شناسهٔ خبر: 38838 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

محیط طباطبایی: ادبیات امروز حس «ایرانی بودن» به بچه‌ها نمی دهد

سید احمد محیط طباطبایی در نشست بازنمایی تهران در ادبیات نوجوان گفت که ادبیات کودک توجهی به نام بردن از خیابان‌ها و مساجد در آثار خود ندارد. برای همین مخاطبان این ادبیات به هویت مشترکی دست پیدا نمی‌کنند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست تخصصی بازنمایی تهران در ادبیات نوجوان با حضور دکتر سید مجید حسینی، مدیرعامل نشر شهر، سید احمد محیط طباطبایی، مصطفی خرامان، مهدی یوسفی، مهدی رجبی، هدا حدادی و جمعی دیگر از نویسندگان و خبرنگاران حوزه کودک و نوجوان، عصر سه‌شنبه (۱۴ مهر ۹۴) در موسسه کفا برگزار شد.

سید احمد محیط طباطبایی نیز در این نشست گفت: نویسندگان برای پرداختن به شهر تهران در آثارشان در ابتدا باید تهران را از جنبه‌های مختلف اجتماعی، تاریخی، سیاسی، موقعیتی و ... بشناسند و بدانند که از زمانی که تهران یک روستا بوده تا به حال که کلان شهر و پایتخت است و از نظر موقعیت‌های مختلف جایگاه مهمی دارد، چه اتفاقاتی در آن رخ داده است. به این صورت است که می‌توانند صحیح‌تر و راحت تر درباره آن بنویسند.
 
این کارشناس میراث فرهنگی ادامه داد: نویسندگان باید بدانند که تهران جبرا پایتخت ایران شده و عملا راه دیگری وجود نداشته است. ظرفیت‌های حیاتی مختلف موجود در تهران مانند موقعیت طبیعی و خاک تهران، آب تهران و توان تغذیه‌ خود، موقعیت استراتژیک و قرار گرفتن در نقطه تلاقی راه‌های ارتباطی، قابل مقایسه با هیچ جای دنیا نیست. در واقع تهران مرکز نخستین‌ها و الگوهای رفتاری و فرهنگی سایر شهرهای کشور است.
 
وی توضیح داد: توجه به کودک موضوعی است که پس از مشروطه کم کم شکل گرفت، اما از دهه ۴۰ به بعد حاکمیت راه را به روی بخشی از جامعه سرکوب شده ۲۸ مرداد باز کرد و به تدریج کارهای فرهنگی رونق گرفت. بنابراین در دهه ۴۰ با انتشار نشریات مختلف، کتابشناسی، معرفی کتاب، تشکیل مرکز مردم شناسی فولکلور ایران، موزه مردم شناسی و ... همراه بوده است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز در همین دهه شکل گرفت و به این ترتیب توجه به کودکان و نوجوانان جدی‌تر شد.
 
مرزبندی‌های سنتی در ادبیات، ارتباط بین نسل‌ها را از بین برده است
محیط طباطبایی در ادامه سخنانش به اهمیت قصه و قصه شنیدن و قصه گفتن اشاره کرد و گفت: قصه گویی یک هنر است، در واقع قصه‌گوها ساختار اجتماعی را شکل می‌دهند و با نویسنده تفاوت زیادی دارند. قصه‌گویی مقوله‌ای است که مرزبندی سنی ندارد و زمانی که برای ادبیات کودک و نوجوان مرزبندی‌های سنی مانند الف، ب، ج شکل گرفت ارتباط بین نسل‌ها از بین رفت و  باعث از هم گسیختگی شد.
 
وی ادامه داد: در حال حاضر می‌بینیم در کشوری مانند فنلاند هشت هزار قصه‌گوی حرفه‌ای وجود دارد ولی در کشور ما حتی هشت قصه‌گوی حرفه‌ای هم وجود ندارد. امروزه دیگر کسی برای فرزندش قصه نمی‌گوید و یکی از راه‌های ارتباطی والدین با کودکان‌ قطع شده است. در حالی که اساسا فرهنگ ما فرهنگی روایی بوده است، ما بخشی از فرهنگ روایی‌مان را از دست داده‌ایم.

 آثار ادبی موجود به لحاظ هویتی به شدت ضعیف هستند
این کارشناس بیان کرد: در همین زمان بود که با تلاش عباس یمینی شریف، توران میرهادی، جبار باغچه‌بان و ... شورای کتاب کودک شکل گرفت و مدرسه فرهاد با سیستم نوین آموزشی تاسیس شد. من از دانش آموختگان این مدرسه هستم. در این مدرسه به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شد که چه کسانی هستند و این‌جا کجاست؟ من در این‌جا چه معنایی پیدا می‌کنم؟ این نحوه آموزش سبب می‌شد تا بچه‌ها در کوچه و خیابان‌ها به هویت واحدی برسند. اما آنچه که امروز در مطالب و تصاویر کتاب‌های درسی‌ ما بیان می‌شود اصلا حس ایرانی بودن را به دانش‌آموزان نمی‌دهد. از مساجد و خیابان‌هایی سخن گفته شده که ظاهرا در ناکجا آباد است، در صورتی‌که می‌توان نام برخی از خیابان‌های قدیمی تهران و مساجد معروف آن را در کتاب‌های درسی گنجاند.
 
محیط طباطبایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: درواقع این ادبیات کودک بیشتر بچه‌ها را پریشان می‌کند، آثار ادبی موجود به لحاظ هویتی به شدت ضعیف هستند و به همین دلیل برای ساختن فیلم‌های سینمایی چندان مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.
 
سفارشی‌نویسی هیچ خدمتی به ادبیات نمی‌کند
سید مجید حسینی، مدیرعامل نشر شهر در این نشست ضمن ابراز ناخرسندی از وضعیت نشر و آمار مطالعه در کشور بیان کرد: در حال حاضر ما کتاب‌ها را فقط چاپ می‌کنیم نه تولید. اغلب کتاب‌ها سفارشی است و سفارشی‌نویسی هم تغییری در ادبیات ما ایجاد نکرده و خدمتی به آن نمی‌کند. ما دوست نداریم کار سفارشی انجام دهیم و می‌خواهیم نویسندگان بر اساس میل و علاقه خودشان اثر تولید کنند. تنها آثاری تاثیرگذار و پرمخاطب‌اند که حاصل علاقه و تلاش طولانی نویسنده باشند.
 
امروزه حجم وسیعی از کتاب‌ها تولید می‌شوند بدون آن‌که خوانده شوند
سید مجید حسینی ادامه داد: من از زمانی که در شهرداری با فرهنگ و کتاب بیشتر درگیر شدم آمارهای زیادی را جمع آوری کردم. واقعیت این است که ما در طول چند سال گذشته ۶ میلیون جلد کتاب به ارزش ۳۷ میلیارد تومان به مدارس دادیم و کتاب‌های زیادی را نیز اهدا کردیم و کتابخانه‌های مختلفی را تجهیز کردیم، به عنوان مثال در سال۱۳۹۰ حدود ۶۶ هزار عنوان کتاب تولید کردیم و در تولید کتاب به رتبه ششم در سطح جهان رسیدیم، همچنین از ناشران برای تولید کتاب حمایت‌های زیادی کردیم اما هیچ تغییری در سرانه مطالعه در کشور و در سطح مدارس ایجاد نشد و ناشران هم کماکان با مشکلاتشان درگیر هستند. این مسائل سبب شد که در حال حاضر کتاب‌های زیادی به ارزش ۴۳ میلیون تومان در انبار ما انباشته شده و خریدار و خواهانی نداشته باشد. درواقع امروزه حجم وسیعی از کتاب‌ها تولید می‌شوند بدون آن‌که خوانده شوند.
 
استراتژیمان را از تولیدکننده به مصرف‌کننده تغییر می‌دهیم
این ناشر اظهار کرد: از این رو به این نتیجه رسیدیم که در فعالیت‌هایمان استراتژی خود را از تولیدکننده به مصرف‌کننده تغییر دهیم و به جای اینکه روی تولید کتاب وقت بگذاریم و به صورت سری دوزی کتاب تولید کرده و به مردم هدیه بدهیم، روی مصرف کتاب سرمایه‌گذاری کنیم. تجربه افرادی مثل عباس میلانی نشان می‌دهد با اینکه تالیف این کتاب حدود ۱۰ سال زمان برده است، اما بیشتر از بسیاری از آثاری که ما عنوان کتاب به آنها داده‌ایم فروش داشته و مورد استقبال بوده است. ما نیازمند کتاب‌هایی هستیم که با فکر و رفرنس‌های قوی تولید شده شده باشد.
 
بسیاری از کتاب‌هایی که تولید می‌شود نمونه بارز «آب‌بستن» است
مدیر عامل نشر شهر گفت: ما فقط سعی می‌کنیم به ظاهر کتاب توجه کنیم و کمتر به محتوای آن می‌اندیشیم. بسیاری از آثاری که تولید می‌شود نمونه بارز آب بستن است و از ۶۵ هزار عنوان کتابی که تولید کرده‌ایم ۶۴ هزار عنوان آن مفید نیست و یک ماه تا یک سال برای تولیدشان وقت صرف شده است. این امر سبب شده کیفیت لازم برای مطالعه وجود نداشته باشد. ما نیازی به ۶۵ هزار عنوان کتاب نداریم. تولید ۵۰۰ عنوان کتاب خوب و باکیفیت که مردم بخوانند برای ما کافیست.
 
به اعتقاد وی برای افزایش میزان مطالعه به جای تولید و حمایت از ناشران که باعث می‌شود کتاب‌هایشان بیش از پیش در انبارها بماند، باید سیاست‌های مصرف را تقویت کرده و نیاز مخاطبان را شناسایی کنیم. زیرا در حال حاضر متوسط تیراژ کتاب در کشور ما ۷۰۰ نسخه است که نشان دهنده عدم علاقه به مطالعه و بی‌ارزش بودن کتاب در جامعه است.
 
 نداشتن محیط جغرافیایی از مشکلات رمان امروز است
مصطفی خرامان نیز در این نشست به مشکلات رمان‌های ادبی اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات رمان‌های ادبی معاصر ما این است که لوکیشین‌های وقایع در داستان‌ها مشخص نیست. نداشتن محیط جغرافیایی و توجه نکردن به فرهنگ موجود در شهرهای مختلف ایران از جمله مشکلات رمان امروز است. در حالی که می‌دانیم سبک زندگی افراد در شهرهای مختلف متفاوت است و کسی که در تهران ساکن است، سبک زندگی‌اش با کسی که در شایر شهرها زندگی می‌کند تفاوت دارد. اما این تفاوت‌ها در ادبیات نوجوان ما دیده نمی‌شود.

نظر شما