به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از خبرآنلاین؛ مطالبی که محمد صابری، دبیر سرویس فرهنگی این نشریه و علیرضا پورصباغ، مصاحبه کننده نوشتهاند بدین شرح است:
چندان هم دور از ذهن نبود. انتشار گفتوگوی هفتهنامه پنجره با هاوارد گوردون، از همان ساعات ابتدایی توزیع نشریه در روز شنبه، با بازتابهای فراوانی مواجه شد؛ از تشکر و دستمریزاد گرفته تا طعنهها و کنایهها! جنس و لحن اظهارات گوردون در گفتوگویی که تهیه و تنظیم آن را علیرضا پورصباغ بر عهده داشت، چنان خاص و غیرمنتظره بود که از همان آغاز میدانستیم با انتشار آن وارد میدانی پرمخاطره خواهیم شد اما خطرات احتمالی این ریسک را به جان خریدیم تا شاید فتح بابی باشد برای گفتوگو درباره موضوعاتی حساس اما مغفولمانده. برخلاف روزهای ابتدایی که بازتابها ما را به رسیدن به هدف امیدوار میکرد، روند واکنشها از میانه هفته تغییر جهت داد و روز سهشنبه با انتشار خبر تکذیب اصل گفتوگو از سوی گوردون، به هجمهای توسط برخی افراد علیه پنجره تبدیل شد. آنچه میخوانید توضیحاتی است که خودمان را موظف به ارائه آن دانستیم تا هم ابهام و کدورتی در ذهن مخاطبان همراه پنجره باقی نماند و هم سکوتمان، از سوی مغرضان تعبیر به قبول اتهامات نشود!
چرا پای گوردون به پنجره باز شد؟
همهچیز از طرح پیشنهادی سردبیر هفتهنامه برای تدوین پروندهای با موضوع «ایرانهراسی» در سینما و تلویزیون غرب آغاز شد؛ ایدهای که از همان گام اولیه بهعنوان دبیر فرهنگی هفتهنامه میدانستم در صورتی قابلیت پرداخت دارد که حرفی تازه برای گفتن دربارهاش داشته باشیم و اگر بخواهیم خود را محدود به تکرار مکرارت و گفتوگو با چهرههای کلیشهای کنیم، از پیش بازندهایم. در روند برنامهریزی برای پرداختن به این سوژه بود که علیرضا پورصباغ در پاسخ به اصرارم برای بیان «حرف تازه»، پیشنهاد گفتوگو با تهیهکننده «هوملند» را پیش کشید. باید اهل رسانه باشید تا ارزش چنین پیشنهادی را درک کنید. بدون تأمل پذیرفتم اما هیچ تصوری درباره امکان تحقق آن نداشتم. کار را به او واگذار کردم و همزمان از سردبیر تقاضای فرصتی بیشتر برای تحویل پرونده «ایرانهراسی» کردم که پذیرفته شد. اینکه در بازه نزدیک به یک ماه پیگیری پراسترس برای تهیه این گفتوگو چه گذشت و چه شد، در حوصله این گزارش نیست اما روایت پورصباغ از فرایند تهیه گفتوگو را میتوانید در همین صفحات بخوانید. گفتوگو با هاوارد گوردون تهیهکننده سریال هوملند با کیفیتی فراتر از انتظار ما آماده انتشار شد.
بازتابهای گسترده
از همان صبح شنبه واکنشها آغاز شد؛ بهخصوص که روز قبل از تعطیلی رسمی بود و فضای رسانهای کشور در شرایطی نیمهتعطیل به سر میبرد. این حجم بازتاب و واکنش از سوی اشخاص حقیقی و صاحبنظران حوزه رسانه و سینما برایمان دلگرمکننده بود. از عصر روز یکشنبه آرام آرام با بازنشر متن کامل گفتوگو در سایتهای مختلف خبری، واکنشها شدت بیشتری گرفت؛ هم از سوی دوستان موافق و مشوق و هم از طرف دوستان مخالف و منتقد! سایتهای خبری که برخی با عنوان «گفتوگوی تکاندهنده» یا «زلزله در سینمای ایران» اقدام به بازنشر مصاحبه کرده بودند، پر شدند از کامنتهای مخاطبانی که غالبا با بهت درباره اظهارات گوردون موضعگیری میکردند. تماسهای فعالان رسانهای و سینمایی هم نشان میداد گفتوگو در میان این طیف نیز بازتاب مناسبی داشته است. احساس این بود که گام دیگری به هدف اولیه نزدیک و زمینهساز فتح بابی جدی در زمینه گفتوگو درباره موضوعی چنین حساس شدهایم.
رخنمایی ابهامات و شایعات
در میان بازتابها، از همان ابتدا گروهی بودند که دوستانه نسبت به صحت گفتوگو هشدارهایی میدادند؛ دوستانی که برخی لحن و مواضع گوردون را بیتناسب با فرهنگ گفتاری و رفتاری یک تهیهکننده آمریکایی میدانستند و برخی دیگر صراحت کلام او در افشای اهداف و برنامههای پشت پرده در سازوکار سیاستگذاری فرهنگی آمریکا را غیرطبیعی میدانستند. اما ما با استناد به پروسهای که طی شده بود و وسواسی که برای نهایت اطمینان از صحت مطلبی که قرار بود در معرض قضاوت مخاطبان خود قرار دهیم به خرج داده بودیم، دوستان را هم مجاب میکردیم تردید نداشته باشید. این مواضع واقعی یک تهیهکننده تندور و در عینحال تیزهوش آمریکایی است. در کنار این دوستان اما مغرضانی هم بودند که با ارائه تحلیلهایی عجیب و غریب، سعی در زیر سوال بردن صحت عملکرد هفتهنامه پنجره ـ و نه صحت گفتوگوـ داشتند. استناد به اینکه انتشار همزمان گفتوگو با جواد شمقدری، نشاندهنده خطدهی این مدیر سابق، برای حاشیهسازی پیش روی مدیران تازه سینمایی است یا اینکه اتاق فکر اصولگرایان در اقدامی هماهنگ، سعی در حاشیهسازی رسانهای برای دولت روحانی در آستانه اجرای توافقنامه ژنو دارند! مواردی از این دست آنقدر مضحک و غیرقابل پاسخگویی هستند که ترجیح میدهیم از کنارشان بگذریم و این تحلیلگران را به حال خوبشان واگذاریم!
تکذیب مبهم
«مصاحبه اخیری که به من نسبت داده شده غلط است. من هرگز با این نشریه مصاحبه نکردهام». انتشار این دو جمله در صفحه توئیتر هاوارد گوردون، جدیترین اتفاقی بود که صحت گفتوگوی منتشر شده ما را با چالش جدی مواجه کرد؛ جملهای که صبح روز سهشنبه منتشر شد اما در آن هیچ اشارهای به نام نشریه و حتی کشور متبوع آن نشده بود. جالب اینکه در میان کامنتهای همین توئیت، چندین نفر درباره منظور گوردون و اینکه اشارهاش دقیقا به کدام گفتوگو و نشریه است سوال کردهاند اما تا لحظه تنظیم این گزارش (نزدیک به 48 ساعت پس از انتشار این توئیت) گوردون هیچ واکنشی به آن نشان نداده است. اما همین تکجمله کارکرد رسانهای خود را پیدا کرد و بسیاری از همکاران رسانهای ما به استناد آن، خبر «تکذیب گفتوگوی پنجره با تهیهکننده هوملند» را مخابره کردند، خبری که قطعا نمیتوان به انتشار آن خرده گرفت. درباره تکذیبیه هاوارد گوردون، بهدلیل ابهام موجود در آن، واقعا نمیتوان نظر قطعی داد اما اجازه دهید با فرض تایید نام پنجره و تکذیب گفتوگو با خبرنگار این هفتهنامه از سوی گوردون، به چند نکته اشاره کنیم.
مصاحبه جعلی و خیالی؟!
اولین معنایی که پس از تکذیب یک گفتوگو به ذهن خطور میکند، «جعل» است؛ معنایی که متاسفانه طی هفته گذشته برخی رسانهها در بهرهگیری از آن پیشدستی کرده و پنجره را به انتشار مطلبی مجعول و خیالی متهم نمودند. بهترین پاسخ به این اتهام، اعتبار و سابقه شفاف هفتهنامه است که اگر این اعتبار نمیبود، هیچ پاسخ مستدل دیگری نمیتوانستیم در دفاع از عملکرد خود ارائه کنیم. رسانه جاعل، آن هم در این سطح و با این مختصات، احتمالا توانایی جعل هر سند دیگری را هم در دفاع از خود میتواند داشته باشد. اینطور نیست؟ پس از این ابهام میگذریم و تنها مخاطبانمان را به عهد شفافیت و صداقتی که سالهاست بر مبنای آن همراهی با ما را برگزیدهاند ارجاع میدهیم.
صداقت برگ برنده ماست
تکذیب گفتوگو با هفتهنامه پنجره از سوی گوردون، میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد. اگر صحت نقل قول منتسب به گوردون تایید شود، دو حالت مفروض است؛ یا فرایند انجام این مصاحبه از سوی پنجره با ایراد مواجه بوده و گوردون واقعا از این پرسش و پاسخ بیخبر است یا تهیهکننده هوملند بهواسطه برخی فشارها و ناظر بر شروط متعددی که پیش از انتشار گفتوگو طرح کرده بود، از کیفیت و کمیت بازتاب اظهاراتش در رسانهها ناراضی بوده و تصمیم به عقبنشینی گرفته است. در این زمینه و درباره هر دو فرض یک واقعیت را باید در نظر داشت و آن اینکه ـ همانطور که در لید مصاحبه هم اشاره کرده بودیمـ، این پرسش و پاسخ از طریق ایمیل صورت گرفته و اساسا با گفتوگوی حضوری تفاوت ماهوی دارد؛ بدین معنا که برای تایید صحت آن، امکان استناد به فایل صوتی و تصویری وجود ندارد. پس دیوار حاشا در این مورد کمی بلندتر از موارد مشابه است. در عین حال ما نیز با وجود تمام سعی و تلاشی که برای انجام بینقص گفتوگو داشتهایم، بالاخره با فضای مجازی طرف بودهایم و کم نیست ایراد و نقصانهایی که میتوان بر فرایند تهیه چنین گفتوگویی متصور بود. به همین دلیل است که ترجیح میدهیم پیش از هر واکنش هیجانی که برخی رسانههای داخلی داشتهاند و احتمالا در آینده نزدیک شاهد بروز و نمودش در برخی شبکههای خارجی نیز خواهیم بود، با تأمل بیشتری ادامه بازتابها و واکنشها را بهویژه از سوی هاوارد گوردون و همراهانش رصد کنیم. تطبیق محتوایی اظهارات گوردون در این گفتوگو با اظهارات مشابهش در دیگر رسانهها در سالهای اخیر و نیز اعتبارسنجی صحت جزئیات گفتههای او درباره سیستم سیاستگذاری فرهنگی در آمریکا، میتواند بهترین روش برای ارزیابی صحت این گفتوگو باشد؛ گفتوگویی که ما هنوز در صحت آن تردید نداریم و شک نداشته باشید بهمحض اطمینان از وقوع هرگونه اشتباه سهوی یا عمدی در پروسه تهیه و تنظیمش، خود را موظف میدانیم در ارائه توضیح و پوزش بابت آن پیشقدم شویم؛ چراکه بنده و تمامی همکارانم در تحریریه پنجره باور داریم مهمترین وجه افتراق و تمایز فرهنگ رسانهای ما با سیستم رسانهای غرب که گوردون برخاسته از آن است، فقط و فقط شفافیت و صداقت است. شایان ذکر است پنجره تلاش میکند در هفتههای آتی به گوشههایی از بازتابهای این مصاحبه در رسانههای دیگر بپردازد.
آنچه گذشت
مراحل انجام گفتوگو با هاوارد گوردون به روایت گفتوگوکننده
علیرضا پورصباغ
1. یک سال پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مستندی درباره پشت پرده به قدرت رسیدن اوباما در آمریکا منتشر شد و بهواسطه علاقهای که به آن داشتم، با زحمتی اندک توانستم با کارگردان این مستند از طریق ابزار ارتباطی دهکده جهانی یعنی ایمیل ارتباط بگیرم. رابطهای دوستانه از دور شکل گرفت و سالها درباره رویدادهای فرهنگی و رسانهای دو کشور با هم تبادل نظر داشتیم. ایده گفتوگو با هاوارد گوردون، تهیهکننده سریال ضدایرانی هوملند، در قالب همین ارتباط شکل گرفت.
2. با توجه به راهنماییها و اطلاعاتی که این مستندساز درباره پروسه تولید این سریال در اختیارم گذاشت ـکه بخشهایی از آن در پرونده هفته گذشته پنجره منعکس شد، هاوارد گوردون را فردی صریح و تقریبا رادیکال در مواضع ضدایرانیاش شناختم که با استناد به لحن دو کتابی که تا به امروز نوشته (هدف دشوار و نبرد ویرانگر)، ابایی هم از طرح عمومی دیدگاههایش ندارد. برای همین برای انجام گفتوگو مصمم شدم.
3. نخستین نامه درخواست مصاحبه را به آدرس gideonswarla@gmail.com (یکی از دو ایمیل معرفی شده در سایت رسمی گوردون که برگرفته از نام یکی از آثار مکتوب اوست.) ارسال کردم. یک روز بعد، از همین آدرس پاسخی دریافت کردم که میگفت درخواست ما به اطلاع آقای گوردون رسیده است. اما از آنجا که این ایمیل مختص رسیدگی به امور مربوط به خوانندگان کتاب گوردون است، ما باید منتظر میماندیم تا در صورت تمایل به انجام گفتوگو، او با ایمیل شخصی خود با ما ارتباط برقرار کند.
gordonproduser@gmail.com .4آدرسی بود که از طریق آن اولین پاسخ مستقیم گوردون، حاوی شروط ابتدایی برای انجام گفتوگو با یک رسانه ایرانی و البته شخص من ـکه مدعی بود نامم را در رسانههای ایرانی جستجو کرده و از مواضعم آگاه استـ به دستم رسید. از این مرحله کلیه سوالات و جوابها از طریق همین آدرس مبادله شد؛ آدرسی که در میانه راه بهواسطه احتمال یک غلط املایی (produser بهجای producer به معنای تهیهکننده) به صحت آن تردید کردم اما با این استدلال که این آدرس ایمیل که برای ارتباط با کاربران سایت رسمی گوردون است، میتواند ترکیبی از عبارت اختصاری prod بهاضافه user به معنای کاربر باشد، چندان روی این تردید متوقف نماندم. بهخصوص که لحن گفتوگو و اظهارات و اطلاعاتی که از سوی مصاحبهشونده به دستم میرسید، آنقدر دقیق ـ بهخصوص درباره روند تولید سریال هوملند و 24ـ جزئی بود که تردیدی درباره اشراف او نسبت به این دو پروژه و مراحل تولید آن برایم باقی نگذاشت.
5. پس از پایان مرحله به مرحله گفتوگو، متن نهایی بهصورت یکجا ترجمه و تدوین شد و به درخواست گوردون، متن فارسی آن برای اخذ تایید نهایی ارسال شد. گوردون در پاسخ تعجب ما از تمایلش برای بازخوانی و تایید نهایی متن به زبان فارسی، به مشاوران فارسیزبانش بهویژه همسرش کامیلا گوردون که یک دورگه ایرانیـ آمریکایی است و به زبان فارسی تسلط کامل دارد، اشاره کرد. نسخه فارسی گفتوگو ارسال و پس از چند روز از طریق ایمیل به دست ما رسید و این در عرف رسانهای به معنای تایید متن نهایی گفتوگو بود.
6. پس از طی مراحل آمادهسازی و سرانجام انتشار گفتوگو، در همان ساعات اولیه ابهاماتی درباره صحت آن طرح شد. برای اطمینان خاطر، تصویر جلد هفتهنامه و خبر انتشار گفتوگو در پنجره را به همان آدرس اولیه، یعنی ایمیل ثبت شده در سایت رسمی گوردون ارسال کردم. به فاصله 24 ساعت، گوردون از طریق ایمیل شخصی خود (gordonproduser@gmail.com)، رؤیت هفتهنامه و گفتوگوی منتشرشدهاش را به اطلاع ما رساند. این تایید دیگری بود بر صحت ایمیلی که مصاحبه، طی مدت زمانی نزدیک به چهار روز از طریق آن به سرانجام رسیده بود.
نظر شما