به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ ظاهرا به مولفان کتابهای درسی ماموریت داده شده است تا از هر آنچه رنگ و بوی عشق و عاطفه انسانی دارد پرهیز کنند، بنابراین میبینیم که در قصه لیلی و مجنون که داستانی شورانگیز عشقی است تنها یک بحث برجسته شده است.
این نویسنده تصریح کرد: سالهاست کتابهای درسی با پرداختن به داستانهای غیرعاطفی و عاشقانه ادبیاتی را در ذهن مخاطبان بنشانند که حاصلی جز ترویج خشونت و نهادینه کردن آن در ذهن کودکان ندارد.
این نویسنده با تاکید بر کار پژوهشی که بر روی عنصر خشونت در کتابهای درسی انجام داده است، گفت: در کتابهای درسی دوران دبستان و راهنمایی اغلب داستانهایی درج شدهاند که در آنها عناصر بزن بزن و جنگ و کشتار چه در نظم و چه در نثر غلبه دارد. این تنها یک طرف قضیه است.
جزینی ادامه داد: ظاهرا ماموریت مولفان درسی این است که آثاری را در کتابهای درسی بگنجانند که خالی از عشق و عاطفه باشد. همین مساله باعث شده است تا در قصهی مالامال از عشق و عاطفه لیلی و مجنون تنها یک بحث به شدت نمود پیدا کند در حالی که بخشهای دیگر به شدت فدا شدهاند.
جزینی یادآور شد: از آنجا که ادبیات کودک و نوجوان ما توسط نهادهای دولتی و وابسته به آنها اداره و تولید میشوند و این نگرش در آنها وجود دارد که باید از هر عنصری که رنگ و بوی روابط عاطفی و انسانی را میدهد پرهیز کرد، نمیتوان در این زمینه نسبت به آینده این ادبیات امیدوار بود.
این نویسنده گفت: متاسفانه غلط آموزییهایی در این زمینه وجود داشته و دارد که روابط انسانی را به شدت تقلیل داده است در حالی که در کشورهای دیگر از طریق ادبیات بحث علاقه مندی انسانها به یک دیگر به خانواده و به طبیعت به شدت دنبال میشود. حال آنکه این مقوله در کشور ما رو به نابودی است.
او یادآور شد: البته در سالهای اخیر این مضمون به صورت ضعیف در برخی از آثار دیده میشود و طرح عشق از طریق ادبیات با رنگ و بویی بسیار نامحسوس وجود دارد. اما آیا آنچه امروزبه این شکل در ادبیات شکل گرفته است میتواند در مقابل هجمهی خشونتهایی که در قالب داستانهای کتب درسی به بچهها منتقل میشوند مثمر ثمر باشد، یا نه مقولهای است که من نسبت به آن خوشبین نیستم.
نظر شما