به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ حامد فولادوند درباره کتابی که قرار است نشر تاریخ ایران منتشر کند گفت: «ایران در تاریکخانه غرب» را در دست ترجمه دارم که سالها پیش در کشور فرانسه منتشر شده است. در این کتاب با رویکرد تحلیلی انتقادی سفرنامههایی را که درباره ایران تالیف شده را بررسی کردم.
وی افزود: در این اثر نگاه وارونه غربیها به ایران تشریح شده است. برایم جالب بود که ناشری بخواهد این کتاب را که تقریبا 40 سال پیش در فرانسه منتشر شده به فارسی برگرداند. ناشر معتقد است که مطالب آن به درد مطرح شدن در فضای امروز میخورد.
این پژوهشگر ادامه داد: «ایران در تاریکخانه غرب» رساله دکتری بنده است که چندی پیش آن را بازخوانی کردم اما هنوز بازبینی آن کامل نشده است.
فولادوند بیان کرد: در این کتاب به صد و اندی سفرنامه توجه شده است؛ سفرنامههایی که مولفان آن انگلیسی، فرانسوی، هلندی، پرتغالی، اسپانیایی و روسی بودند. میتوان گفت به بیشتر آثاری که در آن زمان در دسترس بود، مراجعه کردم.
وی عنوان کرد: هنگام بررسی سفرنامهها متوجه شدم، تضادی میان شرح سفر سیاحان انگلیسی و فرانسوی وجود دارد؛ مثلا سیاحان فرانسوی و به ویژه آنها که پروتستان هستند، معتقدند ایران دارای نظام سیاسی استبدادی نیست. این نوع نگاه باعث میشود که ایران را از یک زاویه دیگر ببینید.
این مترجم اظهار کرد: تضادهایی که در شرح ایران از زبان سیاحان وجود دارد به نوع نگاه آنها و منافعشان نیز برمیگردد؛ به عبارتی آنها ایران را از زاویه منافع فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود نگاه میکردند و به همین دلیل نوعی وارونگی در تصویری که از ما ترسیم میکنند، وجود دارد.
فولادوند گفت: نکته دیگر که به نظرم مهمتر است، این نوع نگاه وارونه سیاحان به ایران به عنوان میراث به قرن 17، 18 و 19 منتقل شده است. این سخن را به دلیل تحقیقاتی میگویم که در این بازه زمانی انجام دادم.
وی افزود: برای دست یافتن به نگاه سیاحان به ایران سراغ نخستین سفرنامهها که متعلق به دوره صفویه بود، رفتم؛ یعنی زمانی که نخستین سیاحان به ایران آمدند. بنابراین در قرن 19 که غربیها میخواهند از ایران سخن بگویند بر سفرنامهها تکیه میکنند.
این پژوهشگر عنوان کرد: زمانی که درباره سفرنامهها تحقیق میکردم برایم جالب بود که در قرن بیستم حتی فرناندو برودل (از مورخان شاخص مکتب آنال) نیز برای به دست آوردن دیدگاه ایرانیان به سفرنامهها تکیه میکند. استادم که از شاگردان برودل بود، نگاه مثبتی به بررسی انتقادی من به سفرنامهها به عنوان رساله دکترای نداشت.
فولادوند گفت: زمانی که ادوارد سعید خاورشناسی را با رویکرد سیاسی نقد کرد، من نیز در صدد برآمدم تا از منظر فرهنگی به سفرنامهها نگاه کنم. تقریبا میتوان گفت ما با هم همدوره بودیم. از این رو اثر ادوارد سعید را سالهای آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ترجمه کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
وی افزود: در کتاب «ایران در تاریکخانه غرب» بر آن بودم که چگونه فرهنگ غرب، ایران عصر صفوی را ترسیم کرده و نگاه سیاحان گذشته تا دورههای بعد نیز در قلم شرقشناسان رواج پیدا کرده است. اگرچه در این اثر نیز به جنبه سیاسی سفرنامهها توجه شده است اما تلاشم بر این بود تا سایر ابعاد سفرنامهنویسی سیاحانی که از ایران بازدید کردند، به ویژه بعد فرهنگی آن منعکس شود.
نظر شما