به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سیاست جدانشدنیترین عضو زندگی بشر، حتی صلحطلبترین آنهاست. در جهان هر روز مناقشهای جدید به پا میشود که زندگی مردم را در گوشهوکنار جهان تحت تاثیر قرار میدهد. نویسندگان و منقدان نیز به عنوان اعضای روشنگر جامعه جهانی به واکاوی این کشمکشهای بینالمللی پرداخته و سعی به آشکار کردن بعدهای پنهان این ماجرا میکنند. در ادامه شما را به خواندن ۱۰ کتاب برتری که گاردین انتخاب کرده دعوت میکنیم؛
«شرقشناسی» نوشته ادوارد سعید (۱۹۷۸)
برخی از کتابهای کلاسیک دربرگیرنده ماهیت و ذات زمان خود هستند و برخی دیگر برای همیشه باقی میمانند. «شرقشناسی» از نوع دوم است. این کتاب نشان میدهد که چگونه کشورهای قدرتمند از طریق عوامل علمی، فرهنگی و اجتماعی خود دیگران را به خود وابسته میکنند. سعید از زمان خود جلوتر و در انزوا بود. به این فکر میکرد که چگونه پیشرفت فرهنگی با غلبه بر اختلافات خاورمیانه به نفع غرب رقم میخورد و باعث ایجاد درک نادرست از دنیای شرق، به عنوان یک دنیای جهان سوم نسبت به غرب میشود.
«اسلام و غرب» نوشته برنارد لوئیس (۱۹۹۳)
اگر سعید منقد اصلی شرقشناسی بود، برنارد لوئیس به عنوان رهبر شرقشناسی، محبوب نومحافظهکاران آمریکا و عامل فکری سیاست خارجی مداخلهگر در جهان عرب و مسلمان بوده است. «اسلام و غرب»، مجموعهای از مقالات در میان نخستینها بود که ناکامیها و شکستهای ذاتی و مداوم جامعه عرب را صرفاً به دلیل سختگیریهای زیاد سیستم آموزشی میدانست. نویسنده معتقد بود که این فقط یک دیسپلین است که به تعصب یا تعصبات فرهنگی آلوده شده است.
«از ویرانههای امپراتوری» نوشته پانکاج میشرا (۲۰۱۲)
میشرا همان کسی است که به عنوان یک تهدید سهگانه شناخته میشود- یک مجادلهگر، مورخ و نویسنده دقیق که دامنه واژگان ادبیاش علمی است. در این کتاب، او واکنش فکری آسیا به امپریالیسم غربی را نشان میدهد و سه متفکر که برای خواننده غربی ناآشنا بوده اما نفوذ زیادی بر نسلهای بعد در مناطق خود داشتند را برای این موضوعات انتخاب میکند؛ جمالالدین افغانی فعال سیاسی خاورمیانه در قرن نوزدهم، لیانگ کیچائو روزنامهنگار چینی در قرن بیستویکم و رابندرنات تاگور، شاعر مدرنیست مستقل هندی در قرن نوزدهم.
هدف اصلی کتاب غوطهوری در میراث روشنفکری است که از افرادی مانند گاندی که در فرهنگ غربی به عنوان اشخاص برجسته شناخته میشوند و برای ایجاد یک مدیریت شکیل جامع از مسیر آسیا به مدرنیته فرار کردهاند، اجتناب میکند.
«پایان حقوق بشر» نوشته استیون هوپگوود (۲۰۱۳)
«پایان حقوق بشر» کتاب خشنی است. این موضوع برای آن که جاهطلبیاش موثر واقع شده و این مفهوم که حقوق بشر به نحوی جهانی قابل اجرا میباشد را کمرنگ کند، مورد نیاز است. استدلال هوپگوود این است که استانداردهای حقوق بشر بطور انتخابی و غیرموثری به کار گرفته میشوند. دادگاه بینالمللی جنایی (کیفری) یک مثال عینی است. او از رویکرد تاریخی برای نشان دادن اهداف متعارف و مرسوم حقوق بشر که منشأ فرهنگی و مذهبی دارند، استفاده میکند. هوپگوود میگوید مطابق با شرایط ایجاد شده، صنعت حقوق بشر بلا استفاده و مهجور شده است. برند حقوق بشر در بهترین حالت ضعیف و ناتوان و در نهایت ابزار نئو امپریالیسم است.
«دختران کارخانه: صداها از قلب چین مدرن» نوشته لسلی تی چانگ (۲۰۱۲)
در این کتاب، چانگ زندگی دختران کارخانه چین را روایت میکند، کسانی که تعهد کمتری نسبت به همکاران مرد خود برای اقامت در خانههای روستایی و مراقبت از والدین داشتند و توانستند از مناطق دورافتاده روستایی به شهرها برای ارائه کار ارزان جهت حمایت از رونق اقتصادی چین مهاجرت کردند. به غیر از داستان مهاجرتهای انبوه داخلی در چین، شرایط کاری نامساعد و فرهنگی که در صنعت استخدام حکمفرما بود به ما یادآوری میکند که چین چه سختیها و هزینههایی برای تولید کالای ارزان جهت رقابت با اقتصاد غرب پرداخته کرده است.
«برج راهنما: القاعده و راهی به سوی ۱۱ سپتامبر» نوشته لارنس رایت (۲۰۰۶)
این کتاب که مسیر ایدئولوژیک و سیاسی ۱۱ سپتامبر را دنبال کرده و چون یک تریلر پیچیده به نظر میرسد، در بیان بسیاری از حقایق موفق بوده است. رایت بر روی شخصیتها و زمینههای آن تمرکز کرده و تلاش میکند تا دقیقترین و درستترین مطالب را در مورد حادثه ۱۱ سپتامبر و پدیده تروریسم اسلامی به دست آورد. او برای تحقیقی، مدتی به عنوان یک معلم در عربستان نیز زندگی کرده است. رایت که تلاش میکند شخصیتها را تنها از بعد انسانی و بدون در نظر گرفتن ملیتشان ببیند، زمینهای سیاسی برای بنیادگرایی اسلامی ارائه میدهد که بیشتر دانشگاهیان از آن اجتناب میکنند.
«آزاد کردن ذهن: سیاستهای زبانی در ادبیات آفریقا» نوشته نگوگی وا تیونگو (۱۹۸۶)
این کتاب مجموعهای از مقالات یک رماننویس کنیایی است که پس از یادگیری زبان انگلیسی در دوره استعمار کنیا شروع به واکنش نسبت به این زبان میکند. وا تیونگو به دلیل نقش برجسته زبان بر فرهنگ، تاریخ و هویت آن را جنبه دیگری از استعمارگری میداند. این کتاب وداع نویسنده با انگلیسی بود که به عنوان یک اسلحه نرم و موثرتر از استعمار کاربرد داشت. وی در ادبیات و تئاتر نیز از طریق ایجاد ژانرهایی عوامانه درک آنها را سادهتر میکرد. این کار در واقع درک متقابل بین چگونگی حفط امپریالیسم از طریق حفظ ساختارهای طبقاتی ایجاد شده است.
«فساد: ماجراجویی نظامی آمریکا در عراق» نوشته توماس ای ریکس (۲۰۰۶)
این نخستین کتابی است که داستانهای جنگ عراق را با استفاده منابع اصلی ارتش، سازمانهای اطلاعاتی و عراقی به اشتراک میگذارد. بر اساس اطلاعات موجود، جنگ به طور ضعیفی آماده و اجرا شده بود. کتاب تلاش میکند تا با نمایش مقیاس اشتباهات و بقایای آن خواننده را با حقایق آشنا کند.
«چندپارگی» نوشته یاسمن خان (۲۰۰۷)
کتابهای زیادی درباره چندپارگی هند و پاکستان نوشته شده، اما هیچ کتابی چنین وقایعنگاری متعادلی نداشته و موفق نشده پیشبینی پیامدهای این اتفاق توسط عده کمی را نشاندهد. احساسات در مورد موضوع چندپارگی نقش بالایی دارد و شاخکهای حساس آن امروزه هم به زندگی قربانیانش میرسد، بنابراین بسیاری از وقایعنگاریها ناگزیر هم مهاجران را هدف قرار میدهند و هم برای تبرئه آنان تلاش میکنند. این کتاب، مثل همه کتابهای تاریخ، فرد مشخصی را متهم نمیکند، اما نشان میدهد که اشتباه بزرگی که به مرگ هزاران نفر انجامید، ترکیبی از عدم انجام اقدام مقدماتی و ماجراجویی سیاسی بوده است. از همه مهمتر اینکه نشان میدهد چندپارگی فقط با توجه به این واقعیت ناگزیر اتفاق افتاد که نشانگرهای تفاوت مذهبی به دست راج بریتانیا در آجرهای ساختمان کشور استعماری هندوستان کار گذاشته شد.
«یک تئوری برای آزادی» نوشته گوستاو گوتیرز مرینو (۱۹۷۳)
این کتاب، کتاب مقدس آن چیزی است که ایدئولوژی آزادی شناخته شد. مرینو، کشیش و فیلسوف اهل جمهوری دومینیکن این تئوری را درباره فهم «واقعیت» آمریکای لاتین، پایهریزی کرد؛ به ویژه درباره اینکه چطور اکثریت مردم این منطقه در آن زمان در فقر شدید زندگی میکردند. اندیشه مرینو برای تحقق عدالت اجتماعی، به رغم پایههای مذهبیاش، مبتنیبر به رسمیت شناختن فضای روحانی در بین فقراست؛ این کتاب، تحلیلی است درباره اینکه فقر یک موقعیت است، نه صرفا یک وضع اقتصادی.
نظر شما