسه خیلی مهم است. کشیدن رهبران مختلف به آن قضیه بسیار اهمیت دارد. آنجا تا به حال راهپیمایی یک میلیونی به خود ندیده است. کافی است فقط مراجعه کنید به هشتکهایی که در توییتر وجود دارد. یکی از پدیدههایی که در جمع کردن این یک میلیون نفر در فرانسه نقش داشت، همین هشتکهای توییتری «من چارلی هستم» بود و جالب اینجاست که در فضای خود ما هم آمد. ما تبعاتش را میگیریم بدون اینکه از این فضا استفاده کنیم.
سلطانی فر همچنین در این زمینه به پدیدهی مرتضی پاشایی اشاره کرد و گفت: در پدیده مرتضی پاشایی تمام تبعات را گرفتیم. بدون اینکه صداوسیمای رسمی ما، رسانههای رسمی ما اشاره کنند، دیدید که چگونه آمدند و چگونه جمع شدند. این پدیده میتواند شکل دیگری به خودش بگیرد. بحرانها یا تحولات آینده تحولات سیاسی نیستند، تحولات اجتماعی هستند و این فضا، فضایی است که ما باید از آن استفاده کنیم.
وی همچنین به چگونگی استفاده داعش از فضای مجازی اشاره کرد و گفت: داعش چگونه از فضای توییتری استفاده کرد. من هشتکهای توییتری داعش را درآوردم. چه کار هوشمندانهای انجام دادند. در شبکهای اجتماعی توانستند از حدود 75 کشور آدم جذب کنند. نه آدم فرستادند و نه هیچ چیز دیگر. از فرانسه و اروپا از افرادی استفاده کردند که به نوعی حاشیهنشین شده بودند و در برخورد با جامعه جهانی اظهار حقارت میکردند. اینها را توانستند جذب کنند و این اتفاق را واقعا از طریق شبکههای اجتماعی انجام دادند وگرنه پیک نفرستادند که آقا بیا با ما همکاری کن. داعش این کار را به راحتی کرد و هنوز هم فعالیت آنچنانی در شبکههای اجتماعی دارد. علیرغم اینکه دولتها و حکومتهای بزرگ جهانی شعار میدهند که با آنها میخواهند مبارزه کنند، هنوز در شبکههای اجتماعی عضوگیری میکنند و گروه خود را ساماندهی میکنند و آنها را جذب میکنند.
وی نبود سازوکارهای تکنولوژیکی را از دیگر مسائلی دانست که فضای مجازی کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکند و گفت: الان هم متأسفانه در دادن افزایش پهنای باند و افزایش دسترسی به اطلاعات همان روندی را میروند که دولتهای گذشته رفتند. ما هنوز در رقابت پهنای باند در ردههایی مثل سودان و افغانستان و سومالی قرار داریم. پهنای باند کره جنوبی که مجانی است بیش از هزاران برابر آن چیزی است که ما پولی از مردم میگیریم؛ این در حالی است که در این پدیده جزو کشورهایی هستیم که زیرساختهایمان بسیار قوی است.
سلطانیفر تصریح کرد: در عمل هیچ جرأت، جسارت و هیچ کاری در این فضا شکل نمیگیرد. یک جایی باید این پدیده را بشکافیم و واقعیتها را ببینیم و بدانیم تبعات این نحوهی اجرا چیست؟
وی برخورد سطحی با حوزه فضای مجازی را از دیگر مسائلی عنوان کرد که در حال حاضر دیده میشود و گفت: در خیلی از جاها میآییم و برداشت سطحی میکنیم. یک لایه نازک از آن برمیداریم و میگوییم آقا این همان چیزی است که ما میخواهیم. وزیر ما فقط در فیسبوک دو تا پست میگذارد، یا در توییتر خود دو تا پیام می گذارند، بعد به این میگویند دیپلماسی عمومی. در حالی که این، یک میلیونیام آن فضایی است که در دیپلماسی عمومی شکل میگیرد. کشاندن مردم به شبکههای اجتماعی، شبکهسازان مختلف، افراد مختلف که در این حوزهها میآیند، نظرسنجیهای الکترونیکی، همه و همه میتواند کمک کند.
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از عدم پردازش به منابع رسمی به عنوان یکی دیگر از مسائل در بخش فضای مجازی یاد کرد و گفت: دنیا از سواد رسانهای یک قدم جلوتر و به سمت سواد موبایلی رفته است اما متاسفانه صداوسیمای ما اصلا به صحنه سواد رسانهای نمیآید یا دانشگاههای ما بحث سواد رسانهای را مثل چیزهای دیگر شعار میدانند. ما باید بدانیم امروز که صحبت میکنیم این پدیدهها تمام بدنه جامعه ما را گرفته است. اما کجا آمدیم آن را سامان دهیم و هدایت کنیم. حدود 38 تا 40 درصد ارتباطات در فضای مجازی از طریق تلفنهای نسل سه، تلفنهای هوشمندی که با اینترنت ارتباط برقرار میکند، وجود دارد. این پدیده به سرعت همهگیر میشود و میرود. ما چه قدر آمدهایم سواد موبایلی را ایجاد کنیم؟ صدا و سیما به عنوان بهترین مرجع میتواند در حوزه سواد رسانهای ورود کند. هنوز فکر میکنیم دنیا منتظر تعلل ما باقی خواهد ماند تا ما واردش شویم.
وی با اعتقاد بر اینکه هنوز نگاه امنیتی نسبت به فضای مجازی وجود دارد، مطرح کرد: باز هم هنوز این نگاه وجود دارد که اگر وبلاگ داشته باشی به لحاظ استخدامی دچار مشکل میشوی. آقا وبلاگ کهنه شد. وبلاگ، سنتیترین شیوههای ارتباطی است که وجود دارد. هنوز میگویند داشتن وبلاگ مشکل ایجاد میکند. مثل این میماند که بگویی تلویزیون هم داریا! رادیو هم داریا! ما هنوز با نگاه امنیتی به این قضیه نگاه میکنیم.
او تاکید کرد: تکنولوژی منتظر تعلل ما باقی نمیماند، ما نه تنها تسلیم تکنولوژی شدیم، تسلیم محتوای تکنولوژی هم خواهیم شد. حضور در این فضا بدون برنامه، بدون هدایت و بدون اتفاقاتی که از درون شکل میگیرد، ما را مغفول آن چیزی میکند که در فرهنگ جهانی شکل میگیرد. ما این فرهنگ جهانی را پذیرش کردیم بدون اینکه بخواهیم نقشی را در ایجاد این فرهنگ جهانی داشته باشیم. چرا خودمان عمدا در این فضا خودزنی میکنیم؟ در مسئله نوروز دیدید که محتوای جهانی در شبکههای اجتماعی دنیا را به سمت خودش آورد. سربازانی که در سیستان و بلوچستان بودند دنیا را با خود همراه کردند. اما این موج یک دفعه خوابید در حالی که نقطه قوت ما بود اما تبدیل به ضد ما و از بحرانهای ما شد و داستانهایی همچون پاشایی از آن درآمد. ما در فرهنگ جهانی اگر تولید محوا نکنیم بازنده این بازی هستیم. اما واقع امر این است که در این جریان تکنولوژی، دستگاههای تصمیمگیرنده از یک جا نیستند، سر ماهواره مسئولان میگفتند آقا ماهوارهها در راهند، فکری کنیم، ما میگفتیم ماهوارهها آمدند یک فکری الان بکنید. خیی حرف زدیم اما متاسفانه به جایی نرسید.
دکتر محمد سلطانیفر در پایان سخنانش در میزگرد علمی - تخصصی «نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در تحولات اجتماعی جوانان» در وزارت وزرش و جوانان گفت: به نظر من خودمان از فضاهای مختلف، شبکه سازهای مختلف، جوانها را پیدا کنیم و مورد حمایت قرار دهیم و به آنها مجوز دهیم. این فرهنگ منتظر دولت بودن را کنار بگذاریم. ما تک تکمان میتوانیم موثر باشیم. داستان پاشایی هم در این تک تک نوشتنها پیش آمد. دیگر نگاه از بالا به پایین شکسته شده. امروز شاهد مرگ مخاطب هستیم. مخاطبان دیروز ما امروز به یوزر تبدیل شدهاند. منتظر تعلل دولت و اقداماتی که میخواهند انجام دهند، نمانید.
نظر شما