شناسهٔ خبر: 48935 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

از بی‌اعتنایی نهادهای دانشگاهی به ابوالحسن نجفی انتقاد شد

در بزرگداشت ابوالحسن نجفی از بی‌توجهی نهادهای دانشگاهی به این استاد برجسته انتقاد شد و عنوان شد: نهاد رسمی آموزش کشور متاسف هستم. اگر این استاد بزرگوار در نهاد آموزشی حضور می‌داشت و در مسند تصمیم‌گیری قرار می‌گرفت فضا به شکل دیگری بود.

از بی‌اعتنایی نهادهای دانشگاهی به ابوالحسن نجفی انتقاد شد

 به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  مراسم بزرگداشت ابوالحسن نجفی ادیب، مترجم، زبان‌شناس و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی شامگاه 21 اسفند در تالار اجتماعات شهید مطهریِ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. این جلسه صدوشصت‌ویکمین جلسه تجلیل از بزرگان حوزه فرهنگ و ادب بود. در این مراسم مهدی محقق- رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی- از پایان همکاری خود با این نهاد فرهنگی خبر داد.
 
در مراسم بزرگداشت ابوالحسن نجفی مهدی محقق (رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی)، غلامعلی حداد عادل (رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، امید طبیب‌زاده (زبان‌شناس و استاد دانشگاه) و فرهاد طاهری (پژوهشگر، نویسنده و ویراستار) سخنرانی کردند. در این مراسم تعدادی از چهره‌های ادبی کشور همچون اکبر ایرانی، دکتر شبستری، توفیق سبحانی، نوش‌آفرین انصاری حضور داشتند. در پایان مراسم نیز لوح تقدیری به همسر ابوالحسن نجفی اهدا شد.
 
مهدی محقق در ابتدای سخنانش با بیان این‌که «ما بزرگداشت می‌گیریم که نسل جوان با بزرگان آشنا شوند»، اظهار کرد: ما برای قوی کردن جسم جوانان‌مان استادیوم صد هزار نفری می‌سازیم اما برای قوی کردن فکر جوان‌مان کاری نمی‌کنیم. ما در همین انجمن جلسه‌هایی را برگزار می‌کنیم اما مستمعین روی زمین می‌نشینند. اگر اهمیت به اندیشه با همین روش ادامه پیدا کند باعث تاسف خواهد بود.
 
این ادیب با اشاره به بزرگداشت‌هایی که در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی پیش‌تر برگزار شده بود، گفت: هیچ مملکتی نیست که با بی‌اعتنایی به بزرگان علم به جایی رسیده باشد. بزرگداشت بزرگان لازم است. ما این سیره محبوبه را از قبل از انقلاب آغاز و در تالار فردوسی از استاد جلال‌الدین همایی تجلیل کردیم. این تجلیل با حضور ایشان اتفاق افتاد و بر دانشجویان تاثیر شگرفی گذاشت. بعد از انقلاب هم بزرگداشت احمد رضوی را برگزار کردیم. از خداوند خواستیم امکان این کار همیشه فراهم باشد که خوش‌بختانه در این انجمن فراهم شد.
 
او درباره ابوالحسن نجفی نیز گفت: ما بیست  سال در فرهنگستان آشنا بودیم و او ناگهانی رفت. این اواخر از حال‌شان می‌پرسیدم و راضی بودند. به هر حال تقدیر خداوند است؛ کسی می‌آید و روزی هم می‌رود. اما رفتن ایشان برای فرهنگستان ضایعه بزرگی بود. ایشان ابعاد مختلفی داشتند. ایشان و احمد سمیعی‌گیلانی از بنیان‌گذاران ویراستاری نوین بودند. البته به غلط می‌گویند تصحیح انتقادی و ویراستاری از فرنگ آمده است در حالی که ما در متون هزار سال قبل درباره این مسائل کتاب داریم و در همین انجمن هم منتشر کردیم.

 جای او در فرهنگستان و دل ما خالی است
در ادامه جلسه غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره ابوالحسن نجفی گفت: در این چهارده ماه بعد درگذشت استاد، اندوه ما کم نشده و گذشت زمان داغ او را بر دل ما سرد نکرده است. من هروقت در شورای فرهنگستان صندلی چهارم از سمت چپ که جای ثابت جناب نجفی بود را نگاه می‌کنم تاسف می‌خورم. جای او در فرهنگستان و دل ما خالی است.
 
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان این‌که «در عمرمان استاد، فرهیخته و دانشمند زیاد دیده‌ایم، اما نجفی فرد دیگری بود»، اظهار کرد: برخی علم‌شان بیشتر از عقل‌شان است و برخی برعکس. کم‌اند آدم‌هایی که عقل و علم‌شان متوازن باشد. نجفی در اظهار نظر عجله نداشت و در فوری  از کلمه‌های استفاده نمی‌کرد. او اهل گزافه‌گویی نبود. مطلب را مطرح می‌کرد و آن را می‌شکافت. دست آدم را می‌گرفت و پیش می‌برد. در این  بیست و پنج سال اغلب با فرهنگستان همکاری داشت و مسائل را با ظرافت بررسی می‌کرد.
 
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام عمر نجفی را به دو بخش «جوانی تا میان‌سالی» و «میانسالی تا فوت» تقسیم و تشریح کرد: با وجود این‌که نجفی در خانواده‌ای روحانی اهل اصفهان زاده شده و در آن رشد کرده بود، اما سال‌هایی نوجوانی و جوانی فردی روشنفکر به حساب می‌آمد. از نشانه‌های آن می‌توان به انتخاب رشته زبان فرانسه و ترجمه آثار اگزیستانسیالیسم‌ها اشاره کرد. او پایان‌نامه لیسانسش را با موضوع زندگی و آثار صادق هدایت نوشت در حالی که در سال‌های 31 تا 32 افراد کمی هدایت را می‌شناختند و حتی ممکن بود استادانش هم او را نمی‌شناختند. او رفقایی همچون احمد میرعلایی، گلشیری و ضیا موحد داشت.
 
حدادعادل درباره دوره میان‌سالی به بعد ابوالحسن نجفی نیز بیان کرد: هر چه نجفی عمرش بیش‌تر می‌گذشت  گرایش روشنفکری‌اش کمتر و فعالیت پژوهشی و علمی‌اش بیش‌تر می‌شود. البته نمی‌خواهم بگویم او به یک‌باره تفکر روشنفکری را کنار می‌گذارد؛ درواقع شدت و ضعفش مطرح است. جنس  آثار دهه شصت او با آثار پیش از آن متفاوت است. پس از آن با وسواس فراوان هم به کار پژوهشی پرداخت. در این دوره تعلق خاطر او به ترجمه را بیش‌تر می‌بینیم.
 
او در پایان سخنانش با اشاره به فعالیت‌ها و خدمات مهدی محقق درباره او گفت: ما ایرانی‌ها حس تاریخی ضعیفی داریم. تا وقتی بزرگان زنده هستند به آن‌ها توجه نمی‌کنیم. وقتی مدخلی درباره پروین اعتصامی می‎نوشتم متوجهِ نبود منابع کافی درباره او شدم. باید به کسانی همچون آقای محقق بیش‌تر نگاه کرد.
 
چرا در آن شرایط حساس جنگ «غلط ننویسیم» چنان اهمیتی پیدا کرد؟
در بخشی از مراسم امید طبیب‌زاده، زبان‌شناس و استاد دانشگاه بوعلی همدان درباره «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی گفت: ده هزار نسخه چاپ نخست غلط ننویسیم در سال 1366 در همان نخستین ماه انتشار فروش رفت و چاپ‌های متعدد بعد از آن هم اقبال بسیاری یافت. واقعا چرا این کتاب در ایران، آن هم در آن شرایط حساس جنگ و بمب‌باران شهرها، چنان اهمیتی پیدا کرد؟ نجفی خود در پاسخ به این سوال چنین می‌گوید: «من تصور می‌کنم علت این استقبال صرفاً به جذابیت کتاب مربوط نمی‌شود، بلکه علقه دیگری در آن دوره حاکم بر اوضاع جامعه بوده که باعث این شور و استقبال شده است.
 
او ادامه داد: شاید در آن زمان خاص، مسئله حفظ زبان فارسی، یا مسئله ملیت مطرح بود که کتاب با این استقبال مواجه شد. شاید مردم هویت ملی و درنتیجه زبان خود را درخطر می‌دیدند» (1390: 157-158). جالب است که نجفی در فرهنگ فارسی عامیانه نیز علاوه بر ضبط اصطلاح‌ها و معانی آنها، کوشیده است تا با ارائه شواهد بسیار، شیوه‌ای را برای نگارش فارسی گفتاری به دست دهد. مهم‌ترین ویژگی شیوه اخیر این است که در آن از شکسته‌نویسی استفاده نمی‌شود.
 
این زبان‌شناس با بیان این‌که «پس از انتشار چاپِ نخست غلط ننویسیم، برخی از نویسندگانِ صاحب‌نظر، نقدهایی خواندنی و پر مطلب بر آن کتاب نگاشتند که حاویِ دیدگاه‌های متضاد درباره این اثر بود» گفت: همین ماجرای حیرت‌انگیز دیگری را پدید آورد. درهرحال منابع و احکام نجفی برای تعیین صورت‌های صحیح از ناصحیح مبتنی بر تحول طبیعی زبان فارسی است، اما گاه در ویرایش نخست غلط ننویسیم عملا از این منابع و احکام عدول شده بود اما  در ویرایش دوم تصحیح شد.

 این استاد دانشگاه ادامه داد: کتاب غلط ننویسیم مشابه بسیاری در زبان‌های مختلف دنیا دارد، مطلقا کتاب دستور زبان نیست و هدف آن نه توصیف زبان فارسی نیست بلکه پی تجویز شیوه معیارِ نگارش فارسی است. وجود چنین کتابی برای هرچه یک‌دست کردن و معیارتر کردن نثر رسمی و معاصر فارسی لازم و ضروری است.
 

سپس فرهاد طاهری پژوهشگر، نویسنده و ویراستار با بیان این‎که «درباره آقای نجفی دو تاسف بزرگ دارم»، گفت: اول این‌که با وجود این‌که بسیار به زبان فارسی خدمت کرد اما متاسفم که می‌توانست در جهت فرهیختگی ذهنیت ایرانی قدم بردارد و چنین نشد. در در وهله دوم برای نهاد رسمی آموزش کشور متاسف هستم. اگر این استاد بزرگوار در نهاد آموزشی حضور می‌داشت و در مسند تصمیم‌گیری قرار می‌گرفت فضا شکل دیگری می‌گرفت. امیدوارم امروز زمینه‌ای برای همکاری افرادی همچون نجفی فراهم شود.  ابوالحسن نجفی دانشمندی بود که توهم فرهیختگی نداشت. بعضی از دانشمندان دچار توهم فرهیختگی می‌شوند. دور از دسترس بودن، بزرگن‌مایی دغدغه‌های فکری و... از نشانه‌های این اتفاق است. مهم‌ترین چیز در زندگی مرحوم ابوالحسن نجفی اعتقاد به فرهیختگی ذهن بود.  عموم کتاب‌های آیین نگارش و روش تحقیق با این سیستم نوشته شده‌اند تا مفهومی در ذهن شکل ‌گیرد و با جمله مطرح و بررسی می‌شود و اغلب کتاب‌ها به بخش دوم این فرآیند توجه می‌کنند در حالی که مرحوم نجفی به ذهن توجه می‌کرد.
 

نظر شما