فرهنگ امروز: دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب: اسناد ملی و میراث مکتوب، در واقع ریشههای درخت تنومند هویت ملی و دینی ما ایرانیان است. گلنبشتهها، سنگنگارهها، کتیبهها، مهرها، سکهها، اسناد و نسخ خطی، آینه تمامقد فرهنگ و تمدن ایران و اسلام را تشکیل میدهند.
به گواهی فهارس نسخ خطی چاپ شده در ایران و دیگر کشورها، بالغ بر یک میلیون نسخه خطی فارسی و میلیونها سند وقفی و غیر وقفی، در کتابخانههای ایران و دیگر کشورها، از شبه قاره هند و پاکستان و آسیای میانه و ترکیه تا بسیاری از کشورهای اروپایی نگهداری میشود که هنوز تعداد بسیار محدود و اندکی از این نسخ خطی شناسایی و تصحیح انتقادی شده است. با یک عزم ملی میتوان گلچینی از این آثار را از کشورهای مختلف جمعآوری و به عنوان منبع تحقیق و پژوهش در اختیار دوستداران فرهنگ و دانش قرار داد.
در اهمیت این اسناد ملی و مواریث فرهنگی، همین بس که برخی کشورهای همسایه، دست به مصادره مفاخر فرهنگی ایران میزنند و مولوی و حکیم نظامی و ابن سینا را ترکزبان یا عربزبان میخوانند و چشم از هزاران سند و نقشه میپوشند و خلیج فارس را با صرف مبالغ هنگفت در محافل بینالمللی، خلیج عربی مینامند که قطعاً تلاش واهی آنان مصداق این شعر حافظ است:
ای مگس عرصۀ سیمرغ نه جولانگه توست عِرض خود میبری و زحمت ما میداری
درست است که طیّ قرون گذشته، مرزهای جغرافیایی ایران کوچکتر شده، اما مرزهای فرهنگی ایران اسلامی همچنان وسیع و گسترده است. زبان فارسی حلقۀ اتصال ایران با برخی کشورهای همسایه و بسیاری از مردمان در کشورهای دیگر است. آداب و سنن ملی مانند جشن نوروز، به عنوان میراث مشترک 14 کشور در سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی یونسکو در قالب میراث ناملموس به ثبت جهانی رسیده است. این بدان معناست که جشن نوروز یک فرصت برای تقویت روابط دوستانه با این کشورهاست. نیز طی 18 سال گذشته 11 اثر مکتوب به عنوان میراث مستند در کمیته ملی حافظۀ جهانی به ثبت جهانی رسیده و سال جاری هم ثبت سه اثر دیگر اعلام خواهد شد.
دهها اثر ارزشمند نیز وجود دارد که به عنوان میراث مشترک ایران با کشورهای منطقۀ آسیا و اقیانوسیه، ارزش ثبت جهانی و منطقهای دارند. از این میراث مشترک میتوان به عنوان یک الگو و پارادایم برای دیپلماسی فرهنگی بهره جست و روابط فرهنگی با بسیاری از کشورها را تقویت کرد. گسترش دیپلماسی فرهنگی از طریق نسخههای خطی جهان ایرانی، موجود در نقاط مختلف جهان، امری است که مغفول مانده و امیدواریم در برنامه جدی متولیان امر قرار گیرد.
به هر روی، هرچه به تعبیر «سازمان یونسکو»، به مؤسسات حافظهای و مراکز پژوهشی که به حفاظت، تحقیق و تصحیح، و انتشار و دسترسی اسناد فرهنگی و نسخ خطی اهتمام میورزند، بیشتر توجه شود، در واقع ریشهها، پایهها و ستونهای ساختمان فرهنگی و علمی کشور تقویت شده و و بدین وسیله از خطر زوال و نابودی در امان مانده است.
با این حال وظیفه یکایک ما خادمان اسناد و پژوهشگران نسخ خطی است که با استناد به وجود این همه مواریث علمی و تاریخی، با رونقبخشی به تولید دانش و پژوهش و انتشار اسناد ملی و میراث مکتوب، به دو نکته اساسی اهتمام ورزیم:
1- به همگانی کردن فهم این اسناد و آثار مکتوب کمک کنیم.
2- با آسیبشناسی و آگاهیسازی سنجیده و به تعبیر مقام معظم رهبری با جهاد تبیین، جلوی هویتسازی برخی افراد را که جاهلانه بر طبل تجزیه میکوبند، بگیریم. زیرا بر احدی پوشیده نیست که زبانهای اقوام ایرانی، رنگینکمان آسمان کشور پهناور ایران است و زبان فارسی که تقریباً تمام اسناد و نسخ خطی با این زبان نوشته شده، در همه ادوار تاریخی، حلقه فرهنگی ارتباط دهنده همه اقوام بوده است.
در پایان این سخن را با قصیده «پیام ایران» از زندهیاد ملک الشعرای بهار، شاعر چکامهسرای میهندوست سده اخیر، در بیان اهمیت پاسداشت میراث نیاکان به فرجام میبرم:
به هوش باش که ایران تو را پیام دهد تو را پیام به صد عزّ و احترام دهد
تو را چه گوید: گوید که خیر بینی اگر به کار بندی، پندی که باب و مام دهد
تو پایبند زمینی و رشتهایست نهان که با گذشته تو را ارتباط تام دهد
گذشته، پایه و بنیانِ حال و آینده است سوابق است که هر شغل را نظام دهد
به کارنامۀ پیشینیان نگر، بد و خوب که تلخکامیَات آرد پدید و کام دهد
ز درس حکمت و آداب رفتگان مَگسِل که این گسستگیت، خواریِ مدام دهد
ولی ز سنت دیرین متاب رخ، زیراک به مُلک، سنّت دیرینه احتشام دهد
شعائر پدران و معارف اجداد حیات و قدرت اقوام را قوام دهد
نظر شما