فرهنگ امروز/ معصومه آقاجانپور: ناهید (ساره بیات) که برای تأمین هزینههای زندگی با مشکلات مادی دستوپنجه نرم میکند دو سالی است که از همسرمعتادش احمد (نوید محمدزاده) جدا شده و با پسرش امیررضا تنها زندگی میکنند. او که حضانت پسرش را با بخشیدن مهریه و با شرط اینکه ازدواج نکند، گرفته، روابط عاطفی با مسعود (پژمان بازغی) برقرار کرد، اما از ترس از دست دادن فرزندش حاضر به ازدواج با او نیست. فیلم ناهید را میتوان به دو اپیزود تقسیم کرد: اپیزود اول شرحی است از مشکلات مادی ناهید و تلاش وی برای تأمین هزینههای زندگی و شرحی است بر ناهنجاریهای فرزند و شوهر سابقش و روابط عاشقانهی پنهان او با مسعود، مردی تقریباً متمول و موجه که علیرغم اصرار او برای ازدواج، ناهید به دلیل معذورات خانوادگی، تنها میپذیرد با هم صیغه کنند؛ اپیزود دوم فیلم با برملا شدن راز این دو شکل میگیرد، احمد که این رابطه را خلفوعدهی ناهید تلقی میکند امیررضا را از او جدا میکند، هرچند این جدایی به زندگی مشترک مسعود و ناهید در زیر یک سقف میانجامد، اما نگرانیهای ناهید به دلیل دوری از پسرش باعث درگیریهای او با مسعود شده که نهایتاً با اتمام مدت صیغه به خانهی خود بازمیگردد و موفق میشودبار دیگر حضانت فرزند خود را بگیرد.
ناهید فیلمی رئال و ملودرام است که توصیفگر روابط اجتماعی و عاطفی انسانهاست. روایتی از داستان زندگی ناهید است که تلاش میکند سروسامانی به زندگی خود بدهد.داستان فیلم که در شهرستان انزلی میگذرد. این فیلم، فیلمی است شخصیتمحور که به مشکلات فردی و جمعی آنها تأکید دارد. فیلم در حوزهی عمومی به آسیبهای اجتماعی همچون قمار و اعتیاد و مشکلات حقوقی یک زن برای طلاق میپردازد و در حوزهی خصوصی(خانواده)بیش از هر چیز زنی را توصیف میکند که در پارادوکسی میان عشق به فرزند و عشق به یک مرد امکان انتخاب هر دو را ندارد؛میل زنانهی ناهید هنگامي محقق ميشود كه میل مادرانهاش را سرکوب کند و یا بالعکس. شاید بتوان گفت ناهید از معدود فیلمهایی در ستایش عشق مادرانه است که بهخوبی نشان داد عشق او به فرزند نه مستحکمتر بلکه متصلبتر است. آیدا پناهنده با شخصیتپردازی تقریباً مناسب کاراکترها، عامل اصلی این پارادوکس را نه لزوماً اطرافیان ناهید بلکه قوانین حقوقی میداند. پناهنده بهخوبی نشان داد قانون زمانی حق را به زن میدهد که از حق دیگرش بگذرد. تصمیم آخر ناهید برای تلاش مجددش برای گرفتن سرپرستی امیررضا تا بتواند با مسعود ازدواج کند هرچند تا اندازهای پایانبندی خوبی از آب درنیامد، اما از سویی بیانگر تشویق به تسلیم نشدن در برابر این قانون بود.
در کنار ناهید، امیررضا از دیگر شخصیتهای اصلی این فیلم بود که پسری باهوش اما نابهنجار که به جای رفتن به مدرسه به قهوهخانه میرود و قمار میکند، مشخص نیست چرا با همهی تلاشهای ناهید، او نسبت به مادرش گستاخ و بیعاطفه است. شخصیت زمخت امیررضا در همان اولین دیالوگش بهخوبی ترسیم میشود، نوجوانی که برای آسایش خود و مادرش در مغایب صاحبخانهی طلبکار، آرزوی مرگ صاحبخانه را دارد. امیررضا در این فیلم دو خصیصهی اصلی دارد؛یکی لاابالیگری و دیگری دروغگویی که شاید بتوان گفت اولی را از پدر و دومی را از مادر به ارث برده است. در طول فیلم ناهید چندین بار وسوسهی دزدی (مثلاً صحنهی دزدیدن گردنبند مادر بیمارش) به سرش میزند و یا او را زنی صادق نسبت به اموال دیگران نشان میدهد(مثلاًپولی را که از مسافر پلاژ بهعنوان انعام گرفته بود بر روی میز مسعود میگذارد)، اما زنی است که هرچند بهاجبار اما بهراحتی به همگان، برادر، صاحبخانه، فرزند، دوست و حتی مسعود دروغ میگوید.
از نکات قوت فیلم شخصیتپردازی کاراکترها علیرغم فرعی بودن آنهاست. صحنههایی از فیلم که در منزل برادر ناهید فیلمبرداری شد و به شخصیت برادر و همسر او اشاره داشت نوع دیگر روابط انسانی را بهخوبی نشان داد. نحوهی برخورد همسر برادر ناهید با او و همچنین مادر مریضی که حتی قادر به حرف زدن نبود بهخوبی نشان داد که در آن خانه روابط عاطفی کمرنگی بین اعضای خانواده وجود دارد؛ عوض کردن لحاف کهنهی مادر با لحافی نو زمانی که قرار بود مهمان وارد خانه شود بیش از دیگر صحنهها این روابط سرد را نشان داد.
اما نکتهی پایانی و اینکه شاید بتوان داوری کرد،نوع پردازش شخصیتها و پیش بردن دانستن فیلم نه تقلید بلکه گرتهبرداری از سینمای اصغر فرهادی را به ذهن متبادر میکند. هرچند ناهید را نمیتوان از بسیاری جهات با فیلمهای اصغر فرهادی مقایسه کرد و آن روایت معماگونهی فرهادی که با وجود داشتن روایتی خطی وقایع، مخاطب را با کشف جدیدی همراه میکند، ناهید روایتی است خطی که نه به کشف بلکه به درک بهتر شرایط اجتماعی و خانوادگی انسانها نظر دارد. تأکید پناهنده به دروغ و پنهانکاری، دیدن زندگی و روابط انسانها از نگاه کودکان، تأکید بر مشکلات حقوقی بهویژه برای زن، همه موضوعاتی است که در کنار هم بودنشان سینمای فرهادی را به یاد میآورد. البته باید منصف بود و گفت حتی اگر ناهید گرتهبرداری از سینمای فرهادی است، اما این کار به زیرکی انجام شده است. جوایزی که او برای فیلمهای تلویزیونی«قصهی داوود و قمری»،«آبروی ازدسترفتهی آقای صادقی»و«ازجنوب شرقی»ازجشنوارههای بیستوهشتم فجر،ویدیویی یاس و جام جم گرفت و همچنین فیلمهای کوتاه «تاج خروس» و مستند بلند «خانهی قمر خانم» که در جشن خانهی سینما در سالهای گذشته جایزهی بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را برای این کارگردان به ارمغان آورد، نشان داد که پناهنده کارگردان توانایی است.
نظر شما