به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ ۱۶ خردادماه سالروز تولد نادر نادرپور(۱۳۷۸ ـ۱۳۰۸) شاعر، نویسنده و مترجم نامآشنای ایرانی است. به همین مناسبت گفتوگویی با دکتر مظفر رویایی، شاعر، مترجم و منتقد ادبی داشتهایم. مظفر رویایی، برادر کوچکتر دکتر یدالله رویایی، به واسطه همراهی و حضور در محافل ادبی و جمعهای دوستانه بزرگان فرهنگ و ادب ایران، صدای زنده تاریخ شفاهی ادبیات معاصر فارسی است.
مظفر رویایی برای ترسیم تصویری دقیق و غیر رسمی از نادرپور، به سالهای کودکیاش بازگشت و گفت: حدود ۱۰ سال بیشتر نداشتم که برای اولینبار در سال ۳۶ ـ۱۳۳۵ نادرپور را در منزلمان دیدم. تصویر او پس از ۶۰سال اینگونه در ذهنم حک شده است: مردی بسیار شیکپوش، بزرگمنش، آدابدان، منظم و خوشسخن. پس از آن هربار که او را در منزلمان، و بعدها در محافل و جمعهای خصوصی ادبی، دیدم با همین سیمای آراسته و باوقار در جمعها حاضر میشد. وی به لحاظ رفتاری بسیار متانت به خرج میداد، کم حرف میزد ولی گزیده حرف میزد، از حاشیه و جنجال پرهیز میکرد و کمتر موضوعی در منش رفتاری او خلل ایجاد میکرد. بهطوریکه، کمتر به مطالب انتقادی که درمورد آثارش در مطبوعات چاپ میشد، واکنش نشان میداد. حتی نسبت به نقدهایی که براهنی در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ درمورد اشعارش منتشر میکرد، هیچ عکسالعمل منفی نشان نمیداد و دوستی این دو همچنان برقرار بود.
این استاد برجسته دانشگاه، در ادامه به رابطه بین نادرپور و یدالله رویایی اشارهای کرد و افزود: نادرپور چون آدم میانهرویی بود، همگان او را دوست داشتند و وی نیز با کسی زاویهای نمیگرفت. به نوعی میتوان رویایی، براهنی و نادرپور را سه دوست و یار دیرین دانست. رویایی پیش از براهنی با نادرپور در ارتباط بود. رویایی پیش از آنکه براهنی به ایران بازگردد و مطالب انتقادی و جنجالیاش را در مجله فردوسی منتشر کند، با نادرپور آشنا بود و کوششهای درخورتوجهی نسبت به معرفی اشعار وی داشت. زیرا رویایی نسبت به معرفی شاعران و نمایندگان جریانهای مختلف، بسیار تاثیرگذار بود. دوستی نادرپور و رویایی تا آخرین لحظات قبل از مرگش ادامه داشت و رویایی بعد از فوت وی، مطلبی را در ستایش وی منتشر کرد. رویایی درمورد حداقل دو کتاب نادرپور نقدهایی در مجلههای سخن و انتقاد کتاب منتشر کرد. نادرپور با رضا سیدحسینی و فرخ تمیمی نیز رابطه خوبی داشت.
مظفر رویایی، با ترسیم موجز سیر تحولات ادبی پس از نیما، در مورد جایگاه ادبی و سویههای شعری نادرپور گفت: نادرپور شاعری میانهرو بود و به هیچ روی نمیتوان او را شاعری آوانگارد دانست. میتوان نادرپور را، که به هیچ وجه به دنبال ایجاد فرمهای انقلابی در شعر نبود، به نوعی ضربهگیر نیما و تحول ادبی او دانست. البته وی در شعرش یک ریتم توسعه، بهبود و اعتلا را داشت. اگر مجموعه «شعر انگور» او را با «سرمه خورشید» مقایسه کنیم، این استعلا به خوبی مشهود است؛ ولی این بدان معنا نیست که او، همچون رویایی، جهشهایی متوالی را در شعرهایش داشته باشد. درکل، میتوان گفت که او در میان شاعران میانهرو، پیشرو بود. این رویکرد نسبت به اشعار شاعرانی چون توللی، مشیری و ابتهاج کاملا مشهود است. او با وجود اینکه در قالب چارپاره شعر میسرود، ولی همواره استعلایی را در اشعارش پیگیری میکرد و این مهم، باعث تکامل اشعارش شده بود. علاوه بر پردازش زیبای ایماژها و تصاویر، نادرپور آن روحیه متینش را در متنش نیز حفظ میکرد.
وی ادامه داد: در آن سالها، نادرپور بیشتر در مجله سخن آثارش را منتشر میکرد و با مرحوم خانلری رابطه بسیار خوبی داشت. انتشار آثار او در چنین نشریههایی باعث میشد که همچون حلقهای واسط، زمینه را برای انتشار شعر نو در این مجلات فراهم کند، و به واسطه طبع میانهای که در آثارش متجلی بود، کمی از انتقادها و حملات نادقیق شاعران کلاسیک را نسبت به شعر نو و جریان نیمایی تعدیل کند.
برادر و یار قدیمی یدالله رویایی، ضمن اینکه نگاهی اجمالی به حال و هوای شعرهای نادرپور داشت، افزود: از نظر ابزار و مصالح شعری، او رویکردها و فضاهای خاص خودش را داشت و رمانتیسیسمی را که در شعر قبل از نیما موج میزد، در اشعارش حفظ کرده بود. او در این راه، این رمانتیسیسم را با عروض و قالب نیمایی همراه کرده بود. نادرپور اختصاصات شعر خودش را دارد، ولی این بدان معنا نیست که استثناها را هم داشته باشد. نادرپور ادیب محض بود. من خود اشعار این شاعر بزرگمنش را همواره دوست داشتم و در همان سالهای جوانی، برخی از آنها را حفظ کرده بودم. در آن سالها، خیلی از جوانان و مخاطبان شعر، که عمدتا نمیدانستند که شعر نو در چه فرازوفرودها و پیچوخمهایی در چالش است، نادرپور، توللی، مشیری و ابتهاج را سمبلهای شعر نو میدانستند!
این صاحبنظر ادبیات معاصر و مترجم فلسفه سیاسی، در رابطه با عدم آشنایی و شناخت مخاطبان شعر با شرایط زندگی نادرپور در خارج از کشور و استفاده از عبارت «مرگ در غربت» در رابطه با مرگ نادرپور در آمریکا گفت: ما اصلا فکر نمیکنیم که حضور تاریخساز شاعر اثرگذاری چون نادرپور نباید با هیاهوی رسانهای و سلیقهای قاطی شود. ما باید بدانیم که او به معنی دقیق کلمه شاعر بود، شاعر قابل اعتنا و بزرگی بود. ما باید از او در جایگاه اثرگذار بر تاریخ ادبیمان تقدیر میکردیم و با نام نکو بزرگداشتش را برگزار میکردیم. ولی ما این چنین نمیکنیم، زیرا خیلیها به غلط فکر میکنند چون نادرپور شاعر ریتمها و فرمهای نوآور نبوده، نباید از او یاد کرد. بنابراین، نمیتوان به سبب عدم پیگیری و استقبال از او در ایران، گفت که او به «مرگ در غربت» دچار شد؛ زیرا این ما هستیم که در غربت بزرگانی چون او میمیریم.
نظر شما