به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا:
این داستاننویس و نویسنده جنوبی شامگاه پنجشنبه در آیین رونمایی تازهترین اثر خود گفت: این رمان حاصل ناتمامی نمایشنامه «خاکسپاری زن زنده» در دوران پیشاکروناست که در روزهای پایانی تمرین قرار داشت اما به یکباره با فراگیری ویروس دهشتناکی همه اجراهای زنده نظیر تئاتر متوقف شد. در پی توقف این نمایش و قرنطینه اجباری، رمان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» خلق شد.
وی ادامه داد: «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» ابتدا یک داستان کوتاه بود اما با از دست دادن تعداد زیادی از دوستان و آشنایانم در اثر کرونا، این داستان شاخ و برگ بیشتری پیدا کرد و احساس کردم شخصیتهای داستان حرفهای بیشتری برای گفتن دارند که در قالب داستان کوتاه گنجانده نمیشود و این گونه شد که این اثر به رمانی ۲۲۴ صفحهای تبدیل شد.
آرام با اشاره به اینکه این رمان تنها کاری است که سه ماه نوشتن آن زمان برد، افزود: دیگر رمانها و مجموعه داستانهایم معمولاً هشت ماه زمان میبرد تا کامل آفریده شوند ولی رمان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» یکی از کارهایی بود که شروع و پایان خوبی داشت. این رمانم سال ۱۴۰۱ تمام شد و همان سال آن را برای چاپ به نشر افق سپردم در حالی که این نشر به انتشار کارهای ترجمه روی آورده بود ولی از انتشار این رمان استقبال کرد اما بنا به دلایلی این کار امسال منتشر شد.
نویسنده رمان «حلزونهای پسر» بیان کرد: آدمها با آمدن کرونا که مجبور شدند برای حفظ سلامت خود و جامعه تن به قرنطینه بدهند، تازه با خود واقعیشان مواجه شدند و درست در این زمان بود که خودشان را شناختند. آدمها تا پیش از فراگیری این ویروس حتی با خودشان آشنا نبودند اما این بیماری باعث شد که واقعیتهای وجودی خودشان را بهتر بشناسند.
این داستاننویس سپس به داستان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» گریزی زد و گفت: این رمان حول محور یک زوج میپرخد که تا قبل از کرونا بهدلیل مشغلههای کاری از واقعیتهای زندگی خود بیخبر بودند اما این ویروس مهلک موجب هوشیاری آنها نسبت به خود و موقعیتشان شد؛ اینکه باید مراقب رفتارشان بیشتر باشد.
آرام تاکید کرد: این رمان درباره کرونا نیست، بلکه درباره حواشی آن است. بنابراین تلاش کردم که کرونا بر فضای داستان مسلط نشود. در این رمان روابط انسانی را در مجتمعی در تهران برساختهام که برای مشغول کردن خود در این دوران وحشتزا رو به کارهای عجیب و غریب آوردهاند. برای مثال آنها تصمیم گرفتهاند در این ایام از طریق فضای مجازی هر کدام در تراسهای خانهشان متنخوانی کنند. در متن هر کدام از آنها تراژدی که در زندگی آنها چه در قبل و چه در بعد از شیوع کرونا وجود داشت، هویدا میشود.
وی با بیان اینکه از برخی از شایعات در باره این بیماری که همزمان با شیوع آن در رسانههای رسمی و غیررسمی رواج یافته بود، برای پیشبرد داستان بهره گرفتم، تصریح کرد: همین به جذاب شدن کار افزود. این رمان یک رمان آخر زمانی است و در آن انتظار بسیار پررنگ است. «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» اثری پر از نشانه است که مخاطب با خواندن آن خودش را میتواند پیدا کند.
آرام رمان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» را متفاوت با دیگر آثارش دانست و در این باره توضیح داد: این رمان از نظر تکنیک، زبان و روایت اثری متمایز است. برخلاف کارهای دیگرم که ذاتاً آثاری پیچیده هستند، این اثر پیچیده نیست، البته رئالیستی هم نیست، بلکه اثری در ژانر مدرن است که به دلیل تعلیقهای بدیع مخاطب میل دارد که هر چه زودتر از سرانجام آن باخبر شود.
این نویسنده بیان کرد: نمیدانم «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» چه سرگذشتی پیدا میکند اما امیدوارم در مسیری بیفتد که مخاطب پیامهای آن را پیدا کند. پیامهای آن انسانی و مبتنی بر این است که قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم و با هم مهربانتر باشیم. البته هرگز این پیامها مستقیم در رمان مطرح نشده، چون من اهل پیام دادن نیستم و این پیام در ژرفنای داستان نهفته است که مخاطب با خواندن داستان آنها را درک و لمس میکند.
آرام با تاکید بر اینکه جهان امروز، جهانی بیرحم و پلشت شده است، تصریح کرد: متاسفانه امروز کشورهای قدرتطلب برای اینکه قدرت و اختیار جهان را در دست بگیرند گاه با حیلههای دهشتناکی سلامت انسانها را به خطر میاندازند و متاسفانه همیشه کشورهای جهان سوم قربانی میشوند. امیدوارم که هرگز در شرایطی که کرونا بر جهان حاکم کرد، دیگر قرار نگیریم چون دوست دارم که جهان همیشه در آرامش و صلح باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا رمان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» که با نام رمان «روزی که بومون با درد خویش آشنا شد» نوشته ژان ماری گوستاو لوکلزیو اشتراک معنایی دارد، در داستان هم قرابت دارد؟، گفت: خیر، این رمان فقط با نام رمان گوستاو لوکلزیو قرابت دارد و داستان آن کاملاً متفاوت است. البته این اتفاق برای اثر دیگرم یعنی «همانگونه که داشتم میمردم» افتاد که با اثری از فاکنر نامی نزدیک داشت. البته زمانی که من اثرم را منتشر کردم هنوز داستان فاکنر به فارسی ترجمه نشده بود و بعد از انتشار رمان من بود که نجف دریابندری این کار فاکنر را به نام «گور به گور» ترجمه و چاپ کرد.
آرام همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه برخلاف سالهای قبل که اصرار به آشنایی شاگردانتان با آثار کلاسیک ادبیات جهان داشتید، در سالهای اخیر خواندن کارهای ایرانی را توصیه میکنید، چرا؟، توضیح داد: چون کارهای خوبی در این سالها نوشته شده به خصوص از سوی زنان داستاننویس که بیشتر درگیر نوشتن هستند. طبیعی است این آثار باید خوانده شوند. متاسفانه در سالهای اخیر برخی از خردهناشران با سودجویی و سوءاستفاده از نویسندههای جوان که اتفاقاً برخی از آنها کارهای خوبی هم نوشتهاند، داستان ایرانی را به مسیر بدی انداختهاند و با کاهش تیراژ چاپ این گونه آثار بهنوعی به تنزل فرهنگی ما دامن زدند. این در حالی است که ناشران اصیل با وسواس و حفظ ارزش و جایگاه اثر و نویسنده آن به انتشار آثار در تیراژ بالا اقدام میکنند. بنابراین برای اینکه اقتصاد بازار کتاب آسیب نبیند و ناشران معتبر از انتشار کارهای داستانی مایوس نشوند، توصیه میکنم که از خواندن کارهای ایرانی غفلت نشود.
وی سپس جوایز ادبی را دیگر عامل مهم نادیدهانگاری کارهای خوب نویسندگان جوان امروزی معرفی کرد و گفت: متاسفانه افرادی که داوری این جوایز را برعهده میگیرند اغلب با داوریهای سلیقهای و رفیقبازی زمینه سرخوردگی نویسندههای جوان و موفق را فراهم کردهاند و مانع از انتخاب و معرفی آثار خوب به مخاطبان داستان شدهاند. برای مثال، کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی اثر عطیه عطارزاده یکی از بهترین آثار داستانی معاصر ماست که با نثری کاملاً مردانه نوشته شده، بهطوری که شما با خواندن این اثر شک میکنید که نویسنده آن یک زن است! این اثر در بسیاری از جوایز فقط و فقط بهخاطر سلیقه و کژاندیشی داوران رد میشد تا اینکه در جایزه ادبی هفتاقلیم که داور شدم این اثر را داوری کردم و به آن امتیاز بالایی دادم و داورهای دیگر که امتیاز پایینی به این کار داده بودند، متقاعد کردم که فنی به کار نگاه کنند که خوشبختانه ماحصل آن، این شد که این داستان بهعنوان اثر برگزیده معرفی شود و همین عنوان باعث شد که این کار دیده و خوانده شود.
در بخش دیگر این آیین که به همت کتابفروشی پاتیزه برگزار شد، محمدعلی محسنی که به همراه محسن فکراندیش مدیریت این کتابفروشی بزرگ را برعهده دارند، در خصوص برپایی این مراسم گفت: پاتیزه تا پیش از آمدن کرونا برنامههای مختلفی را در حوزه کتاب برگزار میکرد که تصمیم داریم دوباره این برنامهها را از سر بگیریم.
وی ادامه داد: در این راستا، نشستهای کتابخوانی را با حضور احمد آرام و علی صالحی، نویسندگان باتجربه استان خواهیم داشت که آقای صالحی چهارشنبه ابتدای سال و آقای آرام چهارشنبه آخر ماه این نشستها را برگزار خواهند کرد. این نشستها ساعت ۵ در کتابفروشی پاتیزه برگزار خواهد شد که حضور در آن برای دوستداران داستان امروز رایگان و آزاد است.
به گزارش ایبنا؛ جشن امضای رمان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» -که به همت نشر افق زمستان امسال راهی بازار کتاب شده است- از سوی احمد آرام پایانبخش این مراسم صمیمانه بود که با حضور شماری از شاگردان، بازیگران تئاتر و علاقهمندان به داستان در کتابفروشی پاتیزه برگزار شد.
نظر شما