به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فارس؛ یازدهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی گروه داستان موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب، به بررسی «انسان در رمان دینی» اختصاص داشت.
در این جلسه که روز سهشنبه ششم بهمن ۱۳۹۴ برگزار شد حجهالاسلام دکتر سید محمدتقی چاوشی، مدرس دانشگاه در حوزه فلسفه و پژوهشگر و دکتر سید محمود نجاتی حسینی، جامعهشناس و استاد دانشگاه به ابعاد مختلف این موضوع پرداختند.
*رماننویس دینی باید منتقد اجتماعی باشد
ابتدا دکتر نجاتی حسینی، استاد دانشگاه با شرح تاریخی رمان مدرن که به گفته وی با «دون کیشوت» نوشته سروانتس آغاز میشود، به ویژگیهای این نوع رمان اشاره کرد: نخست آنکه این گونه ادبی مربوط به دنیای مدرن است، دوم اینکه دنیای مدرن به معنای علوم انسانی آن مولفههایی دارد: دنیای سکولار، دنیای پوزیتیویستی، دنیای عقلانی، دنیای علمانی همراه با پیشرفتهای علمی و مانند آن.
به گفته این استاد دانشگاه، رماننویس دینی علاوه بر تواناییهای ادبی باید آمادگی برای ورود به عرصه به عنوان منتقد اجتماعی را داشته باشد، مگر میشود مؤلف رمان دینی منتقد اجتماعی نباشد؟ او کسی است که عرق دین دارد، دغدغهمند است و تعصب دینی دارد و میخواهد دینداری را یک گام جلو ببرد، بنابراین باید نقدی بر دینداری داشته باشد. از جمله انتقاداتی که به ادبیات داستانی تحت عنوان دینی وارد می شود این است که شما متوجه نمیشوید که آیا او چیزی را به نقد میکشد یا خیر، بلکه همه چیز را توصیف میکند. حتی اگر زائری سوژه داستان اوست فقط زیستجهان او را توصیف میکند، و نمیگوید که حرکات او با زائر تناسبی دارد یا خیر.
*رمانی که بودن خدا را القا کند رمان دینی است
این نویسنده افزود: به نظرم چیزی که رمانی را دینی میکند این است که مخاطب با خواندن آن قصه احساس کند که خداوندی وجود دارد که به زندگی او معنا میبخشد. این رمان را چه یهودی نوشته باشد یا مسیحی یا مسلمان یا شخصی عارف یا حتی بیخدا، اگر اثر به من چنین حسی را بدهد به نظر من میتوان آن را رمان دینی قلمداد کرد. این برداشت من از رمان دینی است. به همین ترتیب برخی رمانهایی که به نام رمان دینی در کشور ما منتشر میشوند چنین حسی را به من نمیدهند، هر چند برخی نهادهای دینی از این آثار حمایت مالی فراوانی هم میکنند. اما تنها اسامی در این آثار تغییر داده شده و به اسامی مذهبی تبدیل شده است. به همین خاطر بسیاری معتقدند که شاهبیت رمان دینی همان حرف عمیقی است که داستایفسکی در برادران کارامازوف زده است: «اگر خدا نباشد هر کاری مجاز است.»
*رمانهای مستور اگزیستانسیالیستی است نه دینی!
در ادامه این نشست حجهالاسلام دکتر سید محمدتقی چاوشی با اشاره به هنرمندان ایرانی توضیح داد: در جامعه فعلی ما اگزیستانسیالیسم با دین یکی شده است، طوری که بزرگان اهل فکر نیز تفاسیری اگزیستانسیالیستی از قرآن و نهج البلاغه به دست میدهند. تمام هم و غم اگزیستانسیالیسم آن است که انسان خود را مطرح کند و وجود خود را به رخ بکشد، حتی اگر شده با تیراندازی در خیابان. حال آنکه حضرت علی میفرماید «بهترین انسان کسی است که «نومه» است، «نومه» یعنی شخص خوابآلوده و منظور کسی است که کسی متوجه حضور یا غیاب او در محفل نمیشود. به همین خاطر من معتقدم رمانهای شبیه اثر آقای مستور «روی ماه خداوند را ببوس» رمانی است اگزیستانسیالیستی و نه دینی.
وی افزود: هنرمندان همه دغدغه رمان یا هنر دینی دارند اما اگر چیزی تحت این عنوان خلق کردهاند حاصلی جز هنر غربی نبوده است. نمونههایش را در تهران یا شهرهای دیگر میتوان دید. بنابراین به صورت انتزاعی، اگر قرار باشد چیزی به نام رمان دینی وجود داشته باشد منوط به آن است که تعریفی از انسان به دست دهیم. یعنی رماننویس با شخصیت طرف است و با انسان فرق دارد. انسان میتواند مبنایی باشد تا به شما شخصیتی را بدهد که بر اساس تعریف او رمان خود را بنویسید. بحث انسان حتی مقدم بر بحث دین است. بدین ترتیب در رفتار بزرگان دین باید دید کدام یک از مؤلفههای مربوط به حیات انسان اهمیت بیشتری دارد. تنها اگر دین بر اساس مولفههای برجسته وجود انسان در ساحت دینی انجام شود و نویسنده نیز خود چنین زیستی داشته باشد در این صورت ممکن است اثری تحت عنوان رمان دینی تولید شود که این هم هزار اما و اگر دارد.
*«به آهستگی» میلان کوندرا یک رمان دینی است
این پژوهشگر حوزه دین همچنین به آرای نظریهپردازان غربی درباره دین نیز اشاره کرد و گفت: لویناس معتقد بود که دین مقدم بر فلسفه است اما اینکه بگوییم هر اثری که نوشته میشود پای در دین دارد در این صورت سخن گفتن از رمان دینی محلی از اعراب ندارد.
وی سپس به برخی نمونههای غربی آثار دینی پرداخت و توضیح داد: «به آهستگی نوشته میلان کوندرا از نظر من رمانی دینی است. اما ما باید بدانیم نقطه جدایی را کجا میگذاریم تا نویسنده مطمئن باشد که دارد رمان دینی مینویسد. اما این مفاهیم بسیار در هم تنیده است. اگر بتوانیم مولفههای زیست مومنانه انسان اسلامی (چون ما درباره خودمان حرف میزنیم) را به دست دهیم در این صورت میتوانیم رمان دینی را نیز تعریف کنیم و بگوییم که فلان رمان دینی است چون به فلان مولفهها پرداخته است یا برعکس. این نیز البته کار بسیار دشواری است.
نظر شما