به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در نشست «جریان شناسی علوم دینی» که با همت انجمن علمی گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشکده علوم اجتماعی دانشکده تهران برگزار شد، گفت: چهار جریان علوم دینی امروز در ایران فعالیت دارد؛ جریان اول که به تعبیر جریان مخالفان دین مطرح میشود که با رویکرد علم مدرن همراه است یعنی علم مدرن را پذیرفتهاند و به آن عقیده دارند.
وی افزود: آنان اعتقاد دارند که علم مدرن علمی تجربی است و تجربه چون با مشاهده پذیری همراه بوده دینی و غیر دینی ندارد و در تجربه کردن دین، زبان و فرهنگ هیچ نقشی ندارد و علم تجربی علم خنثی است.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه در ادامه تصریح کرد: مخالفان علم دینی که با رویکرد علم مدرن وارد عرصه میشوند، اگر بیان میکردند که ما در این زمین بازی علم مدرن بازیگری کنیم و تماشاچی نباشیم، ناراحت کننده نبود اما این گروه عدهای هستند که به طور مطلق با علوم دینی مخالف هستند مانند دکتر سروش.
رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با اشاره به جریان دوم بیان داشت: جریان بعدی، جریان موافقان دینی با رویکرد مدرنیته ستیزی هستند؛ افرادی که از علوم دینی دفاع میکنند و قصد تولید علمی را دارند که هیچ ارتباطی با علم مدرن نداشته باشد زیرا علم مدرن را قبول ندارند.
وی افزود: آنان علم مدرن را شیطانی و مضر میدانند و این نوع افراد کسانی هستند که گرایش اخباری دارند و درکسب علم تنها به قرآن و روایات رجوع میکنند و اگر مسالهای در قرآن و روایات یافت نکنند آن را رها میکنند و علم این اشخاص نقلی بوده و عقلی نیست.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه با اشاره به جریان سوم گفت: جریان سوم موافقان علوم دینی با رویکرد پست مدرن هستند؛ افرادی که علوم دینی را بر اساس علوم پست مدرن قبول دارند.
وی افزود: آنان اعتقاد به جهانهای متعدد دارند و دلیلشان این است که ما با منطقها و روشهای متفاوت مواجه هستیم. اینان علم دینی را مبتنی بر نسبی گرایی معرفت شناختی مطرح میکنند.
رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با اشاره به جریان چهارم اظهار داشت: جریان چهارم موافقان علوم دینی با رویکرد غرب گزینی و انتقادی هستند؛ یعنی نگاهشان به غرب نگاه مطلقاً سلبی و ایجابی نیست و نمیگویند چون غرب مدرن است باید بپذیریم و یا اینکه کاملاً رد کنیم.
وی در پایان افزود: آنان با نگاهی گزینشی و انتقادی علوم مدرن را تحلیل میکنند و در این رویکرد دستهای اعتقاد به این دارند که اگر علم و اخلاق با هم پیوند بخورد کارکرد علم طوری خواهد شد که دیگر جنایتی در جهان رخ نخواهد داد و گروه دیگر اعتقاد دارند که بعضی از علوم را میشود از علوم فقهی استخراج کرد.
نظر شما