به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ طی روزهای گذشته کتاب «نقد و بررسی شعر معاصر»، اثر یدالله جلالی پنداری از سوی انتشارات مروارید راهی بازار نشر شده است؛ کتابی که به یک سال تدریس زندهیاد مهدی اخوان ثالث در دانشگاه تهران میپردازد. در ادامه با یدالله جلالیپنداری که گردآورنده این کتاب است و در آن ترم سر آن کلاس حضور داشته است، گفتوگویی را انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
یدالله جلالی پنداری در توضیح این اثر به ایبنا گفت: این کتاب از دو قسمت اصلی و فرعی تشکیل شده است که در قسمت اصلی تقریرات مرحوم اخوان ثالث در آن ترمی که در دانشگاه تهران تدریس میکرد، آمده است و در مقدمه هم به شکل کامل توضیح دادهام که استاد شفیعی کدکنی به چه شکلی از مرحوم اخوان دعوت کرد تا در یک ترم به عنوان استاد حضور داشته باشد و به ما نقد و بررسی شعر معاصر آموزش دهد.
وی ادامه داد: در آن سال (1358) من دانشجوی آن کلاس بودم و هر جلسه را با ضبط صوتی قدیمی ضبط و روی کاغذ پیاده میکردیم. بعد مطالب پیاده شده را به مرحوم اخوان نشان میدادیم و او هم بعد از تغییرات لازم، مطلب نهایی را به ما میداد.
این مدرس دانشگاه در توضیح دلایل چاپ نشدن مطالب بیان شده در آن کلاس در 40 سال گذشته گفت: آن زمان کسی به فکر اهمیت این مطالب نبود تا دست به انتشار آن بزنم و من هم دیگر پیگیر این موضوع نشدم تا اینکه چند وقت پیش، این کاغذها را میان وسایلم پیدا کردم و تصمیم به انتشار آن گرفتم و بدین ترتیت این مطالب بعد از گذشت 40 سال منتشر شد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کاستهای آن کلاس هنوز موجود است یا از بین رفته گفت: در آن دوره به قدری کاست کمیاب بود که ما فایلهای ضبطی را پاک میکردیم تا بتوانیم از نو اطلاعاتی را ضبط کنیم و به همین دلیل کاستی از آن کلاس وجود ندارد. البته همه متنهای منتشر شده در کتاب به تایید مرحوم اخوان رسیده است و من نیز نسخه اصلاح شده را منتشر کردم.
جلالی با بیان اینکه نشر مروارید برای انتشار این کتاب با خانواده مهدی اخوان ثالث صحبت کرده است، اظهار کرد: من از خانواده اخوان خبر ندارم اما گویا انتشارات مروارید با زردشت اخوان صحبت کرده است و مطلبی برای اضافه کردن به این کتاب وجود نداشته است اما قاعدتا در جریان انتشار کتاب هستند.
این پژوهشگر حوزه ادبیات در توضیح دلایل آوردن چند مقاله در پایان کتاب گفت: مرحوم اخوان یک شخصیت کتبی و یک شخصیت شفاهی داشت که شخصیت شفاهی او که در کلاس ظاهر میشد، زیاد با شخصیت کتبی وی سازگار نبود، از این رو و با توجه به اینکه مطالب بیان شده خیلی بیانگر شخصیت اصلی او نیست، سعی کردم تا چند مقاله مکمل این مباحث را در انتهای کتاب بیاورم تا شخصیت منتقد اخوان را نشان دهد.
وی ادامه داد: شما فکر کنید که فردی شروع به نوشتن میکند و شخصیت علمی و دقیق دارد. همین ادم ممکن است که موقع سخنرانی خیلی منظم و دقیق نباشد. در کلاس اخوان بیشتر شعر خوانده میشد، چراکه افرادی که به کلاس میآمدند، چنین درخواستی داشتند. اخوان در جلسه نخست مقداری از آرزوهای خودش را بیان کرد و گفت که ما میخواهیم چنین کارهایی انجام دهیم؛ اما هیچ کدام از آن کارها اتفاق نیفتاد؛ چراکه بخش قابل توجهی از کلاس به شعرخوانی میگذشت.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تاثیر حضور استادان تجربی ادبیات در دانشگاهها گفت: حضور این افراد در دانشگاه بسیار ارزشمند است و این هم نظریهای بود که استاد شفیعی کدکنی داشت و در ترم نخست، اخوان و در ترم بعدی نیز جمال میرصادقی را به دانشگاه تهران آورد. البته این دو با هم متفاوت بودند. برای مثال جمال میرصادقی کارش منظمتر و منسجمتر از اخوان بود؛ اما باید به این نکته نیز توجه کرد که دیدن اخوان در آن کلاس تحولی بود، چراکه وارد جایگاهی شده بود که بیشتر ادبای زبان قرار میگرفتند.
وی ادامه داد: در آن زمان مخالفتهایی وجود داشت اما بخشی از استادان نیز موافق بودند. البته پیش از این کلاسها جلسهای تشکیل شد که صورتجلسه آن در ابتدای کتاب آمده اما من در آن جلسه نبودم تا ببینم سایر افراد چه نظری داشتند و بعد از آن هم نپرسیدیم که چه کسانی مخالفت کردند؛ اما چیزی که مشخص است، طیف کسانی که آنجا بودند، طرفدار ادبیات معاصر بودند، افرادی مانند مرحوم دکتر حاکمی، دکتر شفیعیکدکنی. در کل میتوان گفت که تعداد موافقان و مخالفان نصف نصف بودند.
جلالی موافق این حضور است و میگوید: به نظر من خلاقیت و تجربه بیشتر از درس خواندن خالی به کار میآید بنابراین اگر من هم اختیار داشتیم از حضور این عزیزان در دانشگاهها استقبال میکردم؛ چراکه کسانی که خلاقیت دارند، میتوانند تجربیات خود را به دانشجویان منتقل کنند.
این پژوهشگر در توضیح شخصیت منتقد اخوان گفت: این کتاب بیانگر شخصیت منتقد اخوان است و هم در قسمت تقریرات و هم در چند مقالهای که آمده شخصیت منتقد اخوان را نشان میدهد و به نوعی معرفی میکند. در این کتاب دیدگاه اخوان درباره شعر شاملو، هوشنگ ابتهاج و سهراب آمده است.
وی در پایان با اشاره به صحبتهای جنجالی اخوان گفت: در کلاسها صحبتهای جنجالی زده نمیشد و همه طرفدار این بودند که مرحوم اخوان شعر سیاسی بخواند، چراکه سال 58 و ترم بعد از انقلاب بود. یعنی در بهمن 57 انقلاب شد و در مهر 58 ما در دانشگاه تهران سر کلاس مرحوم اخوان بودیم و فضا بیش از هر چیزی شعرخوانی اخوان را میطلبید.
نظر شما