به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ هرودوت نخستین تاریخنگار یونانی است که آثارش تا زمان ما باقی مانده است. هرودوت درباره جشن تولد در میان ایرانیان نوشته است: «پارس ها عادت دارند که روز تولد خود را جشن بگیرند. در آن روز آن ها مجالس میمانی برگزار میکنند و جشن وشادی مینمایند و این را رسمی شایع میدانند که باید برگزار شود. در آن روز حق خود میدانند که جامه های نو بپوشند و خوراکهای خوب و متنوع تهیه کنند به طوری که با دیگر روزها تفاوت داشته باشد».
جشن تولد کاری پسندیده است در فرهنگ ایرانی، حال در نظر بگیرید که این جشن برای افراد کهنسالی شکل بگیرد که هنرمند هم هستند و سالهای بسیاری از عمر خود را صرفِ خدمت به فرهنگ و هنر کردهاند. خوشبختانه در یکی دو سالِ گذشته موسسه هنرمندان پیشکسوت هر ماه برای متولدانِ آن ماه، جشن تولدی ترتیب میدهد و هنرمندان پیشکسوت را دور هم جمع میکند. چنین کاری برای هنرمندان پیشکسوت این پیام را دارد که شما هنوز در خاطر ما جا دارید و ما به هنر شما احترام میگذاریم. البته این کار پیام دیگری هم برای هنرمندان جوان دارد و آن این که؛ شما هم در هنگامهی بازنشستگی قدرتان دانسته میشود و مقام هنریتان ارج گذاشته میشود.
اما نکتهای در این میان هست. این جشن تولدها تنها مربوط به هنرمندانِ ساکن تهران است. موسسه هنرمندان پیشکسوت تا کنون برنامهی مُدوَنی برای گرفتن جشن تولد برای هنرمندان ساکن شهرستان تدارک ندیده است. هنرمندانی که هر کدام در گوشهای از ایران خلوت گُزیدهاند. هنرمندانی که به فرهنگ و هنر این مملکت خدمت بسیار کردهاند. اما این هنرمندان تنها میتوانند عکسهای مراسمِ جشنِ تولدِ هنرمندانِ ساکنِ تهران را ببینند و شاید حسرت بخورند.
این رخداد پیامِ مهمی برای هنرمندانِ شهرستانی دارد و آن این که؛ ما شما را از یاد بردهایم و شما به جرمِ این که ساکن شهرستان هستید، نمیتوانید سالی یک بار، فقط سالی یک بار، صاحب مراسمِ جشنِ تولد باشید.
البته گاهی هنرمندی میتواند ساکنِ تهران هم باشد، اما باز هم جشن تولد نداشته باشد. به این مثال توجه کنید؛
پروین بهمنی لالاییخوان و پژوهشگر موسیقی قشقایی است که سالهای بسیاری از عمر خود را صرف زنده نگه داشتن موسیقیِ ایلِ قشقایی کرده است. بهمنی متولد اسفند است و به گفته فرزندش پروندهاش را به موسسه هنرمندان پیشکسوت تحویل داده است، اما هرگز برایش جشن تولد نگرفتهاند. بهمنی ساکن شهرک اکباتان است. این پژوهشگر هم اکنون در حال مبارزه با بیماری سرطان است.
شاید بهمنی در حال حاضر بیشتر از هر شخصی به توجه و جشن تولد گرفتن نیاز دارد؛ البته اگر هدف از ترتیب دادنِ جشنِ تولد برای هنرمندان؛ توجه به آنان باشد.
و یک مثال دیگر؛
ابراهیم شریفزاده حدود ۱۰ روز است که از بیمارستان مرخص شده است. او گنجینهای از آوازهای خراسانی را در دلِ خود دارد. به گفته دخترش؛ این استاد آواز در خانهاش تنها زندگی میکند و زندگیش با کمکِ ماهیانهای از سوی نمازگزارانِ مسجدِ محل و البته مستمریِ ۱۰۰ هزار تومانی ارشاد میگذرد.
شاید شریفزاده هم از گرفتن جشن تولد خوشحال شود. شاید او هم از محبت دیدن جانِ تازهای بگیرد.
بسیارند هنرمندانی که در گوشهای افتادهاند و چشم به راه کسی هستند که درِ خانهیشان را به صدا در بیاورد. همین الان که این مطلب را مینویسم، منصور نریمان در بیمارستان بستری شده و علائم حیاتیاش لحظه به لحظه کم و کمتر میشود. در این چند روز که نریمان در بیمارستان بوده، مسئولان برای گرفتن عکس یادگاری هم که شده به سراغش نرفتهاند.
در چند سال گذشته کسی برای نریمان، پدرِ عودنوازی ایران جشن تولد نگرفته است.
نظر شما